در بررسی تعاریف گوناگون ارتباط ،دیدیم که اکثر دانشمندان این رشته منطق القول هستند که ارتباط یک فراگرد است . از مجموع نوشته های برلو در باره ی فراگرد می توان چنین نتیجه گرفت :[۴]
۱- فراگرد ایستا نیست بلکه پویا است .
۲- فراگرد آغاز و پایان ندارد .
۳- اجزا و عناصر یک فراگرد دارای کنشهای متقابلند و هر یک بر دیگری تاثیر میگذارد و از دیگری تاثیر می گیرد .
۴- دارای ردیفی از اجزا نیست .
و تمامی خصایص فوق شامل ارتباط که یک فرارد است نیز می شود . و مادر ادامه ببه توصیف مدلهای فراگرد ارتباط می پردازیم[۵] .
مدلهای فراگرد ارتباط
پیش مدل ارسطو: ارسطو اولین دانشمندی بود که برای ارتباط ، شبحی از یک مدل را پیشنهاد کرد . او هدف نهایی از ارتباط را تر غیب می دانست . در هر ارتباطی به سهولت و به خوبی می توان سه جز مشخص و متمایز را از یکدیگر تشخیص داد .
این سه جز عبارتند از :۱-گوینده ۲-گفتار ۳-مخاطب .
مدل گونه هارولد راسول :در این مدل پنج عبارت کوتاه خلاصه شده است :۱-چه کسی؟۲- چه میگوید؟۳- در چه کانالی ؟۴- به چه کسی ؟۵- با چه تاثیری ؟
مدل ارتباطی کلود شنن و وارن ویوور: دایره المعارف مک گروهیل ، شنن را نخستین فردی مرفی می کند که ارتباطات را از دید گاه ریاضی مورد بررسی قرار داد . این شش عضو صورت :۱- منبع۲- اطلاعات۳- منتقل کننده۴- کانال انتقال۵- گیرنده ۶- مقصد ، مطرح شده است . که همگی آنها در یک خط تنظیم شده بودند.
مدل ارتباطی اتمیل دو سلاپول : یک سیستم ارتباطی عبارت است از چیزی که بیان کننده رابطه یا عدم رابطه بین موضوعات یا اشیا ست .
مدل ارتباطی ویلبر شرام : ارتباطات حد اقل به سه عنصر نیاز دارد ، منبع ، پیام ، مقصد . منبع ممکن است یک فرد ( معبتش ، نوشته اش، نقاشی اش ، حرکاتش) باشد. پیام ممکن است به شکل جوهر روی کاغذ ، امواج صوتی در هوا ، جریان برق ، تکان دادن دست یا پرچم در فضا یا هر نوع علامتی که قادر به تفهیم معنی باشد ، ظاهر شود. مقصد یا هدف ممکن است شنونده ، تماشاگر ، خواننده چه به صورت فردی ، گروهی یا جمعی باشد. اگر حس کنیم که شنوندگان ، پیام ما را درک نمی کنند ، می توانیم پیام را آنقدر تکرار کنیم که مطمئن شویم که پیام درک شده است . یا درباره آن مطلب مثالی بزنیم و یا همان موضوع رابه نحو دیگری بیان کنیم . این تکرارها و مثال ها همان حشو زواید در زبان است . حالت صورت شما ، حرکاتتان ، رابطه پیام داده شده به پیامهای فرستاده ، حتی پیامهای اولیه ، اطلاعات در سطوح وسیعی را منتقل می کند . پیام لغاتی را در الگویی از لحن صدا و زبان آن که به کل معنی کمک می کند ، نشان می دهد . کیفیت صدای شما ( عمق ، ارتفاع ، خشن بودن ، نازک بودن ، قوی بودن ، ظریف بودن ، تند بودن ، آرام بودن ) حاوی اطلاعاتی در مورد شما و آنچه می گویید است .
مدل ارتباطی دیوید برلو : این مدل حاوی چهار عنصر۱- منبع۲- پیام۳- کانال۴- گیرنده است . منبع و گیرنده هرکدام دارای مهارت های ارتبا طی ، نگرش ، دانش ، سیستم های اجتماعی و فرهنگ هستند و پیام نیز به رمز ، محتوا ونحوه ارائه و عناصر و ساخت تقسیم شده است . کانال شامل دیدن ، شنیدن ، لمس کردن ، بوییدن و چشیدن است .
مدل ارتباطی آندروش ، استتس ، بوستوم : این مدل بعنوان یک مدل خوب برای ارتباطات چهره به چهره و تاحدودی گروهی قابل استفاده است . در هر موقعیتی وقتی دو نفر یا بیشتر در کنار هم با شند . مرحله اول، یکی از آنها شروع به فرستادن جنبه هایی از پیام می کند و خودش یک منبع پیام می شود. مرحله دوم ، از فعالیتهای ارتباطی یعنی مرحله ساختها ، منبع گوینده و ایجاد کننده ایده شروع به ساخت میکند . مرحله سوم ،منبع با ارزشها ، عقیده و ایده های خود درحال کنش متقابل است اودر آن لحظه تداوم پیام را ارزیابی می کند . این ارزیابی بخش مهمی از ارتباط است . اما در هر شرایطی برای منبعها غیر ممکن است که ارزشهای خودشان را نادیده بگیرند . مرحله چهارم ، عمل انتقال برای تبدیل راهنماهای خاموش به راهنماهای شنیداری صورت می گیرد. به این ترتیب دور محرک و پاسخ در تمامی گسترده ارتباط حفظ می شود . مرحله پنجم ، یک شنونده به هیچ وجه نباید متکی به یک ارتباط ساکت باشد زیرا به محض آنکه یک گوینده صحبت خود را تمام کند نقش او جابجا می شود و گوینده مذکور حالا بعنوان گیرندهء اصلی پیام شروع به ارتباط بصورت بیانی می کند . در این صورت و در آن لحظه شنوندهء مسئو لیت های ارسال پیام را بعهده دارد و در مقابل گوینده قبلی ، به صورت شنونده در می آید .
ارتباطات انسانی در مدل اسمیت : ارتباط ، اطلاعات، احساسها ، حافظه ها و فکر ها را میان مردم منتقل می کند که سطوح مختلف آن عبارتند از : سطوح فیزیکی ( شنیدن ، دیدن ، لمس کردن ، بوییدن و چشیدن و رفتار بصورت عمومی و بعنوان خروجی ) ، سطح عاطفی ( مراقبت ، قدرت ، دلبستگی ، همدلی …) ، سطوح حافظه ( تاریخ و فرهنگ )، سطح شناخت (تفکر با هم ) سطح وظیفه ( ما