آرشیو پایان نامه – تن انگاره و نارضایتی از بدن
تن انگاره و نارضایتی از بدن تحت تأثیر عوامل مختلفی همچون سن، جنسیت، محیط خانوادگی، رسانه های گروهی و … قرار می گیرد. تیلور و همکارانش (به نقل ازورتایم،پاکستون و بلانی، ۲۰۰۹) به طور کلی این عوامل را به چهار دسته اصلی تقسیم کرده اند که عبارتند از: ۱- عوامل زیستی،۲- عوامل روانی،۳- عوامل بین فردی و۴- عوامل محیطی و فرهنگی.
در ادامه این فصل، ضمن آشنایی با مدل پیشنهادی تیلور و همکارانش به مرور برخی از عوامل تأثیرگذار بر تن انگاره و نارضایتی از بدن ادامه می دهیم.
شکل ۵-۲ مدل تیلور و همکاران از عوامل تأثیرگذار بر تن انگاره و نارضایتی از بدن
عوامل درونی:
عزت نفس عواطف منفی
|
عوامل زیستی:
تن، جنسیت، وزن، بلوغ و نژاد |
عوامل بین فردی:
فشار همسن وسالان، نگرشهای منفی والدین و تمسخر
|
عوامل محیطی و فرهنگی:
تاثیر رسانه ها، ملاکهای لاغری و عضلانی بودن ووضعیت اقتصادی- اجتماعی |
تن انگاره
(نارضایتی از بدن) |
عوامل زیستی:
این دسته از عوامل شامل خصوصیات مختلفی هستند که برخی از آنها مثل سن، جنسیت و نژاد ثبات دارند و برخی دیگر همچون شاخص توده ی بدنی می توانند متغیر باشند.
جنسیت:
بررسی ها نشان می دهند که جنسیت در طول عمر افراد عاملی تأثیرگذار بر تن انگاره و نارضایتی از بدن است. شواهد حاکی از آن است که زنان در همه سنین و تقریبا” همه جوامع انسانی احساسات منفی تری نسبت به بدنشان در مقایسه با مردان دارند (اتا، لودن ولالی[۱]،۲۰۰۷) و ناخوشنودیشان از بدنشان بیشتر است (چوت[۲]، ۲۰۰۷؛ ورتایم، پاکستون و بلانی، ۲۰۰۹). گروگن (۲۰۰۸) نارضایتی زنان از بدنشان را در جوامع امروزی ناخوشنودیی بهنجار تلقی می کند. به علاوه مطالعات انجام شده نشان می دهند که دختران در مقابل فشارهای اجتماعی- فرهنگی برای زیبایی آسیب پذیرتر از پسران هستند که همین امر منجر به افزایش خطر اختلالهای خوردن در آنها می شود.
گزارش شده است که زنان احتمال بیشتری دارد که خودشان را دارای اضافه وزن ادراک کنند و در نتیجه در آنان نارضایتی از بدن و رفتارهای معطوف به کاهش وزن بیشتر است(مک کبی، ریکاردلی، ملور و بال[۳]، ۲۰۰۵). از سوی دیگر ادراک وزن پایین در مردان بیشتر است. از لحاظ تن انگاره آرمانی زنان، طرح آرمانی لاغرتری را ترجیح می دهند(الگوی بدنی آرمانی باربی شکل )؛ در حالی که مردان می خواهند عضلانی تر و چهارشانه تر( بیل شکل) باشند(ورتایم، پاکستون و بلانی،۲۰۰۹، ویلکش و وید[۴] ،۲۰۰۹ ).
برخی از مطالعات نشان می دهند که زنان بدنشان را مشتمل بر چند بخش جداگانه در نظر می گیرند، در حالی که مردان بدنشان را به عنوان یک کل در نظر می آورند. همچنین بررسی ها نشان داده اند که زنان جوان ملاکهای زیبایی را غیرقابل دستیابی می پندارند، اما مردان دستیابی به الگوی عضلانی مردانه را قابل دسترسی می دانند. برخی از مطالعات نیز حاکی از تفاوت دیدگاه و نگرش زنان و مردان نسبت به غذا و خوردن است. معمولاً مردان خوردنی و خوردن را لذت بخش ارزیابی می کنند، در حالی که زنان درباره ی خوردن به دلیل فشار اجتماعی برای لاغر بودن، نگرانی دارند و ارزشی که برای تغذیه قائل هستند، به واسطه ی تأثیر آن در سلامتی است (ویلکش و واید،۲۰۰۹).
سن:
رشد تن انگاره مؤلفه ای با اهمیت از مؤلفه های مختلف فرایند رشد است و بررسی نشان می دهد که در سیر رشد فرد دستخوش فراز و نشیب هایی می شود. احساسهای منفی نسبت به بدن از همان اوان کودکی می توانند شروع به رشد کنند و با ورود به دوران بلوغ و نوجوانی اهمیت وتسلط بیشتری یابند (وایزمن، موسیمن و آهرنز[۵]، ۱۹۹۲).
در دوران بلوغ دستیابی به محبوبیت و جذابیت به واسطه ی فرایند مقایسه اجتماعی اهمیت بیشتری می یابد و کسانی که نمی توانند به این اهداف دست یابند، ناتوانی شان می تواند منجر به ارزیابی منفی از خویشتن و نارضایتی از بدن شود(دوهنت و تیگمن، ۲۰۰۶). نوجوانان نسبت به تأثیر رسانه ها نیز آسیب پذیرتر هستند. چون فکر می کنند که رسانه ها مرجع با اهمیتی هستند، اما با این وجود نمی دانند که چگونه پیامهای این مراجع با اهمیت را ارزیابی کنند(کتر، روهور و لوندری[۶]،۲۰۰۶).
بنا به یافته های ریکاردلی و مک کوبی (به نقل از بلک بیکر، اسمیت و کیائو، ۲۰۰۸) کودکان از خانواده ، معلمان، دوستان و رسانه های گروهی حتی قبل از جوانی می آموزندکه چاقی خوب نیست و تناسب اندام یا لاغری خوب است.
برخی از مطالعات نشان داده اند که کودکان ۷ تا ۱۱ ساله همسن و سالان چاق خود را مورد انتقاد قرار می دهند و کودکان چاق در میان دوستانشان محبوبیت کمتری دارند، کمتر مورد علاقه والدین هستند و در مدرسه ضعیف تر عمل می کنند (اتا، لودن، و لالی،۲۰۰۷).
در دوره ی نوجوانی، بلوغ به نوبه ی خود با تغییرات بدنی همراه است که نوجوان را نسبت به نقشهای جنسی زنانه و مردانه بیش از پیش حساس می کند و به این ترتیب تن انگاره در هر دو جنس را تحت تأثیر قرار می دهد(کتر، روهور و لندری، ۲۰۰۶؛ استیس، مارتی، اسپور، پرسنل و شاو[۷] ،۲۰۰۸؛ هینیکه و پاکستون[۸]،۲۰۰۷). مطالعه ای که در نمونه ای از جمعیت استرالیایی انجام شده است، نشان می دهند که بلوغ تأثیر مستقیمی بر تن انگاره و نارضایتی از بدن بویژه در دختران دارد(پاکستون و همکاران، ۲۰۰۵).
نتایج حاصل از ۱۹۹۷ بررسی مربوط به تن انگاره نشان می دهد که نارضایتی از بدن در میان زنان ۲۰ تا ۲۹ ساله به اوج خود می رسد، در حالی که در مردان اوج نارضایتی از بدن مربوط به سنین ۳۰ تا ۵۰ سالگی است(اتا، لودن و لالی، ۲۰۰۷).
بیشترین میزان نارضایتی از بدن در زنان و مردان مربوط به سن ۲۰ سالگی است و با افزایش سن گرچه نارضایتی از بدن و نگرانی درباره ی آن از بین نمی رود، اما با افزایش سن رو به کاهش می گذارد و همین امر سبب تغیر الگوی بدن آرمانی و کاهش رفتارهای وارسی بدن در سالهای بعدی می شود(چوت، ۲۰۰۶).
Aeta, Lodan & Laly-[1]
Chout-[2]
Mac Kobey, Richardelly, Melore & Ball-[3]
Wilkash & Wide -[4]
Wisman, Mosiman & Aharner-[5]
Kater, Rohwer & Londry-[6]
Staice, Marty, Spour, Persnell & Show-[7]
Heinkeh & Paxton-[