است (سازمان جهانی گردشگری، ۲۰۰۸).
اقدامات هدفمند برای توسعه در بسیاری از کشورهای جهان همراه با انتخاب راهبرد ایجاد مراکز رشد و توسعه بوده است. دلیل عمده این انتخاب، تجمع امکانات بالفعل و ایجاد هماهنگی بخشها در نقطه جغرافیایی مناسب است. مرکزیت مکانی، سطح بالای ارتباطات، تجمع امکانات، منابع طبیعی و جمعیت حوزه نفوذ باعث ارجحیت یک نقطه در تبدیل شدن به مرکزیت رشد و توسعه است که از نتایج آن افزایش سریع جمعیت و تنوع فعالیتها است (معصومی اشکوری، ۱۳۸۵)
از طرفی با توجه به رویکردها و مباحث جدید توسعه،و برنامه ریزی های استراتژیکی بازاریابی کشورها و بحث توسعه پایدار در سطوح مختلف جغرافیایی، مطرح و رونق دوچندان یافته است. در این بین توسعه پایدار شهرها، در واقع یک مرحله از تکامل اجتماعی و اقتصادی انسانها است که منشا آن، لزوما توسعه اقتصادی است؛ با توسعه اقتصادی در یک منطقه، میتوان شاهد توسعه در دیگر بخشها نیز بود. از دیگر سو، صنعت توریسم یکی از بزرگترین منابع رشد اقتصادی و ایجاد اشتغال در منطقه است و رشد سریع آن تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی فراوانی را به دنبال خواهد داشت. این صنعت با ویژگی های خاص خود، صنعتی پویا با آینده ای روشن تلقی می شود (پورمحمدی، ۱۳۹۰)
دراین میان شهر کرمانشاه با توجه به قابلیتهای اقلیمی که در کشور دارد می تواند در این بخش نقش قابل توجهی را ایفا نماید ، البته در این روند نباید تنها به صرف بالا بردن تعداد خام گردشگران توجه کرد بلکه هدف ، بهره مندی اقتصادی با بهره گرفتن از برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی بیش تر از حضور گردشگران است. به همین منظور ، اولین اقدم برای تعیین میزان تأثیر گذاری این حضور ، ارزیابی کارایی نهادها ، مؤسسات و . ذی مدخل در این امر می باشد. بنابراین، توجه به این مقوله مهم بسیار حائز اهمیت بوده و تحقیق در این راستا ضرورت می یابد. گردشگری در استان کرمانشاه و رفع موانع و محدودیتهای برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی آن می تواند یکی از گزینه های مناسب برای کسب درآمد و ایجاد شغل و ایجاد تغییرات مثبت در درآمد زایی این استان در نظر توسعه گردشگری گرفته شود .
لذا مسئله اصلی این پژوهش چگونگی طراحی و تودوین الگوی برنامه ریزی استراتژیک بازاریابی برای توسعه صنعت توریسم استان کرمانشاه می باشد.
۱-۳-اهمیت و ضرورت پژوهش:
صنعت گردشگری نقش مهمی در ترغیب سرمایه گذاری در زیرساخت ها، ایجاد درآمد برای دولت و اشتغالزایی مستقیم و غیرمستقیم در سراسر دنیا داشته است. امروزه جذب گردشگران خارجی به رقابتی فزاینده در بین نهادهای درگیر در صنعت گردشگری تبدیل شده است. زیرا این صنعت، نه تنها در پیشبرد اقتصاد ملی و درآمدهای ارزی نقش دارد، بلکه صنعتی است پاکیزه و عاری از آلودگی و در عین حال ایجادکننده مشاغل جدید. گردشگری برای کشورهای دارای جاذبه های جهانگردی نظیر ایران می تواند به مهم ترین منبع کسب درآمد ارزی تبدیل شود. مشروط بر اینکه برنامه ریزی صحیح و همه جانبه توأم با آینده نگری برای آن تنظیم و اجرا شود. این صنعت همچنین می تواند جایگزین اقتصاد تک محصولی، یعنی درآمد نفتی گردد (پورمحمدی، ۱۳۹۰ ). بخش توریسم نه تنها باعث ایجاد اشتغال در داخل خودش، بلکه در بخشهای دیگر به طور غیرمستقیم شامل خدمات اقتصادی، خرده فروشی و مخابرات می شود. توریسم تأثیر مثبتی بر اشتغال و درآمد شهرها دارد، ولی وسعت تغییرات در سطح شهر مسلماً به ویژگیهای خاص هر شهر باز خواهد گشت. گردش مالیای که توریسم در شهر ایجاد می کند، برای مردم شهر به علت درآمد مستقیم، سهولت در مشغول به کار شدن و مقاومت در برابر رکود اقتصادی نتیجه بهتری دارد تا سایر اشتغالها (هنرپرور، ۱۳۸۹)
به استناد تعاریف سازمان جهانی جهانگردی، پیش نیاز توسعه ی پایدار گردشگری، تلفیق و هماهنگی اهداف اقتصادی، زیست محیطی، اجتماعی و فرهنگی است . این امر متضمن تامین منافع درازمدت جامعه میزبان، گردشگران میهمان و حفاظت از منابع طبیعی و میراث فرهنگی و مهمتر از همه بر نامه ریزی استراتژیک است. از این نظر، برنامه ریزی و مدیریت گردشگری یک فعالیت فرابخشی است که رویکردی جامع نگر و به هماهنگی بخش ها ی مختلف مرتبط نیاز دارد (حاجیلویی و همکاران، ۱۳۸۷ ).
اگر کشور ایران با توجه به قابلیتها و پتانسیل های فراوان خویش بتواند تنها ۵% از این مسافران را
دیگر سایت ها :