کنند. تعاریف مختلفی برای هیجان ارائه شده است. هیجان، حالت پیچیده روان شناختی است که دارای سه مؤلفهی مجزا از هم است. این مؤلفهها شامل تجربه ذهنی، پاسخ هیجانی و رفتار مشهود و آشکار حاصل از این تجربه است. بر اساس این مؤلفهها، هیجان را به انواع مختلف تقسیم بندی کردهاند که این طبقه بندی در مجموع شامل هیجانهای اصلی و هیجانهای مرکب است (پور افکاری، ۱۳۷۳).
اگر بخواهیم نگاهی به اولین پژوهشها در حوزه موضوع هیجان بیندازیم متوجه میشویم که جیمز در سال ۱۸۸۴ به عنوان اولین پژوهشگر برای هیجان یک الگوی فیزیولوژیک ارائه کرد. نظریه جیمز بعد از مدتی به علت تشابهی که با نظریه فیزیولوژیست دانمارکی بنام لانگه داشت نظریه جیمز-لانگه نامیده شد. در این نظریه بر نقش دستگاه اعصاب خودمختار، احشا و تغییرات چهره ای تاکید شده است (خداپناهی،۱۳۹۳).
در مورد هیجان همانند سایر زمینهها و موضوعات روان شناختی فقط یک یا چند نظریه مشخص وجود ندارد بلکه نظریات مختلف و حتی گاهی به ظاهر مخالف و یا مکمل هم ارائه شده است مثلاً” کنن-بارد و پاپز نظریات مخالفی نسبت به نظریه جیمز-لانگه مطرح کردند و بر نقش اعصاب مرکزی از جمله تالاموس و هیپوتالاموس در هیجانات تاکید کردند. نظریه مهم دیگری که ارائه شد نظریه شاختر-سینگر بود که بیان میدارد هیجانی که فرد احساس میکند نتیجهی تعبیر و تفسیر او از حالتهای برانگیختگی است (خداپناهی،۱۳۹۳).
آنچه با مرور بر نظریات هیجان روش میگردد این است که هر پژوهشگری بسته به دیدگاه و جهت گیری خود در مورد هیجان نظریه پردازی نموده است. دیدگاه زیستی و دیدگاه شناختی به هیجان و دیدگاه مهم و بزرگ نظریهپردازان در مورد هیجان است (ریو[۴] ،۲۰۰۵ ، ترجمه سید محمدی،۱۳۹۳).
۲-۳ ابعاد هیجان
هیجان، دارای ابعاد متعددی است که در این پژوهش برانگیختگی، خوشایندی و غلبه مورد مطالعه قرار میگیرند.
۲-۳-۱ برانگیختگی
جیمز (۱۸۹۰) ارتباط احساسهای ذهنی و حالتهای فیزیولوژیک برانگیختگی را تایید میکند. به نظر او این تغییرات و واکنشها به عنوان تجربه های هیجانی در قشر مغز احساس میشود. دریافت محرکهای هیجانی به تغییرات عروق نهان و واکنشهای ماهیچه ای پوشیده منجر میگردد. به نظر او تجربه هیجان به تنهایی همان درک آگاهانه پاسخ فیزیولوژیک است (جیمز[۵]،۱۸۸۴، به نقل از کاویانی، پورناصح و گلفام، ۱۳۹۴).
به اعتقاد لنگ و همکاران (۱۹۹۰) ابعاد برانگیختگی و جذاب بودن هیجان از جنبه خوشایندی-ناخوشایندی هیجانها قابل تفکیک است و هیجانهای خوشایند و ناخوشایند هر دو میتوانند در دو سوی پیوستار و محورهای برانگیختگی و جاذب بودن دیده شوند (کاویانی، پورناصح و گلفام، ۱۳۸۴).
انگیختگی-عدم انگیختگی به مسئله فعالیت فیزیکی و تغییرات روانی-فیزیولوژیک اشاره میکند (گوایزا کیسدو،۲۰۰۹).
تجربه هر هیجانی همراه با ظهور تغییراتی در وضعیت فیزیولوژیکی و روانی بدن است. گلمن[۶] (۱۹۹۵) بیان می کند در احساس شادی، بخشی از مغز که بازدارنده احساسات منفی است فعال میگردد، انرژی بدن زیاد شده و فعالیت مراکزی در مغز که تفکرات نگران کننده را میسازند متوقف میشوند. در غمگینی و ناراحتی، از جمله در حالت افسردگی که یکی از شدیدترین حالتهای این هیجانات است، انرژی و شور و شوق و امید برای زندگی کاهش مییابد و هر چه این احساس عمیقتر میشود سوخت و ساز بدن کندتر میشود. (بهرامی و محمودی؛ به نقل از پیرحسین لو،۱۳۹۳).
۲-۳-۲ خوشایندی-ناخوشایندی
یکی از ابعاد مهم هیجانات خوشایندی-ناخوشایندی است که در آن رویداد یا موضوع را به صورت خوشایندی-ناخوشایندی ارزیابی میکنند. هیجانها انواع مختلفی دارند و تجربه احساسی افراد در هر هیجان متفاوت از دیگری است. منظور از خوشایندی-ناخوشایندی کیفیت تجربه هیجانی است (گوایزا کیسدو،۲۰۰۹). هیجانها محدوده ای از سرخوشی تا تنفر و وحشت و ملال را در بر میگیرند (بهرامی، عیسی نژاد و قادر پور، ۱۳۸۷).همچنین آنها، الگوی واکنش ارگانیزم نسبت به محرکهای درونی و بیرونی تلقی میشوند که در ابعاد خوشایند-ناخوشایند (نزدیکی- اجتناب) و تحریکی و بازداری تجلی می کنند (خداپناهی،۱۳۹۳). افراد در زمان تجربه هیجانهای خشم، غم، شادی، ترس و … حواس متفاوتی را از نظر خوشایندی یا ناخوشایندی احساس میکنند.
به طور کلی انسان جریانی دائمی از خلقها را تجربه میکند. با آنکه به ظاهر تجربه هیجانی در زندگی روزمره نادر هست، اما افراد همیشه حالتی را احساس میکنند. آنچه انسانها معمولا” احساس میکنند، نوعی احساس، که غالبا” به صورت اثر پسین خلق رویداد هیجانی که قبلاً” تجربه شده است میباشد. با این حال، خلق به صورت عاطفه مثبت یا عاطفه منفی وجود دارد؛ یعنی، خلق خوب و خلق بد (دیویدسون[۷]،۲۰۰۳، به نقل از پیرحسینلو، ۱۳۹۳).
لنگ[۸]، برادلی[۹] و کاتبرت[۱۰] (۱۹۹۰) اعتقاد دارند که هیجانات دو دستهاند؛ دسته اول، هیجانهایی که به شکل رفتارهای اجتنابی، کنار کشیدن و فرار کردن دیده میشوند. دسته دوم، هیجانهایی که با رفتارهای دلبستگی، روی آوردن و تمایل و علاقه مشخص هستند. بر این اساس و با این دیدگاه، هیجان نوعی آمادگی برای عمل کردن است و میتوان آنها را در قالب هیجانهای مثبت (خوشایند) مانند شادی و نیرومندی و هیجانهای منفی (ناخوشایند) مانند غمگینی و خشم طبقه بندی نمود (کاویانی، پورناصح و گلفام، ۱۳۸۴).
هیجان بسته به این که خوشایند باشد یا ناخوشایند اثرات متفاوتی را خواهد داشت. آنچه بدیهی است اینکه هیجانات مثبت دارای فوایدی هستند. از مزایای هیجانات مثبت و خوشایند اینکه امید به زندگی را افزایش میدهند و موجب سلامتی طولانی مدت و بهزیستی میشوند، اثرات تشویق کننده داشته و عمل و تفکر را وسعت میبخشد (فردریکسون و لوینسون[۱۱]، ۱۹۹۸). هیجانهای خوشایند مزایای متعددی را میتوانند به همراه داشته باشند.
۲-۳-۳ غلبه
بعد غلبه در هیجان به احساس کنترل یا عدم کنترل افراد در یک وضعیت تعریف میشود (گوایزا کیسدو،۲۰۰۹).
۲-۴ رسانه و تارنما
فناوریهای نوین ارتباطی با سرعت باور نکردنی در حال رشد و گسترش است و تمام حوزههای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان را دستخوش تحولات و دگرگونیهای بنیادی کرده است (اسکندری، میراسماعیلی،۱۳۹۱).
یافته های پژوهش بهروز فرجزاد( ۱۳۹۲) در قالب پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع «بررسی مقایسهای عوامل موثر بر استفاده، رضامندی و اعتماد دانشجویان تهرانی دانشگاه های دولتی شهر تهران از و به اخبار شبکه های سراسری سیما ، ماهواره ای بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا (VOA)» نشان میدهد میزان استفاده ، رضامندی و اعتماد دانشجویان به اخبار شبکه های مورد بررسی با یکدیگر دارای تفاوت معناداری است به طوری که میتوان گفت میزان استفاده و رضامندی دانشجویان از اخبار شبکه ماهوارهای بی.بی.سی فارسی و نیز اعتماد آنان به اخبار این شبکه بیشتر از اخبار شبکه های سراسری سیما و ماهواره ای صدای آمریکا(VOA) است.
رسانه های جدید با ویژگیهای خاص خود در اوج انقلاب اینترنتی و قدرت اول دنیای امروز اینترنت هستند و کاربران از انواع مختلف آنها اعم از شبکه های اجتماعی و وبلاگها و سایتهای خبری و غیره استفاده میکنند (مولایی، ۱۳۹۰).
استپانوا[۱۲] معتقد است تارنماها و شبکه های اجتماعی دو کارکرد مهم در تحولات منطقه ای دارند الف)سازماندهی تظاهرات؛ب)انتشار اطلاعات تحولات منطقه از طریق تبلیغات بینالمللی (استپانوا، ۲۰۱۱: ۲).
بهار عربی نه تنها سالهای دیکتاتوری را به چالش کشید بلکه مردم را توانمند ساخت و تا مقتدرانه از فناوریها و رسانه های جدید برای ساختن ارزشهای مشترک گام بردارند و از انقلاب حمایت کنند (بوگلاف[۱۳]،۲۰۱۱، ۲). رسانه به عنوان هدایتگر حرکتهای فکری و انقلابی نقش بسیار مهمی را در جوامع بشری بازی میکند.
رشد بیسابقه استفاده از تارنماها از جمله رشد بیسابقه ۴/۷۷ درصدی کاربران اینترنت در شمال آفریقا در نوع خود جالب است. خاورمیانه با رتبهی رشدی ۸/۲۹ درصدی رتبه چهارم دنیا را دارا است (برازجانی،۱۳۹۰: ۴۵۰).
موارد عینی بالا و همان طور که ذکر شده تارنماها و رسانهها به عنوان ابزارهای بسیار حیاتی هستند که با سرعت باور نکردنی در حال رشد است و تأثیرات مختلفی را میتواند بر مخاطبان داشته باشد.
۲-۵ کلمات
در زمینه کلمات و بار احساسی آنها مطالعات زیادی انجام شده است با این حال، با توجه به این موضوع و همچنین رشد چشمگیر کاربران اینترنت، تحقیقات انجام شده بیشتر به صورت غیرمستقیم حوزه تارنماهای خبری را مورد مطالعه قرار دادهاند و حجم تحقیقات انجام شده در داخل و خارج از کشور در حوزه رادیو و تلویزیون به مراتب بیشتر از حوزه تارنماهای خبری است (عبدالله، ۱۳۸۷).
نیلوفر کشتیاری و همکاران(۲۰۱۴) به طراحی، تالیف و ارزیابی یک پایگاه دادهی گفتاری احساسی جامع برای گفتگوهای محاورهای فارسی پرداخت. پایگاه داده شامل مجموعه ۹۰ تایی از جملات جدید در فارسی در ۵ حالت عصبانیت، تنفر ،ترس، خوشحالی و ناراحتی و حالت خنثی است. شامل ۴۷۰ جمله است. اعتبار این پایگاه داده توسط گروه ۳۴ نفره تست شده است. سخنان شناخته شده ۵ بار بیشتر شانس معتبر شدن داشتند (۷۱٫۴%). آنالیز صوتی سخنان معتبر براساس تفاوت: دانگ صدا،شدت،و مدت شناسایی شدند برای بهتر تشخیص دادن توسط شنوندگان این جملات توسط دو فارسی زبان (یک مرد، یک زن) و در سه حالت بیان شده اند: ۱)متجانس ۲) نامتجانس ۳)پایه(همه ی احساسات و جملات خنثی) و توسط دو گروه ۱۱۲۶ نفره فارسی زبان معتبرسازی شده اند.
سودرهلم و همکاران (۲۰۱۳)، در پژوهشی با عنوان رتبه بندی خوشایندی و برانگیزانندگی ۴۲۰ اسم فنلاندی با توجه به سن و جنسیت به رتبه بندی ۴۲۰ اسم فنلاندی با توجه به سن و جنس آزمودنیهای ۷۷-۱۶ سال پرداخته آنالیز نشان داد که واریانس لغات مثبت بیشتر از منفی توزیع شده در نتیجه ارتباط منفی درونی بین خوشایندی و برانگیزانندگی شیب تندتری نسبت به ارتباط مثبت داشت. همچنین نتایج تحلیل جداگانه همبستگی نشان داد که رابطه بین خوشایندی و برانگیزانندگی در مورد کلمات منفی بسیار بیشتر بوده برای کلمات خنثی