۳ –کارکردهای مثبت راهبرد توجه صنایع به پژوهش یکی از شاخصههای موفقیت تولید در هر کشور به میزان مهارت، آموزش و تجربه نیروی کار متخصص بستگی دارد. چنان که همان طور که میدانیم تربیت نیروی کار ماهر در کشورهای توسعهیافته از سالهای ابتدایی تحصیل آغاز میشود و به هنگام نیاز صنایع به نیروی کار، انتخابهای بسیاری در حوزه های مختلف فنی، حقوقی و… برای صنایع وجود دارد. از طرفی تربیت نیروی کار متخصص فعالسازی پتانسیل بالای خلاقیت را به همراه دارد چنان که در چنین ساختارهایی همواره کم هزینه ترین راهها برای حل مشکلات و معضلات بنیادین انتخابشده و همواره روشهای تولید نوین در جهت کاهش هزینه ها و افزایش راندمان تولید معرفی میشود. در چنین فضایی اختراعات، ابداعات و نوآوریها خودنمایی میکند و همین امر نقش اصلی در بهبود کیفت تولید و به دنبال آن صادرات محصول و در نهایت رشد شاخصهای اقتصادی را به دنبال دارد.
به عنوان مثال تولید و استفاده سازمانیافته از ورمی کمپوست که در دهه ۹۰ میلادی پس از شناخت و اثبات مضرات کودهای نیتروژنی و آفتکشها به بهبود وضعیت خاک و تولید محصولات کشاورزی به صورت طبیعی انجامید.
آنچه مسلم است پاسخ به نیازهای صنعت از طریق ایجاد مراکز استعداد یابی و مطالبه گری اصولی از پایاننامهها و پروژه های دانشجویی در دانشگاهها و مراکز پژوهشی همواره به رشد و اعتلای کیفیت تولیدات صنعتی و یا به افزایش راندمان تولید، بازده انرژی و حفظ محیطزیست کمک شایانی میکند.
۴-چالشها و فرصتهای ارتباط با صنعت برای دانشگاه
رسالت بزرگ آموزش و تربیت مدیران و مهندسان فردا بر دوش دانشگاهها است. در این امر مهم دانشگاهها باید به کارآمدی این آموزشها و کاربردی کردن مهارتهای دانشجویان در فضای کسبوکار توجه ویژهای کنند.
اما در این میان متأسفانه با برنامهریزی جزیرهای شرایطی به وجود آمده که افراد بسیاری با امید به آیندهای بهتر وارد دانشگاهها میشوند اما در هنگام فارغالتحصیلی در مییابند که آموختههای آنان برای ورود مؤثر به فضای کسبوکار کافی نیست چرا که به طور کلی آموزشهای آنان در راستای پاسخگویی به نیازهای صنایع طراحی و برنامهریزی نشده است و عملاً در فضای صنعت کاربردی نیست. ارتباط میان صنعت و دانشگاه فرصتی کم نظیر را برای برونرفت از این بن بست برای دانشگاهها به ارمغان آورده است.
دانشگاهها میتوانند با ایجاد این ارتباط علاوه بر انجام صحیح رسالت خود یعنی تربیت نیروی متخصص کارآمد، بخشی از اعتبارات مالی در امور پژوهشی را تأمین کند.
به عنوان مثال کارخانه روبرت بوش آلمان در شهر اشتوتگارت، در نزدیکی دانشگاه اشتوتگارت که یکی از دانشگاههای پیشرو در فناوری در آلمان و عضو انجمن مؤسسات فناوری آلمان میباشد. نزدیکی این کارخانه و این مرکز آموزشی معتبر همواره در پیشبرد اهداف آموزشی و پژوهشی مؤثر بوده است. تعداد بسیاری از دانشجویان این مرکز از ابتدای ورود به دانشگاه به بورسیه این دانشگاه نائل میشوند و در واقع آنان کارمندان آینده این کارخانه هستند. در واقع همگرایی آموزش و مهارت اهداف مشترک دانشگاه اشتوتگارت و کارخانه روبرت بوش را محقق میسازد و هر دو مجموعه همواره به صورت پویا در مسیر رشد فناوری حرکت میکنند.
در مورد دانشگاههای ایرانی که در نقاط جز کلانشهرها واقعشدهاند، راهاندازی واحدهای بازیافت مواد فلزی پیشنهاد میشود که راهاندازی آن کم هزینه و سریع و بازده آن بالا است و علاوه بر بهبود سطح آموزش از طریق مشاهدات عینی دانشجویان، ایجاد درآمد اضافی در شهرهای فاقد مرکز بازیافت فلزات از طریق ایجاد کورههای کوچک ذوب قراضه فلزات مختلف، مبادرت ورزد.
۲-۴- بررسی حلقه های مفقوده ارتباط دولت، دانشگاه و صنعت در ایران
توسعه تکنولوژی و نوآوری، بندرت حاصل فعالیت نهاد خاصی (به تنهایی) است و در اکثر موارد حاصل فعالیت اجزای متعدد و مستلزم روابط مناسب میان این اجزاست. این امر نهادهای متعدد و متفاوتی را می طلبد که نوع روابط و تعاملات آن ها، از اهمیت فراوانی برخوردار است.هرکشور (شامل نهادهای مختلف فعال در آن، روابط این نهادها و محیط تاثیرگذار بر این روابط و نهادها)، سیستمی را تشکیل میدهد که برای برخورداری از عملکرد مناسب و امکان رقابت، باید در مسیر توسعه تکنولوژی وتقویت نوآوری حرکت کند. موفقیت هرکشور در عرصه توسعه تکنولوژی، شدیداً به این سیستم و ویژگیهای آن بستگی دارد که اصطلاحا آن را سیستم ملی نوآوری مینامند .
اتخاذ رویکرد سیستم نوآوری، به معنای بررسی زنجیره خلق، انتشار و به کارگیری دانش تکنولوژیک است. اگر این زنجیره به هر نحوه گسسته شود، اهداف بلند مدت توسعه تکنولوژی به خطر می افتد. این گسستگی میتواند ناشی از عدم حضور اجزای . لازم، عدم فعالیت مناسب اجزای موجود یا ارتباط نامناسب این اجزا باشد حلقه های اصلی زنجیره فوق الذکر را می توان چنین برشمرد:
-
- سیاست گذاری کلان
-
- تامین منابع مالی و تسهیل تحقیقات و نوآوری
-
- انجام تحقیقات ونوآوری
-
- ارتقای کارآفرینی تکنولوژی
-
- توسعه منابع انسانی
-
- انتشارتکنولوژی
- تولید کالا و خدمات
انجام این کارکردها در قالب اجزا و نهادهای مختلف سیستم ملی نوآوری دنبال می شود که در شکل پیوست سعی شده تا نمای ساده ای از این کارکردها و بازیگران اصلی سیستم ارائه گردد. همان طور که در این شکل مشاهده می شود، بازیگران مختلفی در عرصه هر کدام از کارکردهای اصلی سیستم فعالیت میکنند. برای مثال، در عرصه انجام تحقیقات و نوآوری، بازیگران اصلی عبارت اند از پژوهشگاههای دولتی، تحقیقات دانشگاهی و تحقیقات و نوآوریهایی که بعضا در شرکتها و در درون بنگاه های صنعتی صورت میگیرد. البته توزیع و وزن کارکردهای مختلف در میان بازیگران مختلف سیستم، کاملا به زمینه خاص آن کشور بستگی دارد به عنوان نمونه در ایران، وزن عمده تحقیقات در پژوهشگاههای دولتی و دانشگاه ها و عمدتاً با تکیه بر بودجه دولتی صورت میگیرد. به عبارتی بیش از نود درصد از بودجه تحقیقاتی کشور توسط دولت تامین شده و تحقیقاتی صنعتی در این میان سهم ناچیزی دارد. از سوی دیگر وزن کل کارکرد تحقیقات و تاثیرگذاری آن در سیستم ملی نوآوری در مقایسه با کشورهای پیشرو بسیار محدود است.
حوزه عملکرد دولت، دانشگاه و صنعت در سیستم ملی نوآوری میزان تعلق بازیگران اصلی سیستم به سه حوزه دولت، دانشگاه و صنعت و بررسی ارتباط این سه حوزه در قالب چارچوب مفهومی فوق الذکر، از نکاتی است که توجه ویژه ای را می طلبد. مطمئنا میزان و دامنه نفوذ هر کدام از این سه نیز به شرایط خاص هر کشور بستگی دارد. مثلا در ایران، به علت سهم حدود ۸۵ درصدی دولت در عرصه فعالیتهای اقتصادی، مطمئناً باید نفوذ فوق العاده دولت در عرصه تمامی کارکردهای اصلی سیستم نوآوری را انتظار داشت.