با توجه به اهمیت ورشکستگی برای شرکتها و سازمانها در جهان، بررسی عملکرد مالی شرکتها و همچنین پیشبینی روند مالی شرکتها اهمیت ویژهای پیدا کردهاست. جهانیسازی و رقابت به عنوان مهمترین عواملی هستند که شرکتها را بیشازپیش نسبت به عملکرد مالی خود حساس میکنند. تصمیمگیریهای مالی یکی از مهمترین حوزه های رقابتی شرکتها به منظور تأمین بهینه منابع مالی برای بقا در محیط متلاطم تجاری است. رقابت در محیط تجاری مستلزم توانمندی شرکتهای تجاری برای جذب بهینه منابع محدود محیطی اعم از مشتری، نیروی انسانی شایسته و منابع بهینه مالی است. (نیوتن،۱۹۹۸).[۱]
در این تحقیق سعی شده است تا با بهره گرفتن از یک سری نسبتهای مالی و اطلاعات مستخرج از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، مدلی ارائه گردد تا به وسیله آن بتوان عملکرد مالی شرکتها را پیشبینی کرد. در این تحقیق چون از اطلاعات مالی شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار از سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ استفاده شده است، طبیعتاً ازنظر اقتصادی، سیاسی و مالی، با شرایط روز جامعه هماهنگتر است.
این تحقیق، سه مسئله اصلی را دنبال میکند:
اول، ”آیا خلاصههای آماری قابلاستخراج از گزارشهای مالی، در بین شرکتهای موفق و ناموفق تفاوت معنیداری دارند؟ “ شناخت نقاط تمایز این شرکتها و در نتیجه، امکان پیشبینی عملکرد شرکتها، میتواند در فرایند تصمیمگیری، یاریرسان کلیه افراد ذینفع و استفاده کنندگان از صورتهای مالی باشد.
دومین مسئله اصلی تحقیق این است که ”آیا میتوان با بهره گرفتن از اطلاعات تاریخی منتشره در صورتهای مالی، رتبه عملکرد مالی شرکتها را پیشبینی و آن ها را بررسی کرد؟“و درنهایت سومین مسئله این است که ” آیا مدل پیشنهادی توانایی طبقهبندی شرکتها را به دو گروه موفق (تداوم فعالیت) و ناموفق (ورشکستگی) دارد؟“
ابعاد این موضوع، از دو بعد قابلبررسی است. بعد اول ایجاد مدلی بهینه برای بررسی شرکتهای موفق و ناموفق (ازنظر عملکرد مالی) برای پیشبینی میزان موفقیت شرکتها در آینده در بورس اوراق بهادار است.، بعد دوم مربوط به کاربرد این مدل به عنوان مبنایی برای تعیین عملکرد مالی شرکتها است که با بهره گرفتن از این مدل بتوان میزان موفقیت شرکتها را پیشبینی کرد که در حیطه موضوع فوق قرار نمیگیرد. (به آیین،۱۳۸۶). از دیگر جنبههای مبهم تحقیق، تعیین وضعیت نقدینگی شرکتهای موفق و ناموفق با بهره گرفتن از نسبتهای مالی. تعیین شاخصهای مالی فعالیت در شرکتهای موفق و ناموفق با بهره گرفتن از نسبتهای مالی. تعیین وضعیت اهرم مالی (بدهیها) شرکتهای موفق و ناموفق؛ و ایجاد نمونهای بهینه که قابلیت تعمیم بهکل جامعه آماری را داشته باشد میباشد.
پیشبینی ورشکستگی با استفاده از روشهای مختلفی صورت میپذیرد که از میان روشهای مذبور، روش تجزیهو تحلیل نسبتهای مالی و روش تجزیهو تحلیل ریسک بازار از اعتبار بیشتری برخوردار است. درروش تجزیهو تحلیل ریسک بازار، احتمال وقوع ورشکستگی شرکت از طریق تغییراتی که در ریسک بازار (مثل واریانس نرخ بازده یک سهم و ریسک سیستماتیک) رخ میدهد، تخمین زده میشود. درروش تجزیهو تحلیل نسبتها، احتمال وقوع ورشکستگی به وسیله یک گروه از نسبتهای مالی که باهم ترکیبشدهاند تخمینزده میشود. عدم صلاحیت مدیریت، کاهش سودآوری، تحمیل بدهی سنگین میتواند تفسیر روشن از احتمال ورشکستگی بر مبنای یک تئوری باشد. بههر حال اگر شخصی جهت جلوگیری از ورشکستگی و اضمحلال شرکتها کوشش کند، ضروری است دلایل اساسی اضمحلال شرکتها را شناسایی کند.
بررسی ادبیات ورشکستگی شرکتها سه موضوع را روشن کردهاست:
اول- فقدان یک تئوری اساسی
دوم- فقدان مبانی در انتخاب نسبتها – در این بخش دو موضوع وجود دارد:
سوم- درنهایت متالورژی مورداستفاده در پیدا کردن مدل پیشبینی ورشکستگی در ادبیات ورشکستگی با مشکل مواجه بوده و انتقادآمیز است. بسیاری از مطالعات در خصوص ورشکستگی شرکتها به صورت سخنران توسط محققین عمدتاًً درباره علت آن بوده است. اینجا این سؤال وجود دارد که چه مشکلاتی شرکتها را بهطرف ورشکستگی سوق خواهند داد. البته مشکلات و نقصهایی که به پروسه ورشکستگی کمک خواهند کرد (مثل نقدینگی و تجدید سازماندهی یا ادغام). آیا انتخاب یک تئوری میتواند به مدیران برای جلوگیری از اضمحلال و ورشکستگی شرکت کمک کند؟ آیا جهتگیری به سمت یک تئوری ورشکستگی مفید است؟)رهنمای رودپشتی، ۱۳۸۵ (.
“در این تحقیق سعی شده است تا به بررسی ارتباط بین نسبتهای مالی و عملکرد مالی شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران، بپردازیم.”
اهمیت و ضرورت تحقیق
-
- با توجه به اهمیت ورشکستگی برای شرکتها و سازمانها در جهان، بررسی عملکرد مالی شرکتها و همچنین پیشبینی روند مالی شرکتها اهمیت ویژهای پیدا کردهاست. با وجود تمام برنامهریزیها و دقت نظرهایی که توسط کارشناسان و متخصصان شرکتها در این زمینه صورت میگیرد، اما هنوز برخی عوامل خارج از کنترل شرکتها وجود دارند که با درجات مختلفی از احتمال، امکان دست نیافتن شرکتها به هریک از اهداف عملیاتی را میتواند افزایش دهد. در این راستا، احتمال عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیینشده، تحت عنوان ریسک مطرح است. آنچه امروز از اهمیت ویژهای برخوردار است، کاهش ریسک مربوط به سرمایهگذاری است. برای کاهش ریسک مربوط به سرمایهگذاری، باید روند مالی مربوط به شرکتها را برای آینده پیشبینی کرد. برای پیشبینی روند مالی مربوط به شرکتها برای آینده، نیازمند مدلهای مالی مختلف هستیم و وجود این مدلها برای پیشبینی این روند اجتنابناپذیر است.
-
- در این تحقیق سعی شده است تا با بهره گرفتن از یک سری نسبتهای مالی و اطلاعات مستخرج از شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، مدلی ارائه گردد تا به وسیله آن بتوان عملکرد مالی شرکتها را پیشبینی کرد. در این تحقیق چون از اطلاعات مالی شرکتهای عضو بورس اوراق بهادار از سالهای ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ استفاده شده است، طبیعتاً ازنظر اقتصادی، سیاسی و مالی، با شرایط روز جامعه هماهنگتر است. در کشور ما ایران نیز این موضوع حائز اهمیت است.
-
- امروزه با بررسی اجمالی صنایع مختلف کشور (مانند صنعت نساجی) متوجه میشویم که اکثر صنایع موجود ازنظر اقتصادی در وضعیت خوبی بسر نمیبرند. با توجه به عملکرد شرکتهای خارجی و تسخیر بازارهای ایران به وسیله این شرکتها، عملکرد هوشیارانهتری را از طرف شرکتهای ایرانی میطلبد؛ بنابرین شرکتهای داخلی باید بیشازپیش توجه به عملکرد مالی خود داشته باشند.
- با توجه به اینکه قوانین و فرهنگ کشور ما برگرفته از اسلام و مبانی دینی است، آثار ورشکستگی در کشور ما برای شرکتها میتواند خسارات جبرانناپذیری را به دنبال داشته باشد، بنابرین با توجه به اهمیت ذکرشده درباره پیشبینی عملکرد مالی شرکتها در داخل و خارج کشور، اهمیت و ضرورت موضوع فوق نمایان میشود.