.
۱-۱ مقدمه
در این فصل موضوعاتی از قبیل بیان مساله، اهداف تحقیق، اهمیت تحقیق ، فرضیات، سوالات و .. مورد بررسی قرار می گیرند.
۲-۱
۳-۱ بیان مساله
با ظهور شرکتهای بزرگ و شکل گیری مبحث عظیم جدائی مالکیت از مدیریت و ایجاد یک تضاد منافع عظیم بین مالکان و مدیران ارزیابی عملکرد شرکتها و مدیران و رهبران آنها از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مثل اعتباردهندگان، مالکان دولت و حتی مدیران است. همچنین با توجه به جدائی مالکیت از مدیریت ایجاد ارزش و افزایش ثروت سامداران از جمله مهمترین اهداف شرکتها به شمار میرود. و افزایش ثروت در نتیجه علمکرد مطلوب حاصل خواهد شد. بنابراین استفاده کنندگان به دنبا شاخصی هستند تا بتوانند میزان رسیدن به مهمترین هدف شرکت را تعیین کنند. از نظر سهامداران نیز میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق سود نقدی حائز اهمیت است. اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد از دید سرمایه گذاران است. زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایه گذاری کنند و لذا اگر هم چنانچه این کار را انجام دهند، به ازای ریسک بیشتر، بازدهی بیشتر مورد انتظار خواهد بود. بنابراین آنها نیز بدنبال شاخصی برای ارزیابی عملکرد شرکتها هستند تا بتوانند تصمیم به سرمایه گذاری بگیرند.
در گذشته یکی از معیارهای که در این راستا مورد استفاده قرار میگیرد، نرخ بازده دارائیها و نرخ بازده حقوق صاحبان سهام یعنی نظام دوپونت است که از دهه ۱۹۸۰ به بعد مورد استفاده قرار گرفته است.
روش دیگری که در دهه ۱۹۹۰ مورد استفاده قرر گرفت ارزش افزوده اقتصادی نامیده میشود. که اولین بار توسط یک گروه مشاوره مدیریت با نام Stern stewart co مطرح شده است. این روش به طور خلاصه بر ایجاد یا از بین رفتن سرمایه (ارزش شرکت) تأکید دارد به بیان دیگر این روش میزان بازده سرمایه را پس از وضع هزینههای تأمین مالی از طریق بدهی و حقوق صاحبان سرمایه را نشان میدهد.
با توجه بررسیهای انجام شده و نتایج حاصله و نیز ایرادات وارده بر سود خالص مانند هموارسازی، اثر برآوردها، اختلاف سلایق و در نظر نگرفتن هزینه تامین مالی از طریق حقوق صاحبان سهام (هزینه فرصت سرمایه گذاران) در محاسبه سود و. .. معیار نرخ بازده داراییها مورد تردید است و لذا چون در معیار ارزش افزوده اقتصادی ایرادات مربوطه حذف شده است همچنین چون در محاسبه eva هزینه کل منابع تامین مالی شرکتها که شامل (هزینه فرصت سرمایه گذاران است) در نظر گرفته میشود. بنابراین ارزش افزوده اقتصادی معیار مناسبتری برای ارزیابی عملکرد شرکتها است.
استفاده از روشها یا تکنیکهایی برای دستیابی به وضعیت آینده همواره دغدغه اصلی دانشمندان علوم مختلف بوده است. در این راه به طور طبیعی روشهایی قابلیت ماندگاری و کاربردی مناسب دارند که دارای کمترین خطای ممکن در پیش بینی باشد. بر این مبنا در سالهای بسیار روش های ریاضی اعم از میانگین (ساده، مترادف، دوبل) و رگرسیون و مانند اینها تنها الگویی بودند که قاطعانه مورد تأئید و استفاده قرار میگرفت – اما در مواقع گوناگون دارای اشکالاتی بودند(زمانی که نتوان بین دادهها و متغیرهای وابسته و مستقل رابطه ریاضی ایجاد کرد با ایجاد روش های هوش مصنوعی مانند شبکه عصبی بویژه در مواقعی که رابطه ریاضی مناسبی بین دادهها و متغیرای مستقل و وابسته قابل شکل دهی نبود امیدهای بسیاری بوجود آمد این امیدها تا جایی ادامه یافت که حتی آنها را جایگزین روش های ریاضی نیز دانستند.
مساله اساسی تحقیق این است که آیا می توان با بهره گرفتن از داده های حال حاضر به پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی و دارایی های مالی در آینده بپردازیم؟
سوالات یا اهداف پایان نامه :
سوالات تحقیق
- آیا شبکه های عصبی توانایی پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتهای مورد مطالعه را دارد؟
- آیا می توان با بهره گرفتن از شبکه عصبی و نسبتهای مالی به پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی و دارایی های مالی در آینده بپردازیم؟
- ایا پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی شرکتها از طریق شبکه عصبی نسبت به رگرسیون خطی برتری دارد؟
۶-۱ اهداف تحقیق
هدف ابتدایی این پژوهش پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی اوراق بهادار است که می توان از آن برای سرمایه گذاری استفاده نمود.
پیش بینی بازده دارایی های در طول زمان برای کسب منفعت و سود بیشتر همیشه مورد توجه بوده است اما در این پژوهش ارزش افزوده اقتصادی به عنوان گامی بلند تر برای رسیدن به سرمایه گذاری بهتر دست یابیم و در حسابداری مالی این امر برای سهام داران را می توان ارائه کرد . در پزوهش هایی که تا به حال انجام شده است روش های بسیاری برای پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی ارائه شده است اما تا کنون به یک روش یگانه که بهترین روش برای پیش بینی ارزش افزوده اقتصادی یافت نشده است به همین دلیل در این پژوهش به دنبال یافت روشی برای پیش بینی بهتر ارزش افزوده اقتصادی شرکت ها ها هستیم.
از اهداف دیگر این پژوهش می توان به بهبود پیش بینی های ارزش افزوده اقتصادی و جستجو برای یافتن روش های بهتر با کارایی بیشتر و سرعت عمل بیشتر اشاره کرد.