۱) بوجود آمدن آزادی کامل درابراز احساسات ورفتار.
۲) ارتباط یافتن گفتارورفتارمراجعان با احساسات ورفتارمشاور.
۳) تشخیص صحیح احساسات وادراک به وسیله مراجعان.
۴) برمراجعان معلوم می شود که مشکل او ناشی ازناهماهنگی موجود بین تجارب ومفهوم خود است.
۵) به مفهوم خود سازمان مجددی می دهند وآن را با تجارب خویش هماهنگ می کند که در نتیجه حالتهای دفاعی و مقدماتی درهم شکسته می شود.
۶) توجه مثبت وغیرشرطی را تجربه می کند ومی آموزد که نسبت به خودش توجه مثبت غیرشرطی را نیز اعمال کند.
۷) خود رامرکزومحورارزشیابی خویشتنی قرار می دهد وکمتر براساس فرایند ارزش گذاری ارگانیزمی ارزشیابی می کند و عکس العمل نشان می دهد. (شفیع آبادی ۱۳۷۵)
۸) تغییر شخصیت، تحول از حالت عدم انعطاف به سیلان واز ایستایی به پویایی است درجریان درمان ودرفرایند تغییرشخصیت، هفت بخش رفتاری را می توان در مراجعان مشاهده کرد. (شفیع آبادی ۱۳۸۱)
مراحل مشاوره گروهی مراجع محوری
مرحله اول : گفتگو تقریباً سطحی وظاهری است ویک نوع عدم تمایل به انتقال اطلاعات در مراجع دیده می شود. مراجع دراین مرحله تمایای به ارتباط با خود ندارد وارتباطش فقط در حدعوامل خارجی انجام می پذیرد. مراجع احساسات و عوامل شخصی را به خودش اسناد نمی دهد وخود را مالک آنها نمی داند.
در این مرحله هیچ مشکل ویا ایرادی تصور نمی شود. درتمایل به تغییر وجود ندارد ودر این مرحله داوطلب ادامه درمان نیست.
مرحله دوم : اگر در مرحله اول شریکی فراهم آوریم که مراجع آماده پذیرش درمان شود وهمکاری را آغاز کند، دراین صورت بیان موضوعات درباره عوامل خارجی از«خود» آغاز می شود. مشکلات به منابع وعوامل خارجی اسناد داده نمی شودعمل تجربیدن درگذشته انجام می شود وبه رفتارواحساسات به مقدارکمی معنی ومفهوم شخص داده می شود ممکن است مراجع درچنین سطحی خودش داوطلبانه برای تغییر مراجعه کند. ولی معمولاً آن را ادامه نمی دهد ویا پیشرفت کمی درجریان درمان حاصل می آید.
مرحله سوم : مقاومت کاهش می یابد ومراجع درباره خود وتجربیات وابسته به بحث می پردازد.احساسات، معانی ومفاهیم شخصی اظهار می شوند ومسئولیت بسیارکمی برای آنها ازطرف مراجع پذیرفته می شود اکثر درمانها ازچنین مرحله ای آغازمی شوند.
مرحله چهارم : اعمال پذیرش، درک وهمدلی نسبت به مراجع درمرحله سوم موجب می شود که مراجع به مرحله چهارم برسد واحساسات خود رابیان کند وبا اندکی اکراه، ترس وعدم اعتماد آنها را بپذیرد. مراجع به کشفیاتی راجع به خودش نا ئل می
آید ومحبت وکارآیی برخی ازفعالیت هایش را مورد سؤال قرار می دهد.
تمایزاحساسات به مقداربیشتری انجام می گیرد وتضادها بررسی می شوند. مراجع خود را نیز درایجاد مشکلات مسئول می پندارد وبا مشاور روابطی براساس احساسات برقرار می کند.
مرحله پنجم : در این مرحله احساسات آزادانه ودرعین حال با تعجب بیان می شوند اگرچه عدم اعتماد وترس هنوز تا اندازه ای وجود دارد ولی احساسات تقریباً به طور کامل ارائه و بیان می شوند. احساسات،معانی ومفهوم با دقت بیشتری از یکدیگر متمایز می شوند.فرد احساساتش را می پذیرد وآنها را متعلق به خودش می داند، تجربیدن را آغازمی کند ومستقیماً با تضادها مواجه می شود .مراجع مسئولیت مشکلش را می پذیرد وبه هستی ارگانیزمی خود نزدیکتر می شود.
مرحله ششم : این مرحله کاملاً مشخص است. احساساتی که قبلاً در درون افراد بود حال به طورآنی به تجربه درمی آید ومراجع نتایج آن را به خوبی می بینند فرد با احساس و با تجربه خودش آن طوری که هست نه آنگونه که وحشتزا وترس آور بود مواجه می شود. بدین معنی که مراجع مهم اکنون با تجربه واحساسش زندگی می کند وآنگونه که آن را احساس می کند. درنتیجه همگانی با تجربیات که می خواهد به کارمی بندد، مراجع تغییرات احساسات را می پذیرد، آنها را متعلق به خودش می داند، به فرایند کلی ارگانیزمی خویش اعتماد می کند وبه راحتی با مسائل درونی وبیرونی مواجه می شود.