ادغام مشتریان، خواستهها، قابلیتهای ساخت و زمان بازار
پردازش کردنکنترل کردن کیفیت، برنامه زمانبندی کاملموجودیبرآورده کردن نیازمندیهای تقاضا و در عین حال اداره کردن هزینه های نگهداری موجودیخریدارزیابی تامین کنندگان بالقوه، حمایت از نیازهای عملیاتی در مورد کالاها و خدمات خریداری شدهمکانیابیتعیین مکان تسهیلاتپشتیبانیتصمیمگیری در مورد چگونگی حمل و فروش مواد خام
منبع: (فیضآبادی، ۱۳۸۲)
ساختارهای شبکه زنجیره تامین، میتوانند به صورت زیر دسته بندی گردند:
الف. شبکه های انشعاب پذیر همگرا
ب. شبکه های انشعاب پذیر واگرا
ج. شبکه های انشعاب پذیر متصل شده
د. شبکه های عمومی (اسریساوات، ۲۰۰۲)
۲٫ ۵٫ پیاده سازی زنجیره تامین
در این بخش به ۵ بعد مهم که نقش مهمی را در پیاده سازی زنجیره تامین میپردازیم.
۲٫ ۵٫ ۱٫ مشارکت تامینکنندگان استراتژیک
مدیریت تامینکنندگان به نوع ارتباط سازمان در توسعه و نگهداری رابطه با تامینکنندگانش بستگی دارد. در مطالعات اخیر محققین انواع ارتباطات با تامین کنندگان را مورد بررسی قرار دادهاند؛ کانن[۷۸] و پرکالت[۷۹] پیشنهاد میکنند که ارتباط با تامین کنندگان میتواند بر طبق میزان اطلاعات مبادله شده، پیوستگی عملیاتی، هنجارهای همکاری و تطابق خریدار با فروشنده گسترش پیدا کند. در عامل مبادله اطلاعات تسهیم دو طرفه اطلاعات بخش مهم ارتباط را توصیف میکند. پیوستگی عملیاتی شامل یکپارچگیهای کارکردی سازمان در برقراری ارتباط از منظر سیستمها، رویهها و تکنولوژیها میباشد. هنجارهای همکاری میزان الگوی مورد انتظار همکاری با یکدیگر به منظور رسیدن به اهداف فردی و مشترک میباشد. (کانن، ۱۹۹۹)
افراد و شرکتهایی را که قطعات و مواد مورد نیاز اینگونه کارخانهها را تولید میکنند و یا فروشنده آن قطعات هستند، تامین کننده مینامند. مدیریت تامین کنندگان عبارت است از: برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و کنترل فرایند برقراری ارتباطی که یک شرکت برای تامین قطعات و مواد مورد نیاز خود با تامین کنندگان مربوطه ایجاد میکند. سیاستهای به کار گرفته شده در برقراری این ارتباط باید به گونهای باشد که وضعیت طرفین پس از ایجاد رابطه در حالت برنده- برنده باشد. یعنی هر دو طرف منتفع شده باشند. در غیر این صورت استقرار نظام به موقع (JIT) توفیق نمییابد. در این زمینه شرکتهایی موفق بودند که توانستند مانند شرکت تویوتا شبکهای از شرکتهای سازنده قطعات را پیرامون خود تشکیل داده و آن را به طور مؤثر ارائه کنند. معروف است که شرکتهای ژاپنی در ایجاد یک شبکه قوی از تامینکنندگان جلودار و رهبر هستند. فلسفه و زیر بنای مدیریت تامین کنندگان آنان این است که: ” همه ما در یک قایق هستیم”. یعنی سود زیان آن ها ارتباط بسیار نزدیکی باهم دارد. شرکتهای فرعی که تامین کننده قطعات یا مواد اولیه هستند به وسیله شرکت اصلی انتخاب و تحت حمایتهای مختلف قرار میگیرند. معمولا شرکتهای اصلی در زمینه روابط با شرکتهای فرعی دارای ضوابط و مقررات مربوط به خود هستند. (سلطانی، ۱۳۷۴)
مبانی مدیریت تامینکنندگان
نظام به موقع، سیاستها و دستور العملهایی را در مورد مدیریت تامین کنندگان توصیه میکند که با هماهنگ و همراه کردن تامینکنندگان ضمن تسری سیستم به آن ها- امکان اجرای مؤثر آن را در کارخانه اصلی( خریدار) فراهم میسازد. این سیاستها که مبانی مدیریت تامینکنندگان در نظام به موقع را تشکیل میدهند عبارتند از:
۱٫ مشارکت تامین کنندگان در طراحی محصول
۲٫ ارائه بازخور مناسب
۳٫ کاهش تعداد سازندگان
۴٫ بلند مدت بودن ارتباط
۵٫ بهبود دقت در تکمیل سفارش
۶٫کیفیت بهبود یافته
۷٫ انعطافپذیری در سفارش
۸٫ کوچک بودن حجم محموله و زیاد بودن تعداد سفارش
۹٫ بهبود مستمر در همکاری
۱۰٫ انتخاب تامین کنندگان قابل اطمینان(هیون[۸۰]، ۱۹۹۴)
مجموع این خصوصیات بیانگر شبکه ارتباطی کارخانه اصلی با سازندگان قطعات و نیز خرید در نظام به موقع است که برای هر کدام توضیح داده میشود. هر یک از این موارد به عنوان یک راهنما و دستور العمل، رفتار فروشنده و خریدار( سازندگان قطعات و کارخانه اصلی) را در رابطهای که با هم دارند، تحت تاثیر قرار میدهد.
۱٫ مشارکت تامینکنندگان در طراحی محصول
یکی از نکات در خور توجه در طراحی یک محصول، قابلیت ساخت آن است. طراحی محصول یا قطعه باید با در نظر گرفتن امکانات ساخت و تولید آن انجام شود. وقتی که کارشناسان طراحی در خلق و ایجاد طرح قطعهای به امکانات و قابلیتهای ساخت تامین کننده آن توجه شایسته نمیکنند، موجب بروز مشکلاتی در آینده میشوند. تامین کننده به عنوان سازنده تولید کننده قطعه حتما باید در امور طراحی قطعه و محصول مشارکت داشته باشد. مشارکت تامین کننده در طراحی قطعه یکی از پیشنیازهای ورود وی به فعالیتهای تحقیق و توسعه است.
فرایند مشارکت در طراحی تامین کننده، سعی در حداکثر کردن فواید حاصل از مهندسی، طراحی، تست، ساخت و ظرفیت ابزاری تامین کننده دارد. شرکتهایی که از مرحله طراحی، تامینکنندگان را در فرایند تکوین محصول جدید مشارکت داده و در توسعه فرایند وی دخیل هستند، فرصت دریافت فواید مرتبط با کیفیت محصول و فرایند جدید را دارا میباشند. (ریاضی، ۱۳۸۱)
۲٫ ارائه بازخور مناسب به تامین کنندگان
شرکت باید به منظور نزدیک کردن کیفیت تامینکنندگان به کیفیت مطلوب سیستم به موقع، بازخورهای مناسبی از عملکرد آنان تهیه و ارائه کند. بعضی از معیارهای مهمی که در این ارزیابی استفاده میشود عبارتند از تعهد تامین کننده به اجرای به موقع مفاد قرارداد، اهمیت دادن به افزایش بهرهوری، کیفیت صد در صد مطلوب و ارسال به موقع سفارشها. یکی از بهترین روشهای ارائه بازخور ارزیابی دورهای همه تامین کنندگان و رتبه بندی آن ها و ارائه جایزهای با عنوانی خاص به رتبه اول است. روش دیگر تعیین یک درجه یا حد آنی است که در صورت کسب آن توسط تامین کننده به وی عنوان و جایزه مربوطه اعطا میشود. نظام به موقع تامینکنندگانی که در بعضی موارد عملکرد آن ها ضعیف بوده، رهنمود و خدمات فنی و مدیریتی لازم را با هدف بهبود و اصلاح عملکرد آن ها ارائه میکند. (برت[۸۱]، ۱۹۸۹)
۳٫ کاهش تعداد تامینکنندگان
تعداد تامینکنندگان در نظام به موقع باید حتیالمقدور کم و محدود باشد. زیاد بودن تعداد تامینکنندگان در نظام به موقع باید حتی المقدور کم و محدود باشد. زیاد بودن تعداد تامینکنندگان به معنی ارتباطات بیشتر و پیچیده شدن آن است. هر قدر تعداد تامینکنندگان زیادتر باشد، حجم کارهایی که باعث ائتلاف منابع میشود نیز افزایش مییابد. عوارض ناشی از زیاد بودن تامین کنندگان به دو قسمت قابل تفکیک است