۲ـ۳ـ پژوهشهای انجام شده در زمینه موضوع
پل گلیک[۶۷] امار شناس ارشد دولت ایالات متحده در زمینه مسائل خانوادگی ، خواستار آن است که به افراد به نحو « مؤثر تری » در زمینه چگونگی ازدواج عاقلانه اموزش داده شود یا به عبارت دیگر ،وی خواهان روشی است برای انتخاب همسر که از نظر علمی آزمایش شد و مورد تأیید باشد . برخی دیگر ادعا میکنند آنچه ما احتیاج داریم مشاوران بیشتری برای بررسی مسائل ازدواج یا حتی مبلغان بیشتری است . تا بتوانند تصویر بهتری از زندگی وخانواده ارائه دهند.
در تحقیقی که در نیو اورلئان [۶۸] آمریکا در مورد خودکشی انجام گرفته است مشخص شده که ویژگی مهم عده زیادی از زنانی که دست به خود کشی زده اند ،این است که پس از برقراری ارتباط با مردان و بچه دار شدن ، نتوانسته اند همسر را برای خودحفظ کنند.
اینان تا توانسته اند از بدن خود به سایرین بهره دادهاند به این امید که شاید کسی نیز حاضر باشد در غم ها و شادی های آن ها شریک باشد ،ولی نتوانسته اند به این مقصد نائل شوند . اساساً برقرار ساختن روابط پنهانی رفتاری نامطلوب در روابط بین دو جنس تلقی میشود. در جامعه وجود پنهانی بین دو فرد نامحرم در اذهان و قضاوتها ، مسئله ساز و اثر گذار است .علاوه این برقراری روابط پنهانی از قبیل دیدارهای دور از انظار ، رد و بدل کردن نامه و امثال این ها ،میتوان خود مقدمه لغزشهایی باشد که آثار آن را انسان در سراسر زندگی خودممکن است همراه داشته باشد و ازدواجهایی که بر اساس برقراری روابط پنهانی بین دوجنس صورت گرفته در اکثر موارد منجر به شکست واقعی در زندگی شده است.
علاوه بر این باید به این نکته نیز اشاره داشت که اینگونه روابط ، اعتماد طرفین را تا حد زیادی خدشه دار میسازد اما در صورتی که و فرد مایل باشند با یکدیگر زندگی کنند و تشکیل خانواده دهند،ضرورتی ندارد که این تمایل را به صورت پنهانی و دور از قضاوت و اندیشه اطرافیان نسبت به یکدیگر اظهار کنند. آنان میتوانند با طرح مسئله به شکل مناسب با والدین خویش در این مورد از آنان مشورت بخواند و سعی کنند با استقلال وزبان منطق مسئله را طرح و از اطرافیان در این زمینه ،نظر خواهی و استمداد کنند.[۶۹]
نتیجه تحقیقات کینزی [۷۰] در آمریکا نشان داده است که ۸۵% از پسران در سن ۱۹ سالگی با دختران تماسهای بدنی داشته اندکه ۲۲% از آن ها به اوج لذت جنسی رسیده اند.
همچنین در سن ۱۸ سالگی ۸۱% دختران با پسرانتماسهای بدنی قبل از ازدواج داشته اند که ۱۵% آن ها به اوج لذت جنسی رسیده اند . بعضی محققین مانندگلن ،مایرز ، بلر و استورات جونز معتقندند که مدارس وبرنامه های آموزشی که در اثر انجام این اعمال به وجود میآیند ضررشان بیشتر از نفعشان میباشد و اظهار می دارند که با توجه ارزشهایی که امروز مورد قبول جامعه است بیم آن دارد کهنوجوانی که بطریق مختلف سرگرم تماس هایبدنی یا جنس مخالف است بعداً احساس گناه [۷۱] نماید و سایر ناراحتی های اجتماعی او را افزایش دهد و نتواند آن ها را تحمل کند.
از مطالعات کینزی مستفاد میشود که در حدود ۲۰ سالگی ۷۳% از پسران هم آغوش جنسی داشته اند در حالی که در همین سن تنها ۲۰% از دختران ازدواج نکرده چنین تجاربی داشته اند به منظور غریزه جنسی و پیشگیری از انحراف در مذهب اسلام از ازدواج موقت مطرح و مورد نظر استفاده قرار گرفته است . در این روش مرد و زن میتوانند برای مدت مشخصی که از چند ساعت تا چند سال متغیر باشد با هم ارتباط جنسی برقرار نمایند . موازین مذهبی این نوعازدواج عیناً مانند ازدواج دائم است و تنها مدت ازدواج بهنگام عقد مشخص میگردد. استفاده از این روش موجب ارضای غریزه جنسی به صورت قابل پذیرش و جلوگیری از احساس تقصیر وگناه و آلودگی است.[۷۲]
عادت مهر ورزیدن بایداز اوائل زندگی به وجود آید. وقتی که شما پسر و دختر شش و هفت ساله ای را میبیند که نسبت به هم اظهار علاقه میکنند ،خنده تان میگیرد . در حالی که این آغاز تمایلی است که نباید جلویش گرفته شود منتهی این تمایل باید جدا کردن زنان و مردان در هر دوره از زندگی قبل و بعد از زناشویی همیشه به نفع آن ها پایان خواهدیافت زیرا جلو هر گونه افراطها و تفریطها را خواهد گرفت. چنانچه به زنان ومردان اجازه داده شود زیاده از اندازه با همخودمانی شوند ،همیشه خطر آن است که راه فساد را بپیماید . درست است که زن و مرد برای هم آفریده شده اند ولی وجود رابطه خیلی نزدیک بین آن ها همیشه این خطر وجود دارد که غرایز جنسی طغیان کنند و انسان را گمراه سازد . برای اینکه همیشه عقل بر غرایز جنسی حاکم باشد باید حد ومرزی در روابط زن ومرد وجودداشته باشد.[۷۳]
اسلام که به خطرات ناشی از روابط به اصطلاح آزاد جنسی کاملاً آگاه است نهایت مراقبت را در برخوردهای زنان و مردان اجنبی دارد. تا حدودی که منجر به جرح و فلج نشود ،طرفدار دور نگهداشتن زنان از مردان است . هر اندازه ، فاصله ها کم و روابط بیشتر باشد و چشم مرد و زن به یکدیگر متوجه گردد، زمینه تحریکات و تمایلات و هیجانها و وسوسه ها مساعدتر میشود و خطرات احتمالی دیگری در پی می آورد.[۷۴]
آندرمولر و زیل وند ۱۹۹۱ طی تحقیقی ۴۶ زوج را که دوران قبل از ازدواج را پشت سر گذاشته بودند توسط دو آزمون (DAS) سازگاری زوج ها و (RBI) اشتراک اعتقادی مورد بررسی قرار دادن نکته مهم این تحقیق چنین بود بیشترین عدم رضایتمندی از زندگی زناشویی به خرده مقیاس رضایتمندی از رابطه جنسی بر میگشت . مردان اظهار داشتند زندگی نامطلوبی دارند، روزهای خسته کننده و یکنواختی را میگذراند و زنان اظهار کردند ،مردان بسیار بهانه گیر داشته اند.
روابط متقابل جنسی در زمینه ارتباط جنسی باید به این نکته اشاره کرد که زنان و مردان توقعات و انتظارات مشابهی ندارند . داروین ملاحظه کردهاست که در بیشتر انواع ، ماده به عالم عشق و ارتباط جنسی بی علاقه است وحتی لمبروز و کیس واینگ میگویند :
زنان بیشتر به دنبال ستایش ،تحسین های مطلق و مهم مردانند و بیشتر می خواهند مردان به خواست آن ها توجه کنند و این امر از میل به لذات جنسی بیشتر است.[۷۵]
مطالعات نشان داده است که روابط صمیمانه با یک شریک ، یار و یاور سهم مهمی در سلامتی هیجانی و جسمانی فرد دارد . افرادی که کسانی را دارند که اندیشه ها ،احساسها و مسائل خود را با آن ها در میان بگذارند شادتر وتندرست تر از افرادی هستند که چنین کسانی را ندارند.
تحقیقات نشان داده است که هنگامی که زن و شوهر قبل از ازدواج دارای حوادث جنسی زیاد بوده اند ، بعد از ازدواج آسان تر به دام حوادث عشقی خارج از خانواده می افتند و نیز شکی نیست که این قبیل حوادث آرامش خانوادگی را به خطر افکنده و موجب بروز اختلالات روانی برای کودکان میگردد. و به همین جهت است که جامعه اصل وحدت زوج را با وجود برخی اشکالات عملی اش به هر نوع دیگر زناشویی ترجیح میدهد. پسر و یا دختر جوان از چه از لحاظ جسمانی و چه از جهات عاطفه ای برای بروز شخصیت خویش نیاز به یک دوست دارد و بدون این دوست خود را ناقص احساس میکند.
دختر و پسر باید قبل از ازدواج با یکدیگرآشنا شوند و تحت تأثیر شرایط و حالات مختلف یعنی در خلوت و اجتماع ،راحتی و فشار و بیکاری وکار و غم و شادی اعمال در رفتار یکدیگر را با نظر دقیق ملاحظه نمایند .چنانچه خود را در حالات مختلف موافق دیدند احتمال میرود که ازدواج آن ها صحیح و با دوام است.[۷۶]