بچه ها انواع متعددی از خشونت را تجربه و مشاهده میکنند . دامنه آن ها از اعمال انضباطی و تربیتی سخت و تنبیه بدنی تا بدرفتاری با بچه ها در نوسان است . جوانانی که مورد بدرفتاری واقع شده اند قابلیت و تواناییهای بسیار ضعیفی از خود نشان میدهند و خودشان را به عنوان افرادی فاقد قدرت تصور میکنند . مورد بدرفتاری واقع شدن در دراز مدت با افسردگی ، خشونت نسبت به خود و عدم توانایی در برقراری روابط صمیمانه با دیگران همراه است . تجربه کردن و تماشاگر خشونت بودن بخشی از چرخه خشونت بین نسلی است . به عبارت دیگر ، رفتارهای خشونت آمیز از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود ( همان منبع ، ۱۳۸۶ : ۱۱۲ ) .
۵-۲-۲- موقعیت اقتصادی – اجتماعی و رابطه آن با خشونت
اعتقاد بر این است که رابطه معکوس بین وضعیت اقتصادی – اجتماعی و خشونت وجود دارد . به عبارتی دیگر افرادی که از طبقات اقتصادی – اجتماعی پایین است رفتار خشونت آمیز از خود نشان میدهد . فقر نه تنها وضعیت سلامت روانی – اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد ، بلکه وجود آن یک خطر بالفعل برای خشونت در بیشتر جوامع میباشد .
مطالعات نشان داده است که افراد فقیر نسبت به ثروتمندان ذاتاً تمایلات خشونت آمیز ندارند ، بلکه این احساس نابرابری افراد فقیر است که در ترکیب با ناکامی ، افسردگی و ناامنی موجب رفتار خشونت آمیز می شود . ( نجفی ، توانا ، ۱۳۸۶ : ۲۹ ) .
۵-۲-۳- عوامل محیطی – اجتماعی مؤثر بر خشونت ، دیدگاه فوشی[۲]
عوامل محیطی – اجتماعی نظیر محیط خانواده ، محیط همالان ، هنجارهای اجتماعی و عواملی از این دست ، عواملی هستند که امکان دارد ارزشها را تغییر داده و بسیاری از هنجارهای اجتماعی را تبدیل به انحراف خشونت نمایند .
الف ) محیط خانوادگی
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی نقش مؤثری در شکل گیری و شخصیت افراد دارد . در چند سال گذشته ، تحت تأثیر عوامل مختلف صنعتی و توسعه اجتماعی ، این نهاد دستخوش تغییرات بی سابقه ای شده است . بسیاری انحرافات و آسیبهای اجتماعی را به تغییراتی که در خانواده به وجود آمده است ، مربوط می دانند . به طوری که آمارهای مربوط به میزان جرایم ، سرقتها ، تجاوز ، اعتیاد ، خشونت و نظایر آن ها بیان کننده این واقعیت است که موارد انحرافات در خانواده هایی که در نقاط شهری و صنعتی زندگی میکنند بیش از خانواده های سنتی و روستایی است( شیخی ، ۱۳۸۲ : ۹۷ ).
بنابرین ویژگیهای خانواده بر رفتارهای خشونت آمیز و پرخاشگرانه بچه ها و جوانان تأثیر بسزایی دارد . یکی از عوامل مهم تأثیر گذار بر خشونت جوانان نزاع و ستیز ( خشونت ) والدین است . تئوری یادگیری اجتماعی فرض میکند که پرخاشگری از طریق مشاهده رفتارهای دیگران و پیامدهای مثبت آن رفتار یاد گرفته می شود . بنابرین نوجوانانی که در خانواده هایی بزرگ شده اند که والدین از خشونت استفاده کردهاند خطر به کار گیری خشونت در روابط اجتماعی آن ها افزایش مییابد . بعضی از محققین دریافته اند که شاهد کتک خوردن یکی از والدین توسط دیگری با خشونت نوجوانان رابطه داشته است .
۱- کاهش نظارت و کنترل در خانواده
خانواده با تغییراتی که در زمینه اجتماعی و فرهنگی به وجود آمده است ، نظارت کاملی بر اعضای خود ندارد ( همان منبع ، ۱۳۸۲ : ۹۸ ) . نظارت والدین که به عنوان آگاهی و اطلاع والدین از فعالیت های بچه ها و اینکه آن ها کجا میروند و کجا هستند ، تعریف شده است که به عنوان یک عامل تقویتی مهم در پیشگیری بسیاری از رفتارهای مشکل دار شناخته شده است . نظارت یک متغیر کلیدی در تئوری فعالیتهای روزمره است که به میزان زیادی برای پیشبینی قربانی شدن تجاوز جنسی به کار رفته است . بر اساس این تئوری کاهش نظارت سرپرستان ، جوانان را در معرض خطر قربانی شدن قرار میدهد. چرا که آن ها ممکن است شب هنگام از خانه خارج شوند ، با افرادی که والدینشان آن ها را نمی شناسند رابطه برقرار کنند . بنابرین می توان گفت که کاهش نظارت والدین فرصتهای زیادی را برای ارتکاب خشونت جوانان فراهم می آورد .
۲- ساختار خانواده ، سست شدن قوانین و پایبندی به ازدواج
به دنبال تغییرات سریع اقتصادی – اجتماعی ، اساس روابط زناشویی و خانواده تا حدود زیادی تضعیف شده است . ضعیف شدن روابط زناشویی یا ارتباطی که در چارچوب قوانین ازدواج وجود دارند ، باعث تضعیف روابط و هنجارهای درون خانواده میگردد (همان منبع ، ۱۳۸۲ : ۹۹ و۱۰۰) .
ساختار خانواده نیز با خشونت جوانان رابطه دارد . جوانانی که والدینشان اختلاف زناشویی زیادی داشته و منجر به طلاق گشته است ممکن است نسبت به جوانان خانواده هایی که والدینشان با هم تفاهم داشته اند بیشتر در معرض خشونت قرار گیرند . مطالعات نشان داده است که نوجوانان و جوانان خانواده های طلاق گرفته احتمال بیشتری داشته است که رفتارهای مشکل دار از قبیل خشونت دوستانه ، داشتن روابط جنسی در سنین پایین ، سیگار کشیدن ، مصرف الکل و … از خود نشان دهند .
ب ) محیط دوستان و همالان
دوستان و همالان یکی از مهمترین عوامل تأثیر گذار بر گرایش جوانان به خشونت است . مطالعات مقطعی یک همبستگی قوی بین رفتار مشکل دار همالان و رفتار مشکل دار نوجوانان یافته اند . البته بعضی از محققان پیشنهاد کردند که این همبستگی قویی ممکن است به خاطر دیگر عوامل در کنار نفوذ همالان باشد که نمی توان با داده های مقطعی آن را مشخص کرد . در کنار نفوذ همالان ، انتخاب دوستان هم مهم است که جدایی از نفوذ آن ها میباشد . مفهوم انتخاب همالان بیانگر این است که ابتدا نوجوان خشونت را شروع میکند و بعداً کسانی را به عنوان دوست انتخاب میکند که آن ها هم در برابر دوستانشان خشونت به کار میبرند . مفهوم نفوذ همالان نشان دهنده این است که نوجوان خشونت در برابر افراد دیگر را زمانی شروع میکند که مشاهده کند دوستانش در روابط دوستانه خشونت به کار میبرند ( اعزازی ، ۱۳۸۰ : ۱۰۶ ) .
ج ) هنجارهای اجتماعی
هنجارهای اجتماعی ، شیوه های رفتاری معینی هستند که بر اساس ارزشهای اجتماعی جامعه شکل می گیرند و با رعایت آن ها است که جامعه نظم مییابد . در اصطلاح جامعه شناسی ، هنجارها الگوهای استاندارد شده رفتار و کردارند ؛ زیرا آن ها رهنمای آشکاری هستند و به مردم یک جامعه میگویند که در هر شرایط اجتماعی چه رفتاری را باید داشته باشند . در واقع ، هنجارهای اجتماعی تعیین میکنند که انسان چه باید بگوید چه باید بیندیشد و چه اعمالی را انجام دهد ( ستوده ، ۱۳۸۵ : ۲۹ ) .
از این رو هنجارها تأثیر مهمی بر رفتار و همنوایی دارند . افرادی که هنجارهای خشونت دوستانه را تأیید میکنند ، معتقدند که خشونت علیه دوستان تحت شرایط معینی از قبیل اینکه هنگامی که فرد مورد اهانت قرار گرفته ، وقتی که او کتک خورده ، یا وقتی که عصبانی است ، قابل قبول است . مطالعات نشان داده است که پذیرش هنجارهای خشونت علیه دوستان با ارتکاب خشونت علیه دوست در میان جوانان و بزرگسالان به ویژه مردان در رابطه بوده است .
۵-۲-۴- عوامل سطح فردی مؤثر بر خشونت در دیدگاه فوشی