۲-۴-۲- ویژگیهای شخصیتی
مجموعهای از ویژگیهای رفتاری هر فرد نماینده شخصیت آن فرد است. ویژگیهای شخصیتی آن جنبه از رفتار معلمان را شامل میشود که به نحوه برقراری ارتباط و رفتار اجتماعی معلمان با فراگیران در محیطهای آموزشی مربوط میشود (شاهولی، ۱۳۸۵: ۴۰۱). هر عملی که معلمان در محیط تحصیلی انجام میدهند، جنبه تربیتی دارد و به نحو مثبت یا منفی بر دانشآموزان و در نتیجه بر حرکت یک اجتماع اثر میگذارد. به همین جهت ویژگیهای شخصیتی معلمان و نوع رفتار آنان میتواند به نحو بارزی در پیشرفت یا افت تحصیلی دانشآموزان مؤثر باشد (نادری، ۱۳۵۷؛ نقل از قلیزاده و یاراحمدی، ۱۳۸۰: ۸۱). از لحاظ شخصیتی معلم باید فردی صبور، خونگرم، مهربان و اجتماعی باشد (ناصرزاده، ۱۳۸۹: ۳۷). هنگامی که روابط انسانی میان معلم و دانشآموزان برقرار باشد و معلمان به بروز رفتارهای همراه با محبت و احترام به دانش آموزان بپردازند، دانشآموزان به موضوعات درسی علاقهمند میشوند. از آنجایی که اکثر فعالیتهای کلاس درس در تعامل با دانشآموزان صورت میگیرد، اگر معلم از یک شخصیت مثبت، با ثبات و مهربان برخوردار باشد میتواند تعامل بهتری با دانشآموزان داشته و در وظایف آموزشی خود اثربخشتر باشد (سبحانینژاد و زمانیمنش، ۱۳۹۱: ۷۹). در زمینه ویژگیهای شخصیتی، معلمان باید از دو مهارت اساسی برخوردار باشند:
الف) مهارتهای ارتباطی: به کیفیت و نحوه ارتباط معلم با فراگیران مربوط است. این مهارت نشان میدهد که معلم برای درک موقعیت دانشآموزان چگونه به سخنان آنان فعالانه گوش داده و چگونه آن ها را از انتظارات خود آگاه میکند تا ضمن به دست آوردن خواستههای خود، دانشآموزان نیز احساس رضایت نمایند (ایروانی و ابراهیمی، ۱۳۸۸: ۱۰۱).
ب) مهارتهای اخلاقی: بیانگر رعایت اخلاق و آداب مناسب اجتماعی در برخورد با دانشآموزان میباشد. رفتارهایی همچون صداقت در گفتار و رفتار (گشمرد و دیگران، ۱۳۹۰: ۴۸)، احترام به فراگیر (پاولینا، زوریسا و پونگراک[۱۸]۱، ۲۰۱۱)، و نوعدوستی (ایروانی و ابراهیمی، ۱۳۸۸) در زمره ویژگیهای شخصیتی معلمان اثربخش در بعد اخلاقی قرار دارند.
۲-۴-۳- روش تدریس
تحقق تدریس اثربخش در مؤسسات آموزش عالی وابسته به شرایط و زمینههای مختلفی است و مدیریت کلاس یکی از مهمترین این زمینهها است. در صورتی که استاد از مهارتهای مدیریت کلاس برخوردار نباشد، علیرغم تواناییهای علمی، قادر نخواهد بود کلاس را به درستی مدیریت نماید و تحقق تدریس اثربخش در کلاسی که فاقد رویه مدیریتی صحیح است، با اشکال روبرو میشود (شریفیان، نصر و عابدی، ۱۳۸۶: ۲). نظریه های مختلف تدریس، قرائتها و برداشتهای مختلف از تدریس دارند و بر این اساس روشهای خاصی را برای تدریس پیشنهاد میکنند. نظریه های اولیه با نگاهی سنتی به پدیده تدریس، از آن به عنوان وظیفه اصلی مدرس یاد میکنند و بخشی دیگر از نظریات نوین تدریس، قائل به یک ارتباط دوسویه و تعاملی هستند. در واقع، این جهتگیری در نظریات سنتی و مدرن ناشی از تفاوت دیدگاه دانش شناختی آنهاست. مثلاً در نظریه های سنتی، نقش مدرس، انتقال دانش و اطلاعات پایه است. اما در نظریه های سازنده گرایی اجتماعی[۱۹]۱ و ارتباط گرایی[۲۰]۲، بیشتر بر خواهند داشت، تولید و ساخت دانش تأکید میشود (اسدی، ۱۳۹۱: ۴۰).
داگلاس[۲۱]۳ (۲۰۱۰) به نقل از مککچی[۲۲]۴ (۱۹۹۹) روشهای تدریس و آموزش را بر اساس محوریت یادگیرندگان به دو شیوه کلی منفعل و فعال تقسیم کردهاست. شیوه منفعل شیوهای است که در آن فراگیر حالتی منفعل و پذیرا دارد و معلم نقش یک متخصص را دارد که اطلاعات را به دانش آموزان انتقال میدهد. این شیوه ها از شیوه های قدیمی تدریس هستند که شواهد پژوهشی متعدد اثربخشی آن را به چالش کشیدهاند. شیوه دوم شیوه فعال میباشد؛ مککچی بیان میدارد که گستردهترین و موفقترین روشهای تدریس در زیر پرچم یادگیری فعال جمع شدهاند. مفهوم اساسی در این نوع یادگیری مشارکت همکارانه یادگیرندگان در فرایند اکتشاف، تجزیه و تحلیل، ارزیابی و استفاده از اطلاعات است. در یک دستهبندی دیگر، پارپالا و همکاران[۲۳]۵ (۲۰۰۷) از سه نوع شیوه آموزش شامل تحلیلی محض یا سنتی، سبک تدریس انعطافپذیر، و سبک تدریس کلگرا یا فراگیرمحور نام میبرند.
یکی از جامعترین تقسیم بندیها از شیوه های تدریس و آموزش از گراشا (۱۹۹۶) است. گراشا در پژوهش خود در مورد روشهای تدریس در آموزش عالی ۵ روش آموزش را بیان نموده است (به نقل از سینگ، گرور و کومار[۲۴]۶، ۲۰۰۸).
۲-۴-۳-۱- روش خبره، متخصص یا کارشناس[۲۵]۱
این معلمان دارای آگاهی و تجربه هایی هستند که فراگیران به آن نیاز دارند. تلاش چنین معلمی برای حفظ موقعیتش به عنوان یک متخصص، ارائه دانش و ارتقاء کفایت علمی دانش آموزان از طریق رقابت بین آنها میباشد. او علاقمند به انتقال اطلاعات و اطمینان از آمادگی کامل دانش آموزان میباشد. محدودیت این روش آن است که اگر بیش از اندازه استفاده شود دانش معلم می تواند تهدیدی برای فراگیران کم تجربه باشد.
۲-۴-۳-۲- روش آمرانه[۲۶]۲
این مدرسان در بین دانش آموزان به سبب دانششان، از محبوبیت مطلوبی برخوردارند. توجه ایشان به بازخورد (منفی و مثبت) رفتار، دستیابی به اهداف و رعایت قوانین توسط فراگیران میباشد. ایشان راههای استاندارد، قابل قبول و درست را برای انجام امور پیشنهاد میکنند و بر راههای قابل قبول و انتظارات روشن در اموری که باید انجام شوند، تأکید دارند. این روش به طور استاندارد غیرقابل انعطاف و سختگیرانه است و برای فراگیران ایجاد انگیزش نمیکند.
۲-۴-۳-۳- مدل فردی[۲۷]۳
چنین معلمانی معتقد به مثالهای شخصی و ارائه یک مدل نمونه، برای چگونه فکر کردن و عمل کردن میباشند. در این روش تأکید بر نظارت مستقیم و مستمر است و این معلمان بر این باورند که روش تدریس آن ها بهترین راه برای راهنمایی دانش آموزان است و در صورتیکه به استانداردها و توقعات مورد نظرشان نرسند، احساس بیکفایتی خواهند نمود.