-
- بازیگر و ایفا کننده نقش در تیم: مهارت های تیم سازی برای کارآفرینان امری ضروری است. کارآفرینان نیاز به توسعه و تقویت نگرش مثبت و اتخاذ روش هایی سازمان یافته در رهبری دارند تا بتوانند تیم منسجمی ایجاد نمایند که همه کارکنان نسبت به اهداف مشترک، برانگیخته شوند و خود نیز باید به عنوان عضوی از تیم و همراه دیگر کارکنان در تیم فعالیت کنند. کارآفرینانی که این مهارت را به کار میبرند از موفقیت بیشتری برخوردار میگردند و در نتیجه محیط کاری آن ها کاراتر خواهد بود.
توضیحات فوق نشان میدهند که مهارت های کارآفرینی برای موفقیت بهتر کارآفرینان ضروری میباشند، لذا آموزش مهارت های کارآفرینی برای ارتقاء هر جامعه و سازمانی ضروری است.
۲-۲-۱۲٫ جایگاه کارآفرینی از دیدگاه دانشمندان علوم مختلف
از کارآفرینی تعاریف مختلفی شده است، دانشمندان علوم اجتماعی، روانشناسی، اقتصادی و مدیریت هر یک تعاریف خاصی برای کارآفرینان دارند. اما آنچه در اکثر آن ها می توان مشاهده کرد این است که کارآفرینان محور توسعه اقتصادی بوده و با تخریب روش کهن و نا کارآمد قبلی و جایگزینی آن ها با شیوه های کارآمد و نوین به نظام اقتصادی، پویایی و حیات می بخشند. (سعیدی کیا،۱۳۸۵،۲۰).
۲-۲-۱۲-۱٫ دیدگاه دانشمندان علوم اقتصادی
کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددآنان قرار گرفت، تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خود تشریح نموده اند. از نظر اقتصاددآنان کارآفرین فردی است که منابع، نیروی کار، مواد و سایر دارایی ها را با هم ترکیب میکند تا ارزش آن ها را نسبت به قبل بیشتر نماید. همین طور کسی است که تحولات، فن آوری ها و نظم جدیدی را بنیان می نهد (Karl Vesper, 1993, 13). ریشه مفهوم کارآفرینی به قرن ۱۸ میلادی باز میگردد که ریچارد کانتیلون، این واژه را در علم اقتصاد ابداع کرد و آن را چنین تعریف نمود: «کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ترکیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری میکند». پس از آن ژان باتیست سی[۹]، اولین کسی بود که بر نقش حیاتی کارآفرینان در جا به جایی منابع اقتصادی بر اساس اصول بهره وری تأکید کرد. وی کارآفرینی را مختص فردی میداند که منابع اقتصادی را از یک حوزه دارای بهره وری و سود پایین به حوزه ای دارای بهره وری و سود بالاتر منتقل کند (مقیمی، ۱۳۸۱،۱۳). کارآفرینی فرآیندی است که در آن فرصت ها به وسیله افراد برای خودشان یا برای سازمان هایی که در آن کار میکنند، بدون توجه به منابعی که در کنترل آن هاست تعقیب می شود (Hurley, 1999, 7). ژوزف شومپیتر[۱۰]، تنها اقتصاددان برجسته ای بود، که با تمرکز بر تحلیل های اقتصادی بر پویایی حیات اقتصادی و پویایی های عدم توازن که با توازنی ایستا در تضاد بود از اصول اقتصادی کلاسیک خارج شد. او کارآفرینی را نقطه ثقل نظریه اش در مورد توسعه اقتصادی و ساز و کار تغییر اقتصادی میدانست (Prokopenko, 1991, 15). کارآفرینی توسعه موقعیت ها و اقدامات نوآورانه همراه با خطر، چه در سازمانی که قبلاً تأسیس شده و چه به صورت آزاد یا مستقل،
-
- .Jean Baptiste Say ↑
-
- .Joseph Schumpeter ↑
-
- .P.Drucker ↑
-
- .Shinn ↑
-
- .Max Weber ↑
-
- . Hisrich,r ↑
-
- . McClelland,D ↑
-
- .Eyal & Inbot ↑
-
- .Jean Baptiste Say ↑