(۴) ویژگی های شخصیتی (سختگیری / کمال و اعتماد به نفس)،
(۵) سابقه از تلاش های درمان (موفق، ناموفق، تاریخ جراحی، و تلاش برای از دست دادن وزن)،و
(۶) همبودی (بیماری های پزشکی و محور اختلالات I). (همان منبع).
نظارت بر خود)خود نظارتی)یک بخش اساسی در ارزیابی درمدل شناختی رفتاری است فرد باید در نشان دادن هر موقعیتی که باعث تجارب مربوط به تصویر بدنی است اگاهی دهد، گزارش مربوط به اعتقادات و افکار، و اثراتشان بر خلق و خو و رفتار. علاوه بر فراهم کردن یک پایه و اساس، به راهنمای برنامه ریزی درمان این بیماری، اجازه نظارت دهد تا پیشرفت درمان را ارزیابی و نتایج را بررسی کند(ذکایی،۱۳۸۹).
.
بخش سوم :
مهارت های ارتباطی
۲- ۱۴- ارتباط
هنگامی که فردی از طریق ابزار زبان به فرد دیگری ارتباط برقرار میکند رابطه ای میان آن ها شکل میگیرد که آن را در هیچ جای دیگر نمی توان یافت. همین توانایی برگرداندن اصوات بی معنا به کلمات گفتاری و نوشتاری، مهم ترین امتیاز بشر، یعنی زبان است. زبان، رشد آن دسته از یژگی هایی را ممکن ساخته است که انسان اندیشمند را از همه مخلوقات دیگر متمایز میسازد(تی وود، جولیا؛ترجمه مهرداد فیروزبخت، ۱۳۸۰). شاید بتوان گفت که ارتباط، یکی از قدیمی ترین و در عین حال، عالی ترین دستاوردهای بشر بوده است. ارتباط در گذشته و برای انسان اولیه، علاوه بر کارکردهایی در جهت حفظ حیات و یاری گرفتن از دیگران داشته، زمینه ساز فعالیت های اجتماعی و سرآغازی بر زندگی اجتماعی نیز بوده است. اما در عصر حاضر اهمیت برقراری رابطه به دی است که انسان پیوسته در جهت ابداع و ساخت انواع وسایل، ابزارها، روش ها و شیوه های کارآمدتر ارتباط جمعی و بین فردی کوشیده است. اولین گام برای برقراری ارتباط مؤثر، کسب آگاهی و شناخت درست از اصول و قواعد ارتباطی برای اصلاح نگرش و کشف مهارت های برقراری ارتباط مؤثر است منظور از ارتباط یعنی فرایند انتقال و تبادل افکار، اندیشه، احساسات و عقاید افراد با بهره گرفتن از علائم و نمادهای مناسب به منظور تاثیر، کنترل و هدایت دیگر (سجادی پور، ۱۳۸۶).
۲-۱۵- انواع ارتباط
انواع گوناگون ارتباط در شکل و سطوح مختلف وجود دارد . اما دو شکل کلی آن عبارتنداز: ارتباط کلامی و غیرکلامی .در یک لحظه خاص هر شخص چندین پیام ارسال می کندکه بعضی ازآن پیامها ازراه ارتباط غیرکلامی ارسال می شود.این پیامهادرقالب حالت چهره، آهنگ صدا، ارتباط چشمی،حالت بدن و.. ارائه میگردند.(ساپینگتون۱، ترجمه حسین شاهی ، ۱۳۸۵).
ارتباطات انسانی را می توان به طور کلی به دو دسته تقسیم کرد:
۱٫ ارتباط های کلامی (خواندن – نوشتن – گفتن – شنیدن).
۲٫ ارتباط های غیرکلامی (ارتباط چشمی – تُن صدا – لمس و نحوه تماس افراد – ژست ها و حالات – اطوار – اداها – وضعیت بدن – ظاهر فیزیکی)
نشانه های غیرکلامی، اغلب اطلاعات ارزشمندی درباره احساسات کنونی دیگران در اختیار افراد قرار میدهند و این گام آغازین میتواند در فرایند درک کردن آن ها سودمند باشد (قربانی، ۱۳۸۴).
اشکال مختلف ارتباط غیرکلامی عبارتنداز: رفتار غیرگویشی: مانند حالت و وضعیت فیزیکی، برخورد نگاه ها، تماس غیرفیزیکی و حالات و … . استفاده از بدن، شامل ارتباط چشمی، نگاه خیره و مستقیم. جنبههای ظاهری فرد: شامل شیوه لباس پوشیدن، مدل مو، بو و نوع لباس. سمبل ها : شامل رنگ، یونیفرم زبان علائمی:نامه ها، نوشتن گزارش و مقاله .رسانه: رادیو، تلویزیون، روزنامه ، موبایل و … . (نوری قاسم آبادی، ۱۳۷۷).
۲-۱۶- ابعاد و ویژگی های ارتباط
– فراهم آوردن اطلاعات برای دیگران درباره قصد شخص است. این ویژگی را بعضی مولفان هدفمندی نامیده اند:
– تعریف نوع رابطه است، چنان که روابط میان همسران به وسیله پیام های دستوری تعریف می شود. این پیام ها سیستمی از قوانین آشکار و ناآشکار را در طول زمان شکل میدهند که چگونگی ارتباط میان زن و شوهر را مشخص میکند.
– چند بعدی بودن ارتباط، به این معنا که ارتباط در دو سطح مجزا اما مرتبط با هم سطح کلامی و غیرکلامی روی میدهد. سطح اول مربوط به محتوای ارتباط است در حالی که سطح دوم وظیفه کیفیت بخشی به سطح اول را بر عهده دارد (کول، ترجمه آل یاسین ۱۳۷۷).
۲-۱۷- اجزاء ضروری یک ارتباط خوب
اجزاء ضروری یک ارتباط خوب عبارتنداز:
۱- همدلی: هم دلی توانایی مشاهده دنیا از دید دیگران بر اساس چهارچوب دلبستگی هایشان، نوع درک و احساسی که دارندو طور دیگر بیان میکنند میباشند و این به معنی بودن به جای آن شخص نمی باشد بلکه خود را جای او گذاشتن است تا شاید کمی از احساس او قابل درک و تصور باشد.بدون این کیفیت همدلی تبدیل به هم زبانی می شد.
۲- توجه مثبت غیرمشروط:که پذیرش بدون قضاوت در خصوص مراجعه کنند. نسبت به مسائل موجود میباشد.
۳- صداقت: یعنی وجود صداقت در بیان و ابراز احساسات (کول، ترجمه آل یاسین ۱۳۷۷).
۲-۱۸- مهارت های ارتباطی
یکی از مهارت های اساسی که انسان باید آن را بیاموزد، توانایی برقراری ارتباط صحیح با دیگران است. به دلایل متعدد، عده ای از توانایی برقراری ارتباط صحیح با دیگران، برخوردار نیستند برقراری یک ارتباط بر اساس اعتماد و تساوی ، شاید مهمترین مهارت در ارتقاء سلامت باشد. اصول اساسی چنین ارتباطی عبارتنداز همدلی، صداقت و احترام مثبت که باعث درک حالت و نقطه نظرات دیگران بدون پیشداوری می شود. انجام این کار متضمن روشن شدن فضای کار، توجه کامل به شخص میباشد که بتوان تمام انتظارات فرد را برآورده ساخت. روشن نمودن فضا تنها مربوط به محیط فیزیکی یا شلوغی نمی باشد، بلکه تقریباً مربوط به روشن شدن فضای ذهنی فرد است تا بتوان بدون حواس پرتی یا نظریات پیش داورانه یا مواد رقابتی به صحبت ها گوش کند. (محسنیان راد، ۱۳۸۰).
مهارت های ارتباطی، مهارت هایی هستند که افراد را قادر به شنیدن پیام های کلامی (محتوای شناختی و عاطفی) درک پیام های غیرکلامی (محتوای عاطفی و رفتاری) و پاسخ دهی کلامی و غیرکلامی به این دو نوع پیام میسازند(محسنیان راد، ۱۳۸۰). مهارت ارتباطی به دو دسته تقسیم شده است:
۱٫ ارتباط بین فردی
۲٫ درون فردی.
اگر افراد از مهارت های ارتباطی و مناسب برخوردار نباشند، در بسیاری از جنبههای زندگی، آسیب پذیر خواهند بود. چگونگی ارتباط افراد با کسانی که با آن ها زندگی میکنند و پیوسته در تعامل مستمر و مداوم با آن ها به سر میبرند، بخش مهمی از توانایی روابط بین فردی را تشکیل میدهد. افرادی که مهارت های ارتباطی ضعیف تری برخوردار هستند، کم تر مورد پذیرش دیگران قرار می گیرند. ارتباط مؤثر، ارتباطی است که در آن راه بر روی هر گونه سوء تفاهم بسته می شود. با برقراری ارتباط مؤثر، احساس ها، عقاید، افکار و اندیشه ها بین افراد منتقل می شود و رشد فرد و جامعه تضمین می شود (سجادی پور، ۱۳۸۶).
۲-۱۹- سه مهارت بین فردی
-
- سوال کردن یعنی جستجو و بیرون کشیدن نکات مبهم چیزی، سوال کردن نشان دهنده توجه است.
- درست گوش دادن یعنی توجه به صداهایی که می شنوید و آن را درک می کنید. هر چه بیشتر سکوت کنید و گوش بدهید صمیمی تر و با نفوذتر می شوید.
مشاهده کردن دقیق، یعنی استفاده از همه حواس برای بررسی چیزی تا بتوان درک و دانش بهتری نسبت به آن به دست آورد (نوری قاسم آبادی، ۱۳۷۷).