الف) رژیم کاپیتولاسیون یکی از انواع نفوذ و تحمیل سلطه دولت غیراسلامی بر سرزمینهای اسلامی است.
ب) رژیم کاپیتولاسیون در تعارض با حاکمیت دولت اسلامی و نقض اساسی آن است. [۱۷۶]
ج) این رژیم با اصل سرزمینی بودن قوانین اسلامی و اجرای آن نسبت به هر آنچه در قلمرو اسلامی قرار دارد، به استثنای موارد مشخصی مانند مسائل خانواده، ناسازگار است. این امتیاز میتواند مانع اجرای مقررات اسلام بر غیرمسلمانان موجود در سرزمینهای اسلامی شود وقوانین غیرمسلمانان در این مورد لازم الاجرا باشد.
بند اول: دیدگاه نوین
دیدگاه نو در توجیه اعطای مزایا و مصونیتها به مأموران و مأموریت دیپلماتیک به جمع بین دو نظریه نمایندگی و مصلحت خدمت می پردازد. در دیباچه کنوانسیون ۱۹۶۱ وین درباره روابط و مصونیتهای دیپلماتیک آمده است دول اطراف این معاهده: «بر این باورند که هدف از مزایا و مصونیتهای مذکور امتیازدهی به افراد نیست، بلکه مراد تامین حسن اجرای وظایف ماموریتهای دیپلماتیک به عنوان نمایندگان دولتها است».
همچنین در دیباچه کنوانسیون ۱۹۶۳ وین آمده است دول اطراف این کنوانسیون بر این باورند: «هدف از این مزایا و مصونیتها امتیازدهی به افراد نیست بلکه مقصود تامین حسن اجرای وظایف ماموریتهای کنسولی به نیابت از دولت متبوع است.» کنوانسیون ۱۹۶۹ درباره ماموریتهای ویژه و کنوانسیون ۱۹۷۵ درباره نمایندگی دولتها در روابطشان با سازمانهای بینالمللی همین دیدگاه را اتخاذ کردهاست.
بند دوم: مبنای اعطای مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک در اسلام
بحث از مبنای مصونیتها و مزایای دیپلماتیک سابقه کوتاه دارد. از این رو فقیهان پیشین به صراحت بدان نپرداختند، اما می توان از لابه لای نوشته های آنان این بحث را استنباط کرد، بنابرین نخست موضع فقه نوین را یادآور میشویم و به دنبال آن نظر خاص خود را می آوریم. [۱۷۷]
الف) از دیدگاه فقه نوین
نویسندگان معاصر پیرامون مبنای مزایا و مصونیتهای اعطایی به سفیران مطابق شریعت اسلامی نظرهای متفاوتی دارند:
برخی بر آن اند مصونیتها و مزایای سفیران در اسلام مبنای خود را از قرارداد امان میگیرد[۱۷۸].
عده ای دیگر معتقدند مصونیتها و مزایا بدون قرارداد امان برقرار می شود، زیرا فرستاده یک قوم یایک دولت نزد دولت اسلامی به محض ورود به سرزمین اسلامی و احراز فرستادگی وی، امان خواهد داشت. اگر خداوندمی فرماید: « و إن احد من المشرکین اسجارک فاجره حتی یسمع کلام الله ثم ابلغه مامنه»: و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود سپس او را به محل امنش برسان (توبه،۶) این پناهندگی خاص شنیدن قرآن است اما پناه دادن در غیر این مورد باید به مصلحت و نفع مسلمانان باشد. شکی نیست که اعزام سفیران و فرستادگان به صلاح مسلمانان است و برای صلح، ترک مخاصمه و تحکیم روابط بین دولت اسلامی و همسایگان آن لازم است. خلاصه این نظر آن است که مبنای مصونیتها و مزایای سفیران در اسلام غالبا ناشی از سمت آنان به عنوان سفیر است و امانی که دارند در قرآن و سنت پذیرفته است[۱۷۹].
اگر بتوانیم بر آرای پیش گفته تعلیفی داشته باشیم، در آن صورت خواهیم گفت به نظر ما ابتنای مزایا و مصونیتها بر عقد امان یا برقرآن و سنت مستلزم پاسخ به پرسش دیگری است: به چه دلیل و یا انگیزه ای قرآن و سنت اعطای برخی از امتیازات را برای ماموریتهای دیپلماتیک پذیرفته است؟ دو ایده مذبور نه تنها به این پرسش پاسخ نممی دهند بلکه به جای پرداختن به مبنا به منبع پرداختهاند در حالی که محل بحث درمبناست.
لذا به باور ما، فقیهان مسلمان در این زمینه نیز پیشگام بودند، آنان آنچه را که اکنون حقوق و رویه قضایی بینالمللی (دیدگاه نوین) با استناد به دو نظریه نمایندگی و مصلحت خدمت مبنای مصونیتها و مزایا می دانند، پیش تر دریافته اند.
بند سوم: مصونیت شخصی فرستاده مسلمان خارج از سرزمینهای اسلامی
برخوردار شدن فرستاده یا سفیرمسلمان از مصونیت شخصی مقرر برای مأموران دیپلماتیک نزد دولتهای غیراسلامی هیچ مخالفتی با اسلام ندارد، زیرا بر پایه رفتار متقابل است و در عمل نیز از ظهور اسلام تا به امروز برخورداری از مصونیت نزد بیگانه وحمایت و اعطای پناهندگی از غیرمسلمان وجود داشته است. پیامبر(ص) و مسلمانان پس از آن حضرت این رفتار را ادامه دادند. [۱۸۰]
بندچهارم: مصونیت شخصی فرستاده مسلمان در سرزمینهای اسلامی
واقعیتهای کنونی جامعه بینالمللی وحدت سرزمین اسلامی را تغییر داده است و اکنون بیش از پنجاه کشورمستقل اسلامی وجود داردکه با یکدیگر روابط دیپلماتیک برقرار کردهاند. بی تردید اختلاف فقهی دربحث قبل، در اینجا جایی ندارد، زیرا ولایت دولت اسلامی اکنون وجود دارد و همین نقطه اختلاف ابوحنیفه با دیگران بود.
وقتی در اسلام همه مسلمانان با یکدیگر برابرند و عرب را بر عجم جز باتقوا برتری نیست و انسانها همانند دندانه های شانه باهم برابرند، در آن صورت آن دیدگاهی با شریعت اسلام سازگار است که قائل است فرستاده مسلمان دست کم نسبت به ارتکاب اعمالی که با مأموریت او ارتباط ندارد، مصونیت ندارد.
چنانچه رئیس دولت، و به طریق اولی مامور دیپلماتیک، مسلمان باشد، تفاوتی بین آن دو و افراد عادی در فرض ارتکاب جرم یا عمل غیرقانونی در سرزمینهای اسلامی، نخواهد بود، زیرا متعهد به احکام اسلام اند و اسلام در این زمینه همه را مساوی میداند. مصونیت به میزانی که خواهیم گفت، مختص فرستاده غیر مسلمان است، ولی فرستاده یا مامور مسلمان در سرزمینهای اسلامی مصونیت ندارد، زیرا قاعده برابری بین مسلمانان قاعده مصونیت را از بین میبرد. قاعده «برابری مسلمانان با یکدیگر» از قواعد عام اسلامی است که خروج یا معافیت از آن و یا محدود کردن آن روا نیست[۱۸۱].
بند پنجم: مصونیت شخصی فرستاده غیرمسلمان در سرزمین های اسلامی
این مسئله مناقشات و مجادلات فراوانی را در فقه اسلامی قدیم و جدید برانگیخته است. به منظور ارائه بهتر بحث، نخست قاعده کلی را مطرح میکنیم و به دنبال آن به میزان مصونیت مقرر و ارتباط آن بانزاکت بینالمللی خواهیم پرداخت.
۱- قاعده کلی: مصونیت فرستاده غیرمسلمان در صورت عدم ارتکاب جرم.رویه مسلمان از زمان پیامبر(ص) بر مصونیت شخص مامور سیاسی یا فرستاده است. در نتیجه هر گونه تعرض علیه سلامت جسمانی،حبس، توقیف یا محدود نمودن آزادی او روا نیست.این مطلب از سخن پیامبر (ص) به دو فرستاده مسیلمه آشکار است که فرمود: «اگر نه آن است که فرستادگان کشته نمی شوند شما را می کشتم». ابن قیم در توضیح این سخن میگوید: «سنت بر آن است که فرستاده هرچند مرتد باشد کشته نشود[۱۸۲]».
۲- میزان مصونیت فرستاده غیرمسلمان در صورت ارتکاب جرم. جرایم ممنوع های شرعی اند که خداوند از طریق حدو تعزیر از ارتکاب آن ها جلوگیری کرد. سیاست دینی در فرض اتهام بر برائت متهم و با اثبات و تأیید جرم بر اجرای احکام شرعی است[۱۸۳].
چنانچه مامور دیپلماتیک در سرزمینهای اسلامی مرتکب جرم شود آیا مجازات می شود؟ تا چه میزان؟