به عنوان یک گونهای از شخصیت یا کمرویی و یا پدیده شبیه به هراس اجتماعی تعمیم یافته درنظر گرفته میشدند و به خاطر این مسایل و به خاطر اینکه خود هراس اجتماعی تا سال ۱۹۸۰ در DSM به عنوان یک اختلال مجزا طبقه بندی نشده بود و کمتر شاهد درمانهای دارویی بودیم با این وجود با گسترش علم در زمینه دارویی در حال حاضر بازدارندههای جذب مجدد سروتونین مثل پاروکستین به عنوان داروی خط اول درمان هراس اجتماعی در نظر گرفته میشود. تقریباً ۶۰ درصد از بیماران تحت تاثیر بازدارندههای مونوآمین اکسیداز (MAOIs) بهبود مییابند؛ اما این اثر موقتی است و زمانی که دارو قطع میشود میزان بازگشت بالاست (هالجین[۵] و ویتبورن[۶]، ۱۹۹۹).
۲-۱-۱-۴-۲-روان درمانی
فروید به عنوان یک روانتحلیلگر دریافت که اگر قرار باشد در کاوش علایم مربوط به اضطراب اجتماعی پیشرفتی حاصل شود، درمانگر باید نقشی فراتر از نقش روانکاوانه خود به عهده گیرد و باید بیمار را فعالانه به جستوجوی موقعیت هراسآور تشویق کند تا اضطراب مورد نظر را احساس کند. پس از او اکثر روانپزشکان پذیرفتند که برای درمان موفق اضطراب هراس آمیز، اغلب لازم است که درمانگر تا حدی فعال باشد. به منظور اینکه درمانگر بفهمد آیا میتواند فنون رواندرمانی سایکوداینامیک مبتنی بر بینش را برای بیمار به کار ببرد یا نه، صرف وجود علایم هراس کافی نیست، بلکه در ساختار ایگو و الگوی زندگی بیمار هم این شیوه درمانی باید وجود داشته باشد. روان درمانی مبتنی بر بینش بیمار را به فهم منشا هراس، پدیده نفع ثانویه ونقش مقاومت قادر میسازد و باعث میشود که بیمار به دنبال روشهای سالمی برای برخورد با محرکهای اضطرابآور برود (کاپلان و سادوک، ۱۳۸۱).
۲-۱-۱-۴-۲-۱- رفتاردرمانی
در بین الگوهای رفتاری، رایجترین تکنیک استفاده شده برای اختلال اضطراب اجتماعی، حساسیتزدایی تدریجی بوده است که توسط جوزف ولپی معرفی شده است.
۲-۱-۱-۴-۲-۱-۱- حساسیت زدایی تدریجی
در این روش بیمار به طور پیاپی با یک رشته از محرکهای از پیش تعیین شده که سلسله مراتب آن از خفیفترین تا شدیدترین شکل از نظر ایجاد ترس است، رویارویی داده میشود. با بهره گرفتن از داروهای آرامشبخش، هیپنوتیزم و آموزش تمدد ماهیچه ای به بیماران یاد داده میشود که چگونه در خود پاسخ روانی و جسمی ایجاد کنند. پس از تسلط فرد به این روش به بیمار آموخته میشود که در مواجهه با محرک اضطراب برانگیز برای ایجاد آرامش از آن استفاده کند. با از دست دادن حساسیت نسبت به هر یک از محرکهای ردیف شده در فهرست، بیمار به سراغ محرک بعدی میرود تا زمانی که ترسانندهترین محرک هم این عاطفه دردناک را در او ایجاد نکند (سادوک و سادوک، ۲۰۰۳؛ ویل[۷]، ۲۰۰۳).
۲-۱-۱-۴-۲-۱-۲- مواجهه درمانی
تکنیک رفتاری دیگری که مورد استفاده قرار میگیرد، مواجهه است. درمان با مواجهه در صدد است که پاسخهای ترس شرطی شده به علائم اجتماعی را از بین ببرد. این عمل به واسطه داشتن بیماران برای مواجهه مکرر با علائم ترس تا زمانی که اضطرابشان کاهش یابد، انجام میگیرد (لیهی و هالاند، ۱۳۸۵) و باعث میشود دور باطلی که نشانهها را حفظ میکند شکسته شود و یادگیری جدید را تسهیل نماید (سالکووسکیس[۸]، ۱۹۸۹). مشکلاتی در رابطه با مواجهه محض برای اضطراب اجتماعی وجود دارد. برای مثال، تکالیف ممکن است به اندازه کافی طولانی نباشند که اضطراب را فرو نشانند. به علاوه تعداد معناداری از بیماران درمان با مواجهه را رد میکنند یا به زودی از آن دست میکشند. از طرفی آنهایی که درمان را کامل میکنند، تنها در حدود ۵۰ درصد به مشکلشان غلبه میکنند (لیهی و هالاند، ۱۳۸۵).
[۱]Lydiard