هر بیماری جسمی، هرچند کوچک، محدودیت آور است. محدودیت هایی که بیماری ها ایجاد می کنند، فرد را نگران زیان های ناشی از آن، و در نتیجه در وی هیجان منفی تولید می کند. این تأثیرات روحی، به ویژه در مورد بیماری های مزمن، عارضه دار و غیر قابل پیش بینی به مراتب بیش از بیماری های دیگر است. بیماری های پوشش بافت عصبی، بخش مهمی از بیماری های ناتوان کننده اعصاب است که معمولاً افراد جوان و میانسال به آن دچار می شوند. در این بیماری ها بافت عصبی تقریباً سالم می ماند ولی پوشش این بافت دستخوش اختلال می شود. شایع تری بیماری تخریب کننده میلین، بیماری تصلب چندگانه (ام اس) است (پارساییان ۱۳۸۸، به نقل از صافی و همکاران ۱۳۹۰، ۳).
مالتیپل اسکلروزیس (ام اس) یکی از شایع ترین بیماری های سیستم عصبی مرکزی و طبقه ای از اختلالات نورولوژیک است که به صورت موضعی منجر به تخریب و التهاب غلاف میلین پوشاننده تارهای عصبی در مغز و نخاع می شود، این بیماری در سنین اولیه جوانی اغلب در فاصله سنین ۲۰ تا ۴۰ سالگی ظهور می کند با تخریب موضعی یا تکه تکه میلین در سلسله اعصاب مرکزی شروع می شود و با دوره های نامنظم بهبود و عود علایم همراه است میزان ابتلای این بیماری در زنان بیشتر از مردان است (بورکس[۱] ۱۹۹۲، ۵؛ فوکی[۲] و همکاران ۲۰۰۸، ۱۲؛ قبایی و همکاران ۲۰۰۷، ۶۵). هنوز تشخیص و درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد. تا سال ۱۸۳۵، این بیماری به طور رسمی تعریف نشده بود. اولین بار ژان کروویله، پزشک فرانسوی، در کتاب خود با علایم ضعف پیش رونده ، فلج دست و پا، اختلال در بینایی، گرفتگی عضلات و چند علامت دیگر آن را توضیح داد و سپس ژان مارتین شارکو، دیگر پزشک فرانسوی که به پدر عصب شناسی معروف است در ۱۸۶۸، آن را اسکلروز آن پلاک[۳] به معنی لکه ها یا پلاک های سفت شده نامید. تا کنون عواملی چون وراثت و ژنتیک، عواملی محیطی مانند: عفونت های ویروسی، وجود پروتیین های غیر طبیعی به نام باندهای اولیگوکلونال[۴] در مایع مغزی نخاعی بیماران، حمله سلول های ایمنی به پروتیین اصلی میلین، نقایص مادر زادی سیستم عصبی، استرس های زندگی و غیره برای آن ذکر شده است (زندی پور ۱۳۹۱، ۳).
۲-۳- مولفه های بیماری ام اس
۲-۳-۱ زیستی
در بیماری ام اس پوشش یا غلافی که در اطراف رشته های آکسون و دندریت (شاخه های بلند و کوتاه نورون یت سلول عصبی) قرار دارد و اصطلاحاً آن را غلاف میلین[۵] می نامند، دچار آسیب می شود. به عبارت دیگر التهاب مکرر غلاف میلین به تخریب[۶] آن منجر می شود. به آن منطقه از غلاف میلین که آسیب ببیند پلاک[۷] می گویند. رنگ این پلاک ها خاکستری است. غلاف میلین مانند عایق اطراف یک سیم برق عمل می کند و وظیفه آن حفاظت از پیام های الکتریکی سلول های عصبی است که به سراسر بدن منتقل می شود. این پیام ها به طور طبیعی با سرعت ۲۲۵ مایل در ساعت در سلول های عصبی حرکت می کند و وقتی غلاف میلین آسیب می بیند این سرعت به نصف (۱۱۰ مایل) در ساعت کاهش می یابد و باعث می شود پیام های عصبی مغشوش یا نامفهوم شوند یا توس سایر سلولهای عصبی دریافت نشوند. سلول های عصبی غیر از تکانه های الکتریکی از موادی شیمیایی به نام نوروترانسمیتر[۸] برای انتقال پیام های عصبی به دیگر سلول ها استفاده می کنند.
تکانههای الکتریکی در طول آکسون (رشته بلند سلول عصبی) حرکت می کنند و باعث میشوند که ماده شیمیایی از آن آزاد شود. این ماده از فضای بین دو سلول یا سیناپس[۹] عبور می کند و توسط گیرندههای دندریت های (شاخه های کوتاه سلول عصبی) سلول بعدی گرفته می شود. هر سلول عصبی ممکن است صدها یا هزاران دندریت داشته باشد تا بتواند انواع مواد شیمیایی (ترانسمیترها) را دریافت کند. بعضی از این ناقلان شیمیایی باعث تحریک سلول عصبی و بعضی باعث جلوگیری از آن می شوند. وقتی این تحریک ها به مقدار معینی برسد باعث می شود سلول عصبی تکان های الکتریکی تولید کند. این تکانه ها به نوبه خود باعث ترشح نوروترانسمیتر شده و پیام های عصبی را به سلول بعدی منتقل می کنند.
بیماری ام اس، به طور خاص، با تخریب غشای میلین در یک منطقه شروع می شود و سپس مناطق دیگر را به طور پیش بینی ناپذیری در گیر می کند (آبراموویتز ۱۳۸۴، ۱:۴۸). بر اساس این که در چه قسمتی آسیب ایجاد شود و اندازه پلاک ایجاد شده چقدر باشد فرد به علایم و مشکلات مختلفی دچار می شود. به عنوان مثال، اگر تخریب غشاء میلین در قسمتی از مغز[۱۰] رخ دهد، ممکن است حافظه، قدرت تفکر و احساس فرد دچار مشکل شود. اگر پلاک ها در مخچه ایجاد شوند، تعادل فرد بهم می خورد و در حرکت مشکل پیدا می کند. اگر غشاء میلین در قسمت های مختلفی از نخاع از بین برود، ممکن است مانع عبور پیام های مغز به پایین شود و فرد نمی تواند بر روی دست یا یک پای خود کنترل داشته باشد.
صرف نظر از اینکه کدام قسمت بدن گرفتار شده باشد یک حمله تخریب میلین (ظهور یا بدتر شدن علایم و مشکلات بیمار برای حداقل ۲۴ ساعت) تقریباً همیشه به طور ناگهانی ایجاد می شود. مدت زمان حمله ها در افراد مختلف متفاوت است و پلاک های مشابه می توانند در بیماران مختلف، درجات متفاوتی از بیماری را بروز دهند. بعضی از بیماران ممکن است دچار فلج های شدید شوند و بعضی دیگر ممکن است فقط یک بی حسی خفیف یا گزگز در منطقه خاصی داشته باشند. در بعضی از افراد نیز ممکن است نقطه دچار از بین رفتگی غشای میلین بدون بروز هیچگونه مشکلی التیام یابد (آبراموویتز ۱۳۸۴، ۵۰). به عبارت دیگر محل های ایجاد پلاک در سیستم عصبی و شدت آن بسیار متنوع است و هر بیمار متفاوت از بیمار دیگر به این علایم و شدت آن ها پاسخ می دهد. باید دانست ام اس یک بیماری موروثی، واگیردار و کشنده نیست این بیماری در بیشتر افراد مبتلا به آن باعث کاسته شدن از طول عمر نمی شود، اگر چه جوانان مبتلا به آن مجبور خواهند بود عمری را با جنبه های پیش بینی ناپذیر بیماری به سر برند (زندی پور ۱۳۹۱ ،۳).