نداشتنی جفت شده بود، در جهت بار هیجانی US تغییر کرده بود. بعد از این پژوهشهای ابتدایی EC در حوزههای بسیار گوناگونی آزمون شد که شامل روانشناسی یادگیری، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی مصرف کالا، پژوهشهای هیجانی، علم عصب شناسی، علم تغذیه است. اصول شرطی سازی ارزشی عبارتاند از: الف) شرطی سازی ارزشی به طور خاص اشاره به تغییراتی در علاقه به یک محرک داشته که از جفتسازی آن محرک با دیگر محرکهای مثبت و منفی ناشی میشود (دی هائر، توماس و بائینز، ۲۰۰۱). یک برنامه شرطی سازی ارزشی معمول شامل جفتسازی محرکهای خنثی با محرکهای دوست داشتنی یا دوست نداشتنی است. در پی این جفتسازی، آزمودنیها محرک خنثی را در جهت بار هیجانی محرک دارای بار هیجانی ارزشگذاری میکنند (بکاس،۲۰۰۵، به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱).
ب) شرطی سازی ارزشی بر آگاهی از رابطه تکیه ندارد. برخلاف شرطی سازی پاولفی که به طور کلی تنها زمانی اتفاق میافتد که آزمودنیها از وابستگی بین CS و US آگاهی دارند، به نظر نمیرسد که شرطی سازی ارزشی تکیه بر آگاهی از رابطه داشته باشد. مروری بر پژوهشهای دی هائر، هندریکس و بائینز (۱۹۹۷) نشان میدهد که شرطی سازی ارزشی مستقل از آگاهی از رابطه است. ج) شرطی سازی ارزشی به میزان زیادی مقاوم به خاموشی است (دی هائر، توماس و بائینز، ۲۰۰۱). همچنین مطالعات گوناگون در فاصلههای مختلف زمانی مرحله پیگیری از انجام مداخله گزارش کردهاند که اثرات EC هنوز به قوت خود باقی بود (بائینز، کرومبز، ون دن برق[۴] و الن، ۱۹۸۹).
د) شرطی سازی ارزشی حساس به روشهای شرطی سازی تقابلی است (دی هائر، توماس و بائینز، ۲۰۰۱). شرطیسازی تقابلی برای حذف پاسخی که قبلاً از طریق جفتسازی CS با US ایجاد شده، استفاده شده است. بائینز، الن، ون دن برق و کرومبز (۱۹۸۹) توضیح دادهاند که شرطی سازی تقابلی میتواند در برنامههای شرطی سازی ارزشی تاثیرگذار باشد. علاوه بر این، شواهدی وجود داشته که روش شرطی سازی تقابلی سبب کسب بار هیجانی مخالف در تصویر خنثی میشود (به عنوان مثال از دوست داشتنی به دوست نداشتنی و بالعکس) (بکاس، ۲۰۰۵؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱). این یافتهها بیان کنندهٔ حساسیت یادگیری ارزشی انسان به اطلاعات کنونی در محیط است، به خصوص اگر اطلاعات جدید متضاد اطلاعات قبلاً یادگرفته شده باشد (بائینز و همکاران، ۱۹۸۹). یادآوری این نکته لازم است که این تغییر در ترجیح هیجانی حتی در آزمودنیهایی که هیچ نوع رابطهای گزارش نکرده بودند نیز دیده شد. همچنین، این نتایج نشان دادهاند که شرطی سازی تقابلی میتواند روش مفیدی برای تغییر پاسخهای ناسازگارانه و مشکلساز در محرکهای مشخصی باشد (بکاس، ۲۰۰۵؛ به نقل از پناهنده، ۱۳۹۱). در نهایت دی هائر و همکارانش (۲۰۰۱) بیان میکنند که از نظر مفهومی شرطی سازی ارزشی در مقایسه با شرطی سازی پاولفی با یادگیری انتظاری، میتواند نوعی از یادگیری ارجاعی در نظر گرفته شود. در شرطی سازی پاولفی، حضور و ارائه CS ((به عنوان مثال، صدای زنگ) منجر به انتظاری واضح شده کهUS (به عنوان مثال، غذا) در آینده نزدیک واقعاً اتفاق خواهد افتاد. نیروی رابطه بین US و CS به میزانی وابسته بوده که CS پیشبینیکنندهٔ قابل اعتمادی از US باشد. اگر US روی ندهد، احتمالاً خاموشی اتصال CS- CR اتفاق میافتد. در مقابل در شرطی سازی ارزشی حضور CS منجر به فعالسازی آگاهانه و ناآگاهانه US بدون درگیری در هیچ نوع توقع و انتظاری از روی دادن US میشود؛ حتی اگر US اتفاق نیفتد CS منجر به CR خواهد شد.
۲-۱-۵-۱- شرطیسازی ارزشی و شرطیسازی پاولفی
درحالیکه برخی پژوهشگران بحث کردهاند که اساساً شرطیسازی ارزشی (EC) از دیگر شکلهای شرطیسازی پاولفی (PC) متفاوت است (بائینز و دی هائر، ۱۹۹۴)، دیگران تردیدهایی درباره این ادعا ابراز کردهاند (لیپ[۵] و پورکیس[۶]، ۲۰۰۵). بحث بر سر یگانگی EC اساساً متمرکز بر تاثیر آگاهی از رابطه و روشهای خاموشی است. چندین مطالعه، EC راحتی زمانیکه آزمودنیها از رابطه CS-US آگاهی نداشتهاند، گزارش کردهاند (بائینز، الن و وندنبرق، ۱۹۹۰). چنین یافتههایی قابل ملاحظه است، زیرا دیگر اشکال شرطیسازی پاولفی وابسته به آگاهی از CS-US هستند (لوویباند[۷] و شانکس، ۲۰۰۲) با این حال دیگر مطالعات نشان دادهاند که EC بعد از آنکه آزمودنیها از رابطه بین US-CS آگاه شدند اتفاق میافتد (استال[۸]، آنکلباخ[۹] و کرنیل[۱۰]، ۲۰۰۹).
با در نظر گرفتن تاثیر روشهای خاموشی، چندین مطالعه دریافتهاند که اهمیت EC با ارائههای CS جفت نشده که بعد از جفتهای CS-US اتفاق افتادهاند بی تاثیر است (دیاز[۱۱]، روئیز[۱۲] و بائینز، ۲۰۰۵) با این حال، دیگر پژوهشگران گزارش کردهاند که ارائههای CS جفت نشده کاهش معنیداری بر اثرات EC دارد (لیپ، اوتون[۱۳]، لولیور[۱۴]، ۲۰۰۳) به علاوه عدم قطعیت در مورد تاثیر معنیدار رابطه بین CS و US در طی اکتساب باقیمانده که یعنی درباره تاثیر ارائههای CS و US جفت نشده که با جفتسازی US-CS مرحله یادگیری درهم آمیخته شده است. به طور خلاصه هنوز نامشخص است که آیا متغیرهایی وجود دارد که تاثیر متفاوتی بر EC در مقایسه با دیگر شکلهای شرطیسازی ارزشی داشته باشد یا خیر.
۲-۱-۵-۲- شباهتهای شرطیسازی ارزشی (EC) و شرطیسازی پاولفی (PC)
در شرطیسازی پاولفی، نیروی تداعی بین CS و US با افزایش تعداد کوششها کم کم افزایش مییابد. برخی از مطالعات EC چنین تغییر تدریجی معناداری در ارزش اثر CS با افزایش تعداد کوششها پیدا کرده است (بائینز و همکاران، ۱۹۹۲) اما دی هائر و همکارانش (۲۰۰۱) بیان میکنند که چنین اکتساب تدریجی اثر، در مورد شرطیسازی ارزشی کاملاً صادق نیست. این موضوع را میتوان با بحث در مورد شکلگیری تداعی ارزشی که سریع اتفاق افتاده، توضیح داد. در واقع، انتقال معنیدار اثر میتواند بعد از فقط یک جفتسازی از CS و US نیز نشان داده شود (استوارت و همکاران، ۱۹۸۷). همچنین چندین ویژگی عملکردی از EC همسو با PC است. یکی از این ویژگیها مرتبط با آن است که EC حساس به روش شرطیسازی تقابلی است. در توضیح شرطیسازی تقابلی از ارزش موثر بدست آمده، بائینز و همکاران (۱۹۸۹) یک مطالعهٔ EC تصویر-تصویر انجام دادند. پس از نمرهگذاری پایه از تصاویر، CS های خنثی با US های مثبت و منفی جفت شدند. بعد از مرحلهٔ اکتساب که CS ها به عنوان مثبتتر (زمانیکه با یک تصویر دوستداشتنی جفت شدند) یا منفیتر (زمانیکه با یک US منفی جفت شدند) نمرهگذاری شد، نشانهٔ EC آشکار شد. پس از آن، برخی از CS ها را اکنون با یک US با ارزش هیجانی مخالف نسبت به مرحلهٔ قبل جفت شدند. پس از این مرحله از آزمایش، آزمودنیها، تمام CS ها را دوباره نمرهگذاری کردند. نمرهگذاری CS ها که با US دارای ارزش هیجانی مخالف جفت شده بود به سطح پایه بازگشت در حالیکه ارزیابی دیگر CS ها در مقایسه با نمرهگذاریهای مرحله اول تغییر نکرد. به نظر میرسد که شرطیسازی ارزشی نیز مانند شرطیسازی پاولفی، به اثرات قبل از مواجههٔ محرک حساس است. به عنوان نمونه، استوارت و همکاران (۱۹۸۷) توضیح دادند که مواجهه قبلی US-CS را ضعیف میکند. اخیراً دی هائر، بائینز، ون استین وگن و الن (۲۰۰۰) نیز نشانههایی پیدا کردهاند که مواجهه قبلی با CS ممکن است انتقال هیجان به این CS در EC بعدی را تضعیف کند. مشابه این، EC نیز به مواجهه قبلی US حساس است (هافمن[۱۵]، دی هائر، پروگینی[۱۶]، بائینز و کرومبز، ۲۰۱۰). همرل[۱۷]، بلوچ[۱۸] و سیلورتون[۱۹] (۱۹۹۷) دریافتند که مواجهه قبلی مکرر US در یک مطالعه تصویر- تصویر، EC را تضعیف کرده که همسو با یافتههایی است که مواجهه قبلی US منجر به کاهش پاسخ شرطی در PC میشود. اثر دیگر که همخوان با یافتههایی در PC است، حساسیت به ارزیابی دوباره US درEC میباشد. پژوهش تصویر-تصویری با بهره گرفتن از تصاویر صورتهای انسان انجام شد. بعد از مرحلهٔ ابتدایی، US ها با همراهی تصویر دوستداشتنی با صفات منفی و تصویر دوستنداشتنی با صفات مثبت دوباره ارزیابی شدند. نمرات CS تغییری در جهت شبیه به تغییر در ارزش هیجانی US به علت ارزیابی دوباره نشان داد که این اثر در پیگیری یک ماهه نیز هنوز وجود داشت (بائینز، الن، کرومبز و ون دن برق، ۱۹۹۲).
[۱]Walther
[۲]Weil
[۳]Dusing
[۴]Van den Bergh
[۵]Lipp
[۶]Purkis
[۷]Lovibond
[۸]Stahl
[۹]Unkelbach
[۱۰]Corneille
[۱۱]Diaz
[۱۲]Ruiz