او می اندازیم. وقتی همسر خود را مسئله قلمداد می کنیم ممکن است که نتیجه گرفته شود که کاری از شما ساخته نیست و بعد برای آنکه وضع را از آنچه هست وخیم تر کنید، احتمالا مسئله را به قدری بزرگ می کنید که حتی فکر امکان اصلاح شرایط به نظر شما غیر ممکن می رسد (بک[۳]، ترجمه قرچه داغی، ۱۳۸۵).
تعارض می تواند به علل زیر بوجود آید:
- تفاوت در تصور و برداشت از اطلاعات حسی
- مخالفت با باورها، تغییرها، توقعات و ارزشها
- آشفتگی احساسات، رقابت بین خواسته ها و رغبت ها
- تخطی رفتارها (میلر و همکاران، ترجمه بهاری ۱۳۸۵).
۲-۱-۴) منابع عمده تعارض عبارتند از:
- بافت اجتماعی: تغییریک فرایند غیر قابل اجتناب است که می تواند هم فرصتهایی را برای رشد و سازگاری ایجاد کند یا منجر به حالت تدافعی و انزوا شود.به هر حال تغییر در ابتدا برای افراد و روابط استرس زاست.تغییر روابط ونقشها برای زوجین امروزی چالش انگیز است. تغییرات اجتماعی مثل دو شغله بودن، تقسیم مسئولیت های والدین، عوامل استرس زای اقتصادی، بی ثباتی اجتماعی، منابع بالقوه تعارض می باشند(لانگ و یانگ[۴]،۱۹۹۸) .
- استرس موقعیتی: گاهی اوقات، وقایع پیش بینی شده و پیش بینی نشده احتیاج به سازگار شدن دارند و ممکن است ایجاد تعارض کنند. بیماری های مزمن، مرگ والدین سالمند، بحران های مالی، مشکلات مربوط به فرزندان، اغلب ایجاد کننده تعارض هستند. درجه و شدت اثر این عوامل بستگی به مهارت زوجین در چگونگی مواجهه با این عوامل دارد(شریعتمداری،۱۳۸۳).
- نظریه تفاوتهای ادراکی: یک منبع ایجاد تعارض این است که طرفین یک موقعیت را بطور متناوب مورد توجه قرار می دهند.تعارض با تفاوت ادراک و فهم موضوع شروع و به صورت رفتاری و هیجانی آشکار می شود.بطور کلی دو دیدگاه با نظریه ادراکی وجود دارد: مدل متمرکز برهیجان و مدل متمرکز بر عمل. در الگوی متمرکز بر هیجان علت تعارض و حالتهای روان شناختی را در نظر می گیرند، در حالیکه الگوی متمرکز بر عمل رفتار را به عنوان کانون اساسی و مهم در نظر می گیرد (لانگ و یانگ،۱۹۹۸).
- نظریه برابری[۵]: درک افراد از برابری در روابط ، به وسیله ارزیابی از نتایج مشخص می شود.به عبارت دیگر شخص به آنچه که از رابطه بدست آورده و آنچه همسرش در یافت کرده است ،توجه می کند.اگر یکی از آنها احساس کند رابطه غیر عادلانه و نابرابر شده است منجر به تنشهای روانشناختی می شود و این تنشها باعث بروز تعارض می شود.برای مثال در یک زوج دو شغلی، یک شخص ممکن است در توزیع مسئولیتهای منزل، احساس بی عدالتی کند(لانگ و یانگ،۱۹۹۸).
تئوری برابری فرض می کند که اشخاصی که در روابط غیر منصفانه مشارکت می کنند احتمالا از آن رابطه ناراضی هستند هنگامی که فرد در شرایطی قرار می گیرد که برای یکی از قواعد برابری بی فایدگی را تجربه می کند احساس نارضایتی کرده و بیشتر بر پایان رابطه توجه دارند.(دهقان،۱۳۸۰)
- نظریه تبادل (معاوضه): تئوری مبادله در زمینه تعارض، تحلیلی شبه اقتصادی از تعامل بین دو نفر ارائه می کند. تعامل در قالب هزینه ها وپاداشهایی که این دو نفر برای یکدیگر بوجود می آورند نگریسته می شود و جنبه دو طرفه پاداش ها ، تنبیه ها یا هزینه ها توجه می شود (برنشتاین، به نقل از پورعابدی و منشی ،۱۳۸۰).
تعارض و اختلافات زناشویی ، از ابتدا به عنوان تابعی از نرخهای تقویت و تنبیه مفهوم سازی می شود. شاید مناسب ترین واژه برای تقویت یا پاداش واژه رضایت، و برای تنبیه یا هزینه واژه نارضایتی باشد.بنابراین نظریه مبادله براین باور است که افراد می کوشند تا میزان رضایت (پاداش)را به حداکثر و میزان نارضایتی(هزینه) را به حداقل برسانند.بعضی از پاداشهایی که زوجها مبادله می کنند شامل پول، اجناس، عشق، مقام اجتماعی و اطلاعات است (فورن هام[۶]،۱۹۸۳ ؛به نقل از یانگ،۱۹۹۸).
فرضیه کلی این تئوری این است که افراد در جستجوی موقعیتهایی هستند که در آن پاداشها از هزینه ها بیشتر باشد و از رفتارهایی که مستلزم هزینه زیاد است اجتناب کنند.بنابراین فرد A تا جایی نسبت به فرد B قدرت دارد و می تواند بر رفتارهای او تاثیر بگذاردکه قادر باشد پاداشها و هزینه هایی را که برای فرد B وجود دارد کنترل یا تعیین کند.آنچه که یک شخص در یک رابطه دریافت می دارد با آنچه در آن رابطه هزینه کرده است باید تاحدودی برابر باشد.عدم تعادل هزینه ها و دریافت ها باعث تعارض و عدم رضایت فردی که سهم کمتری از منابع را می برد می شود و می تواند وضعیت کل خانواده را به مخاطره بیاندازد (ریچر[۷]، ۲۰۰۰؛ به نقل از ذوالفقارپور ،۱۳۸۰).
- نظریه اسناد: این نظریه نشانگر آن است که واکنش مردم به یک مشکل، بر مبنای عقایدشان در مورد علت مشکل است. در زندگی زناشویی علت مشکل را به همسر نسبت دادن و مسئولیت شخصی را برای ایجاد تعارض نپذیرفتن یک روش معمولی است تا شخص نسبت به خود احساس بهتری داشته باشد بدون اینکه تعارض را حل کند(بوکام[۸]،پستین[۹]،۱۹۹۰ ؛ به نقل از یونگ،۱۹۹۸) .
جاکوبسن[۱۰] و دیگران دریافتند که زوجهای درمانده ، رفتار منفی و همراه با عدم همکاری همسران خود را به عوامل درونی اسناد می دهند و از این طریق حداکثر برخورد منفی خود را تضمین می کنند. بلعکس احتمال می رود که زوجهای غیر درمانده رفتارهای پاداش دهنده و مثبت همسران خود را بیشتر به عوامل درونی نسبت دهند.(برنشتاین؛ به نقل از پورعابدی،۱۳۸۰).
در واقع زوجهای درمانده بر رفتار منفی همسران خود تاکید می کنند و رفتار مثبت آنان را به حساب نمی آورند در حالی که زوجهای غیر درمانده بر اعمال مثبت تاکید می نمایند و اعمال منفی که ممکن است انجام شود را مورد توجه قرار نمی دهند.
گاهی بجای تلاش برای تغییر رفتار نامطلوب همسر، باید انتظارات و باورهای همسر ناراضی دوباره بررسی و احتمالا اصلاح شوند.مطالعات میدانی و پژوهشهای آزمایشگاهی روی تعارض نشان داده که وقتی افراد بدانند در حل مسائل کنترل دارند، بطور موثرتری با حوادث و رویدادهای منفی زندگی سازگار می شوند.
- نظریه رفتاری[۱۱]: در مقابل تئوری ادراکی، تئوری رفتاری تعارض معتقدند که فهم و درک عمل و رفتار همسر در زمان تعارض و نیز جستجوی رفتارهای جدید برای کنترل تعارض مهم است.(یونگ ،۲۰۰۰).
کنترل و مدیریت موفق آمیز تعارض موارد زیر را شامل می شود:
روشن شدن وظایف و تعهدها، تعیین مرزهای بین شخصی، کمک به سهیم شدن در تصمیم گیری ها و استفاده از رابطه باز.
موقعیتی که این نظریه را روشن می سازد این است که همسری که دیگری را تحقیر می کند و مورد انتقاد قرار می دهد و او بجای اینکه با رفتار کلامی برخورد کند خانه را ترک می کند و این ترک خانه منجر به افزایش تعارض می شود تا حل آن.تمرکز تئوریهای رفتاری برتغییر رفتار در هر دو همسر است.
- نظریه رشد[۱۲]: مطابق این نظریه، تعارض نتیجه تجارب زوجین در زمینه استرس پیش بینی شده و پیش بینی نشده در مراحل تکامل می باشد. بدین معنی که در جریان انتقال از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر مشکلاتی بروز پیدا می کند. تولد و پرورش یک کودک تغییرات زیادی در ساختار و استقلال درون خانواده ایجاد می کند.که این مستلزم سازگاری در تمام اعضای خانواده است ( دوفی[۱۳]، ۱۹۹۹) .
گذر از یک مرحله رشدی به مرحله دیگر پیشرفت خانواده را در بالاترین سطح استرس قرار می دهد. این استرس ها و تغییرات برای سازگاری موفقیت آمیز ساختار جدید مورد نیاز است. انتقال ها لزوما استرس زا نیستند و در محدوده طبقه بندی مراحلی که شخص در دوره زندگی اتخاذ می کند قرار نمی گیرند.سازگاری با استرس بر این مسئله تکیه دارد که خانواده در برخورد با شرایطی که با آن مواجه می شود چگونه می اندیشد و چه می کند و نحوه سازگاری با موقعیتهای استرس آور تحت تاثیر ارزیابی ضرورتها، وظایف آنها و نیز منابع موجود(منابع مادی، فیزیکی ، روانی، اجتماعی) قرار دارد( السون[۱۴]، ۱۹۹۹؛ به نقل از شفیعی نیا ،۱۳۸۱).
- نظریه مذاکره[۱۵]: نظریه گفتگو مربوط به درک علت تعارض زوجهاست. نظریه گفتگو تعارض را در نتیجه شکست استراتژی گفتگو می داند.استراتژی گفتگو و نحوه عمل مثل تشویقهای کلامی در رابطه میتواند موثر باشد.بنابراین شیوه ها و رفتارهای گفتگو بجای نیازهای واقعی علت تعارض می شود.مثلا زن دوست دارد که شوهرش عصر در خانه باشد،بنابراین او شوهرش را با فعالیت جنسی به خاطر ماندن در خانه پاداش می دهد.زن تلاش می کند که نیازهای شوهرش را برآورده کند و او را با بازی فعالیت جنسی بیشتر بعنوان راه حلی که به نفع هر دوی آنهاست در خانه نگه میدارد.اگر موفق نشود وقتی شوهرش با دوستانش بیرون می رود شروع به شکایت و انتقاد می کند و در نتیجه شوهر بیشتر به دوستانش تمایل پیدا می کند، زن نیز ممکن است با کاهش فعالیت جنسی رفتار شوهرش را تلافی کند و با این روش او را وادار به پذیرفتن راه حل خویش کند(یونگ، ۲۰۰۰).
۲-۱-۵) مزایای تعارض:
متخصصان علوم اجتماعی کشف کرده اند که عشق، تنها زمانی تداوم می یابد که با اختلاف عقیده ها به طور باز برخورد شود. کویر اسمیت[۱۶] در زمینه مزایای تعارض عقیده دارد: نخستین مزیت تعارض آنست که ، برخی که اختلاف سلیقه و عدم توافق خود را به طور آشکار بیان می کنند و کودکانی به بار می آورند که از خصوصیات بسیار ارزشمند اعتماد به نفس بالا برخوردارند. فایده دیگر تعارض آن است که از رکود جلوگیری می کند. علاقه و کنجکاوی را بر می انگیزد و خلاقیت را پرورش می دهد. جان دیویی[۱۷] می گوید: «تعارض،