بازبینی خود: روشی برای سنجش افکار، هیجانات و رفتارهای مراجعان در بیرون از دفتر درمانگر است. در این روش مراجعان هیجانات، افکار و احساسات خویش را ثبت میکنند این عمل میتواند در قالب یادداشت کردن، ضبط کردن صدا یا پرکردن پرسشنامه انجام شود.
نمونهگیری از فکر: یکی دیگر از روشهای جمعآوری اطلاعات در مورد شناختهاست. یک راه برای نمونه گیری از شناختها این است که در فواصل زمانی تصادفی در خانه لحن خاصی داشته باشیم و سپس افکارمان را ثبت کنیم، مراجعان میتوانند افکارشان را روی نوار ضبط یا در کتابچهای یادداشت کنند.
مقیاسها و پرسشنامهها: در کنار این فنون به کمک پرسشنامههای خودسنجی نیز میتوانیم عقاید نامعقول، اظهارنظرهای افراد در مورد خودشان و تحریفهای شناختی را مشخص کنیم. پرسشنامههای ساختاری وجود دارد که اهداف معینی را دنبال میکنند مثل پرسشنامه افسردگی بک، مقیاس فکر خودکشی و مقیاس نگرش معیوب. این گونه پرسشنامهها معمولاً کوتاه هستند و در هر مقطع از درمان قابل اجرا میباشند (اس. شارف ۱۳۸۰).
۲-۲-۱۱- رابطه درمانی
بک تأکید میکند که کیفیت رابطه درمانی برای کاربست درمان شناختی اهمیت دارد. مشاوره موفقیت آمیز به خصوصیات خوشایند درمانگران، مانند صمیمیت واقعی، همدلی صادقانه، پذیرش بدون صداقت و توانایی ایجاد اعتماد و برقراری رابطه با درمانجویان بستگی دارد. درمانگران شناختی شرایط درمانی اصلی را که راجرز در رویکرد فرد مدار توصیف کرد برای به وجود آوردن تأثیر مطلوب درمانی، ضروری میداند ولی معتقدند که این شرایط کافی نیستند. درمانگران باید در عین حال برداشت شناختی از درمان جویان داشته باشند، فعال و خلاق باشند، بتوانند درمان جویان را از طریق فرایند سؤال کردن سقراطی درگیر کنند، و در استفاده از راهبردهای شناختی و رفتاری که قصد دارند درمانجویان را در خودیابیهای مهمی که به تغییر منجر خواهند شد هدایت کنند، افراد ماهر و آگاهی باشند. درمانگر وظیفهی راهنما را دارد که به درمان جویان کمک میکند بفهمند چگونه عقاید و نگرشهای آنها بر نحوهای که احساس و عمل میکنند تأثیر میگذارد. درمانگران همچنین درمانجویان را ترغیب میکنند که در فرایند درمان نقش فعالی داشته باشند، آنها همواره در رابطه با درمانجویان فعال هستند و با آنها تعامل حساب شده میکنند. درمانگر و درمان جو با کمک هم نتیجه گیریهای درمانجو را به شکل فرضیهی آزمون پذیر بیان میکنند. بک به جای تأکید بر نقش درمانگر در آموزش، بیشتر برای نقش درمانجو در خودیابی ارزش قایل است درمانگران شناختی قصد دارند به درمانجویان آموزش دهند چگونه درمانگر خود باشند (کری ۲۰۰۵). بک معتقد است رابطهی مراجع و درمانگر نوعی همکاری است درمانگر به کمک تخصص خویش در خصوص شناختها، رفتارها و احساسات به مراجعان امکان میدهد هدفهای درمان را مشخص کنند و به آنها برسند. فرایند درمان به تعبیری یک اکتشاف علمی مشترک است که طی آن درمانگر و مراجع مفروضات جدید را میآزمایند (راس. شارف ۱۳۸۰).
۲-۲-۱۲- فرایند درمان
شناخت درمانی در مقایسه با بسیاری از نظریههای درمان، ساخت دارد. جلسه یا جلسات اول به سنجش، برقراری رابطهی توأم با همکاری و مفهوم بندی مورد، اختصاص مییابد. در ادامه، مراجع به کمک رویکرد اکتشاف هدایت شده چیزهایی در مورد تفکر نادرست یاد میگیرد. جنبهی مهم دیگر درمان روشهای تشخیص افکار خود و ارائهی تکلیف منزل است. پس از تحقق هدفها، نحوهی ختم درمان مورد بررسی قرار میگیرد و مراجعان یاد میگیرند پس از درمان چطور از آموختههای خویش استفاده کنند. در ادامه درمان، مراجعان از مرحلهی بینش به سوی تغییر سوق داده میشوند.
اکتشاف هدایت شده: اکتشاف هدایت شده که گاهی به آن گفت و شنود سقراطی میگویند به مراجعان کمک میکند عقاید و مفروضات ناسازگارانهی خویش را تغییر دهند. درمانگر مراجع را به نحوی هدایت میکند تا شیوههای جدید تفکر و رفتار را کشف کند. وی این کار را با طرح مجموعه سؤالاتی انجام میدهد که در آن با اطلاعات موجود، عقاید مراجع زیر سؤال میروند.
فن سه سؤال: شکل خاصی از روش سقراطی است. در این روش با سه سؤال به مراجع کمک میشود در تفکر منفی خویش تجدید نظر کند. هر سؤال به مراجع کمک میکند عقاید منفی خودش را بیشتر مورد تفحص قرار دهد و تفکر عینیتری پیدا کند.
- چه شواهدی برای این عقیده دارید؟
- چه تفسیر دیگری از این وضعیت میتوانید داشته باشید؟
- اگر نظرت درست باشد چه عواقبی دارد؟
مشخص کردن افکار خودکار: یکی از مداخلات اولیه در شناخت درمانی این است که از مراجع بخواهیم در مورد افکار منفی خودش صحبت و آنها را ثبت کند. مشخص کردن افکار با روش ثبت افکار معیوب و مطرح کردن آنها در جلسه بعد زمینه را برای جلسات آتی مهیا میکند.
تکلیف منزل: در شناخت درمانی، بین جلسات تکالیف خاصی به مراجع داده میشود که در این تکالیف مراجعان داده جمع میکنند، تغییرات شناختی و رفتاری را میآزمایند و روی مباحث جلسات قبل کار میکنند و در هر جلسه در مورد تکالیف منزل بحث و تکالیف جدیدی داده میشود.
ترتیب و قالب جلسه: ترتیب و قالب جلسات بستگی به درمانگر و مشکلات مراجعان دارد (فریمن و همکاران ۱۹۹۰) و معمولاً درمانگر و