.
۴-۲سیستم جامع مدیریت نقدینگی:
هدف اصلی مدیریت، نقدینگی مطلوب است. یعنی شرایطی که شرکت با مازاد نقدینگی یا کمبود نقدینگی غیرطبیعی مواجه نباشد در یک نگاه کلی برای تحقق نقدینگی ۲ دسته شرایط و الزامات قابل شناسایی است. دسته اول شرایط و الزاماتی که به درون شرکت مربوط است و دسته دوم شرایط و الزاماتی که به عنوان عوامل محیطی مرتبط است(رودپشتی وکیانی،۱۳۸۷،۱۰۲)[۱].
دسته اول شرایط درونی:
۱) حد مطلوب نقدینگی: از آنجایی که وجوه کوتاه مدت شرکت در داراییهای جاری سرمایه گذاری میشود و این داراییها از یک طرف کم بازده و از طرف دیگر ضامن حفظ توان نقدینگی شرکت هستند لذا اولین سؤالی که شرکت با آن مواجه است این است که حد بهینه و مطلوب این داراییها چیست و چگونه تعیین میشود به گونه ای میزان آن نه بیش از حد نیاز باشد و شرکت از راکد ماندن سرمایه متضرر شود (هزینه فرصت) و نه کمتر از حد باشد که با کمبود نقدینگی مواجه باشد.
۲) سرمایه گذاری و تامین مالی کوتاه مدت: به هر حال تعیین حد مطلوب نقدینگی تنها یک مرحله از مدیریت نقدینگی است، آنچه که اهمیت دارد این است که شرکتها بتوانند وجوه مازاد بر این حد را در کوتاه مدت سرمایه گذاری نمایند و کمبود وجوه را بتوانند در کوتاه مدت تامین نمایند.
۳) مدیریت مطالبات وموجودی ها: برای اداره نقدینگی شرکت یک شرط لازم دیگر این است که شرکت بتواندخطی مشیهاو اقدامات مناسبی درمواجه با مطالبات وموجودی کالا اتخاذ کند ازجمله الف) شرکت دارای سیاست اعتباری مشخص باشد و به آن عمل کند به عبارت دیگر مشخص کرده باشد که شرایط فروش به مشتریان مختلف چیست و به چه کسانی اعتبار دهد.
ب) شرکت دارای سیاستها و روش های مناسبی برای نظارت بر حسابهای دریافتی و وصول مطالبات باشد.
ج) شرکت در نگهداری موجودی کالا به گونهای عمل کند که هدف سودآوری (مخصوصاً در شرایط تورمی) که باعث افزایش موجودی کالا میشود لطمه ای به هدف نقدینگی نزند.
د) در زمینه پرداخت صورت حسابهای شرکت دارای سیاستها و روشهای معینی است که هم امکان استفاده از فرصتهای مربوط به این شیوه تامین مالی را فراهم میکند هم اینکه جنبه اخلاق و انصاف در برخورد با طلبکاران شرکت را نیز رعایت میکند.
۴) برنامه ریزی نقدینگی: برنامه ریزی نقدینگی شرکت به عنوان اصلی ترین جزء و پوشش دهنده سایر اجزاء شناخته میشود. که در زمینه برخورد فعال در ابعاد فوق را فراهم میکند به عبارت دیگر اگر شرکت حد مطلوب نقدینگی را تعیین کرده باشد برای دستیابی به ترکیب بهینه داراییها و بدهیهای جاری باید اقدام به برنامه ریزی نقدینگی نماید.
شرایط و الزامات مدیریت بهینه سرمایه در گردش: موارد ۴ گانه فوق اشاره به ۴ عنصر اساسی در مدیریت نقدینگی دارد. این عوامل در کنترل شرکت هستند و شرکت به وسیله آنها میتواند به وضعیت نقدینگی مطلوب دست یابد ولی آنچه در اعمال مدیریت نقدینگی مهم است عواملی محیطی و خارج از کنترل شرکت است. فراهم نبودن این زمینهها مدیریت نقدینگی را با نواقص و مشکلاتی مواجه میکند.
دسته دوم، الزاات و شرایط محیطی مدیریت نقدینگی:
۱) نهادهایی که شرکتها را در وجود تعیین اعتبار مشتریان کمک میکند. با توجه به اینکه بخش مهمی از نقدینگی در حسابهای دریافتنی تبلور پیدا میکند لذا شرکتها برای جلوگیری از هزینههای لاوصول این مطالبات باید براساس اعتبار سنجیهای مناسب اقدام به فروش نسیه نماید. انجام مستقیم امور اعتبار سنجی توسط شرکت کار مقرون به صرفه نیست.
۲) وجود فرصتهای سرمایه گذاری کوتاه مدت در بازارهای پولی: شرکتها جهت استفاده بهینه از نقدینگی باید به بازار پول دسترسی داشته باشند و بتوانند مازاد نقدینگی را در ابزارهای مالی مناسب سرمایه گذاری کنند و یا کسری نقدینگی را با شرایط ارزان از بازار پول تامین نمایند.
۳) وجود فرصتهای تامین مالی کوتاه مدت در بازار پولی: هر چه قدر بازار پول در تسهیل نقل و انتقالات وجوه کوتاه مدت کارسازتر باشد مدیریت نقدینگی شرکتها نیز آسانتر انجام میشود. در غیر این صورت زنجیره مدیریت نقدینگی کامل نمیشود.
۴) وجود سیستم ها و روشهای عرضه خدمات مناسب بانکی و ارتباطی: سیستم ها و روش هایی که بانکها از طریق آن خدمات بهتری را در وصول مطالبات و یا هرگونه نقل و انتقالات وجوه درگیر ارائه میدهند و به علاوه ابزارهای مناسب ارتباطی در این جهت یکی از ضرورتهاست.
۵)مقررات و قوانین: وجود مقررات و قوانینی که بتواند شرایط اطمینان بخشی را در بازار پول و سرمایه حاکم نماید برای مدیریت نقدینگی بسیار مهم است.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱سؤالات تحقیق
شرکتها برای رشد و توسعه خود نیازمند یافتن فرصتهای سود آور هستند. برخی از شرکتهای برای افزایش سود آوری خود اقدام به سرمایه گذاری می نمایند که میزان سرمایه گذاری متناسب با شرایط مالی شرکت نیست و ممکن است شرکتها را دچار کمبود نقدیگی و یا مشکلات حاد تر نماید، بازار نیز در واکنش به این مشکل نقدینگی ممکن است با ابهام به آینده شرکت بنگرد. از این رو تغییرات مثبت در شرکت را نیز به علت سابقه مشکلات نقدینگی شرکت با تخفیف(کمتر از واقع) ارزش یابی می نماید. بنابراین تغییرات وجوه نقد و افزایش آن کمتر از واقع اریابی می شود. بنابراین واکنش سرمایه گذاران با سطوح سرمایه گذاری می تواند ارتباط داشته باشد. از این رو سوالی که مبنای تحقیق حاضر است بدین صورت می باشد.
- آیا ارزش وجه نقد برای سرمایه گذاران در شرکتهایی که دارای سطوح مختلف سرمایه گذاری هستند یکسان است ؟
۶-۱ فرضیه های تحقیق
۱) ارزش وجه نقد در شرکتهای با بیش سرمایه گذاری کمتر از شرکتهای بدون بیش سرمایه گذاری است.
۲) ارزش نهایی وجه نقد با بیش سرمایه گذاری رابطه معکوس دارد.
۷-۱اهداف تحقیق
شرکتها استراتژىهاى مدیریت وجوه نقد خود را بر محور دو هدف تعیین مىکنند:
۱٫تهیه و تأمین وجه نقد براى انجام دادن پرداختهاى شرکت؛
۲. به حداقل رساندن وجوهى که در شرکت بهصورت راکد باقى مىماند.
هدف دوم بازتاب این طرز تفکر است که اگر اقلامى از دارائى بهدرستى مصرف نشود، هیچ نوع بازدهى براى شرکت نخواهد داشت. متأسفانه، این دو هدف ممکن است با یکدیگر در تناقض باشد. پائین آوردن سطح وجوه نقد و بهکارگیرى کلیه وجوه نقد احیاناً باعث کمبود وجه نقد براى پرداختهاى به موقع شرکت مىشود؛ بنابراین، استراتژىهاى مدیریت وجوه نقد باید بهگونهاى باشد که بین این دو هدف نوعى هماهنگى ایجاد شود. بنابر این مدیریت صحیح نقدینگی می تواند بر عملکرد آتی و بازدهی سهام تاثیر مستقیم بگذارد و در عین حال میزان مورد انتظار وجه نقد در شرکت می تواند مانع از بروز مشکلات نقدینگی شود. در این تحقیق اهداف زیر را می توان در نظر داشت.
۱) بررسی واکنش سهامداران نسبت به وجوه نقد نگهداری شده در شرکت با توجه به بیش سرمایه گذاری یا کم سرمایه گذاری شرکت ها .
۲)بررسی ارزش نهایی وجوه نقد نگهداری شده و رابطه آن با افزایش و یا کاهش سطوح سرمایه گذاری.