-سبک مستقیم : روش متکی بر سخنرانی، انتقاد کردن و توجه کردن؛
-سبک غیرمستقیم: روش رسیدن سوالات پذیرفتن احساسات شاگردان، تمجید و تشویق. فلاندرنشان داد که روش غیرمستقیم تأثیر خوبی نسبت به روش مستقیم دارد. او معتقد بود که باید از هر دو روش استفاده شود.
جنبه های تدریس از نظر روزشین و فورست: این دو محقق علاوه بر خصیصهی مستقیم و غیرمستقیم تدریس، پیرامون خصوصیات معلمان در جریان تدریس نیز مطالعاتی انجام دادند و پنج خصیصهی مهم معلمان که با موفقیت دانش آموزان رابطه تنگاتنگی دارد را چنین بر شمردند: با حرارت و صمیمی بودن؛ هدایت کار شاگردان؛ وضوح و روشنی بیان و انجام عمل؛ تنوع در تدریس؛ و فرصتهایی برای یادگیری شاگردان (سجادی، ۱۳۷۳، ص ۸۰).
روش تدریس زمانی موثر تلقی می شود که فرد را به تفکر خلاق و انتقادی بر انگیزد. به طوری که از این رفتار لذت ببرد و آن را لازمهی زندگی بداند. شاخصهای تدریس موثر به صورت زیر است:
ـ تأکید بیش تر و مداوم بر تفکر منطقی؛
ـ تأکید بیش تر و مداوم بر ضرورت تحقیق و کشف مسایل یا اموری که مستلزم تحقیقاند؛
ـ راهنمایی دانش آموزان برای چگونگی تحقیق موثر؛
ـ تأکید بر تسلط و مهارت مطلوب در آموختن؛
ـ هدایت محصلان بر چگونگی منبع یابی و استفاده موثر از منابع؛
ـ تمرین (شعاری نژاد، ۱۳۸۰، ص۴۸۱).
در تدریس موثر شاخصهایی مدنظر هستند که عبارتاند از:
– نظریه و فعالیت شخصی معلم و محصل را با هم به کار گیرد؛
– قانون های یادگیری را به کار برد؛
– بر دانش آموزان کمک کند تا هدفمند بیاموزند؛
– از معلومات یا تجربه های دانش آموزان آغاز کند نه مجهولات؛
– تفاوت های فردی را رعایت کند؛
– قدرتهای تفکر و استدلال را بر انگیزد؛
– شاخصها متناسب با پیشرفتهای هر محصل در مهارت ها و توانمندی ها و عادت ها، معلومات، افکار باشد؛
– دانش آموز را به فعالیت ها و تجربه های شخصی متعدد و متنوع وادار کند و موجب آمادگی همه جانبه آنان شود؛
– فعالیت هایی را در برداشته باشد که مستلزم مقایسه و تشخیص و تحلیل و ترکیب اند؛
– فرصت پرسش و پاسخ برای دانش آموزان ایجاد کند؛
– و همه تدابیر و شیوه ها و فعالیت های آموزشی مکمل یکدیگر باشند (شعاری نژاد، ۱۳۸۰، ص۴۶۳ و ایران اجتماعی، ۱۳۸۸، ص۱۹).
۲-۳-۹ ارتباط معلم و شاگرد و تاثیر آن در فرایند تدریس موثر
معلم در فرایند فعالیت های آموزشی باید سعی در شناخت یادگیرندگان خود داشته باشد، زیرا شناخت استعداد، توانایی، علایق و رغبت شاگردان می تواند او را در برقراری ارتباط و تدریس موفق تر کند معلم می تواند بر اساس گرایشها و زمینه های علمی شاگردان خود مفاهیم مورد نظر خود را سازماندهی کند و آن ها را با تاثیر بیش تری انتقال دهد(شعبانی،۱۳۸۴).
سه جنبه کلیدی ارتباط عبارتاند از:
- مهارت های گفتاری؛
- مهارت های شنیداری؛
- ارتباط غیرکلامی.
آنچه که در مهارت های گفتاری باید بدان بیش تر توجه کنیم، انتقال واضح و شفاف اطلاعات است. بعضی از راهبردهای خوب برای گفتگوی واضح در کلاس عبارتاند از:
ـ استفاده صحیح از کلمات کلیدی و تأکید بر آن و بیان مجدد و بررسی درک مطلب دانش آموزان؛
ـ استفاده صحیح از قواعد دستوری زبان؛
ـ صحبت کردن با سرعت مناسب؛
ـ صریح و روشن بودن در ارتباط؛
ـ استفاده از برنامه ریزی خوب و مهارت های تفکر منطقی.
برای بهبود مهارت های شنیداری باید موارد زیر را رعایت کنیم:
ـ به کسی که صحبت می کند، توجه کاملی داشته باشیم؛
ـ تعبیر کنیم؛
ـ به صورت شایسته باز خورد ارائه دهیم (بیابانگرد، ۱۳۸۴، صص۶۴ـ۴۵۷).
برای ارتباط صحیح موانعی کلی وجود دارند که برخی از آن ها عبارتاند از:
ـ بحث شفایی: سخنرانی زیاد بدون تنوع؛
ـ جالب نبودن پیام: پیام ها باید براساس زمینه علمی و علایق، انگیزه ها و در یک کلام باید براساس نیاز یاد گیرنده باشد؛
ـ انتقال منفی: انتقال اشتباه و نادرست مطلب؛
-رویایی شدن یا در خود فرو رفتن؛
ـ عوامل فیزیکی نامناسب (شعبانی، ۱۳۸۴، ص۹۴ و حنیفر، ۱۳۸۴، ص ۳۵).
و اما موانع جزئی ارتباط نیز وجود دارند که آن ها را می توان اینگونه بازگو کرد:
ـ تسلط اندک طرفین بر موضوع مورد بحث؛
ـ قدرت اندک در پردازش اطلاعات؛
ـ ناتوانی افراد در بحثهای کلامی یا قدرت نگارش مطلب؛
ـ حجب و حیا؛
ـ ترس ضمنی هر یک از طرفین؛
ـ احتیاط در قبال بروز تعارض و تضاد؛
ـ مشکلات سنگین بودن مطلب.
معلم در کلاس درس برای آنکه بتواند ارتباط موثر و مفید با شاگردان داشته باشد، باید مواردی را رعایت کند از آن جمله: از انتظارات شاگردان از هم و انتظاراتشان از خود آگاه شود؛ از کلید مجازی ارتباطی برای برقراری روابط دوستانه با کلاس استفاده کند؛ همدلی را اساسی ترین ارکان ارتباطات بداند؛ از تهیه پاداش و تخصص و دانش استفاده کند؛ احساس وفاداری و اعتماد متقابل ایجاد کند؛ باید همواره در نظر داشته باشیم که سن و جنس، علایق، تبار اجتماعی، ویژگی های شخصی شاگردان و امثال آن در ارتباط موفق، تاثیرگذار است (سرمد، ۱۳۸۹،ص۱۴۲).
برای هر معلمی ممکن است سر کلاس و موقع تدریس مشکلاتی یش بیاید که از یکی از مهمترین این مشکلات بیتوجهی دانش آموز به درس و کلاس است. توجه نکردن علل های مختلفی دارد که عبارتاند از:
ـ نبودن علاقه و انگیزه کافی: معمولاً اشخاص به چیزی که بیش تر علاقه دارند بیش تر توجه می کنند؛
ـ جالب نبودن محرک: بسیاری از مواقع مطلب طوری مطرح می شود که توجه را جلب نمی کند، با اینکه دانش آموزان برای یادگیری آماده اند به سرعت خسته و بیعلاقه میشوند؛
ـ وجود موانع و عوامل باز دارندهی توجه مثل عوامل بیرونی (صدا، …) و عوامل درونی (نگرانی، ترس، تخیلات) (شهرآرای، ۱۳۸۶، ص ۲ا۴).
برای جلب توجه دانش آموزان باید به سه نکته اساسی توجه کنیم: اول: توجه امری است انتخابی : افراد آنچه را که می خواهند مورد توجه