.
۲سطح بهینه و مطلوب وجه نقد
مدلهای مختلفی برای تعیین حد یا دامنه مطلوب وجه نقد ارائه شده است که چند مورد آن در زیل بیان می گردد:
مدل بامول[۱]
ویلیام بامول اولین کسی بود که مدل رسمی مدیریت وجه نقد متشکل از هزینه های فرصت و هزینه های مبادله ارائه داده است. مدل وی می تواند برای مانده نقدی مورد انتظار استفاده شود راس (۱۹۹۶). اولین مدل سنتی ، مدلی است که کاملاً از مدل اقتصادی سفارش کالا تبعیت می کند. این مدل در رشته های مختلف از جمله مهندسی صنایع و تولید به کار می رود و در مدیریت صندوق نیز می توان ازآن استفاده کرد . این مدل که برای مدیریت صندوق طراحی شده است ، مدل بامول نامیده می شود و سایر مدل های صندوق و نگهداری وجه نقد از این مدل اقتباس شده است. مدل بامول به جهت وجود هزینه های تامین وجه و هزینه های کمبود نقدینگی اجازه نمی دهد موجودی نقد در سطح صفر نگهداری شود زیرا حجم معاملات لزوم نگهداری نقدینگی بیشتر را افزایش می دهد به همین جهت حجم نقدینگی یک واحد تجاری بزرگ به علت حجم فعالیت زیاد، بیشتر از حجم نقدینگی یک واحد تجاری کوچک است . بنابراین به رغم آگاهی از هزینه های نگهداری نقدینگی به علت فرصتی که ممکن است در اثر نگهداری وجه نقد از دست رود، با این وجود بایستی وجه نقد نگهداری شود. خط مشی ایده ال در مدل بامول ایجاد تعادل بین هزینه های سفارش و هزینه های نگهداری نقدینگی است. از این رو در این مدل بایستی بین دو نوع هزینه تعادل برقرار شود. مدل بامول ایستا است . در این مدل مانده صندوق در ابتدای ماه حداکثر است و در طی ماه به تدریج کاهش می یابد. این الگو شکل ساده شده واقعیت است. در این الگو زمان می تواند روزانه، هفتگی ، فصلی ، ماهانه و یا سالانه باشد. از آنجایی که حجم پرداختهای پایان ماه از حجم پرداختهایی که در طول ماه صورت می گیرد بیشتر است لذا در پایان ماه نیاز به وجه نقد بیشتر است. مانده مذبور طی ماه کاهش می یابد به همین علت مدل بامول در چارچوب ماه بهترین کاربرد را دارد. باید توجه داشت که مدل بامول بر فرضهایی استوار است. در مدل این گونه فرض می شود که شرایط مطمئن است و احتمالات را در نظر نمی گیرد. مدل از توزیع نقدینگی ثابت تبعیت می کند و فرض می کند که در فواصل معین صورت می گیرد . فرض دیگر مدل بامول این است که هزینه ها به طور مداوم در طول زمان تحقق می یابد .
مدل میلر-اور[۲]:
میلر و اور مدل بامول را با فرض جریان احتمالات برای تغییرات دوره ای مانده صندوق گسترش دادند بدین ترتیب مدل بامول را به جریان پیچیده تری تبدیل نمودند که به واقعیت نزدیکتر است. پیچیدگی این مدل از آنجا ناشی می شود که دریافتها و پرداختها در طول زمان ثابت نیستند و میزان موجودی متناسب با نیازهای نقدی تغییر می یابد. این روند باعث می شود که در هر دوره زمانی مدل از الگوی حرکتی خاصی برخوردار باشد. با توجه به الگوی حرکت مدل و نبود رایانه در زمان ارائه این مدل میلر و ارو فرض کردند که فرایند حرکتی نقدینگی از گشت تصادفی تبعیت می نماید. به ترتیب که جریانات نقدینگی حول محوری با الگوی متفاوت حرکت می کنند و دارای حرکت نامنظم هستند. بنابراین طبق این مدل الگوی دوره جاری قابل تعمیم به الگوی دوره بعد نیست. بنابراین نیاز به وجه نقد جاری با نیاز به وجه نقد آتی برابر نخواهد بود. میلر و ارو برای ساده تر شدن شکل گشت تصادفی فرض را بر گشت تصادفی ثابت تغییر دادند. یعنی تغییرات در مانده صندوق در طول زمان از نظر جهت و مقدار تصادفی در نظر گرفته شده است. این فرض فرضی اساسی در مدل میلر و ارو است. میلر و ارو معتقند زمانی که در مدل تعداد دوره های به سمت n میل پیدا می کند مدل شکل منحنی نرمال پیدا می کند.
مدل برانک :
در مدل برانک جریانهای نقدی مورد انتظار تابع توزیع احتمالات است. این مدل برای زیانهای ناشی از استفاده کردن از تخفیفات نقدی و تضعیف وضعیت اعتباری به علت کمبود نقدینگی یک تابع هزینه فرض می کند. در این مدل ضمن لحاظ کردن توزیع احتمالات به این نکته نیز توجه شده است که اگر وجوه کافی برای خرید یک قطعه یدکی در دسترس نباشد این کمبود نقدینگی چه مقدار هزینه در بر خواهد داشت. متغیر تصمیم گیری برای مدل برانک عبارت است تسهیم وجوه واحد تجاری بین مانده صندوق و اوراق بهادار در اول دوره . در این مدل برداشت از حساب سرمایه گذاری ها(اوراق بهادار کوتاه مدت) تنها در پایان هر دوره امکان پذیر است. بر طبق این مدل فرض می شود. پرداختهای صندوق مستقیم و قابل کنترل است و دریافتهای صندوق غیر قابل کنترل و مداوم است. در شرایط اطمینان کامل الگوی نوسانات مانده صندوق بر عکس الگوی بومول می باشد.
[۱]. Baumol,1952
[۲].Miller-Orr
[۳].Brank
سوالات یا اهداف پایان نامه :
۱سؤالات تحقیق
شرکتها برای رشد و توسعه خود نیازمند یافتن فرصتهای سود آور هستند. برخی از شرکتهای برای افزایش سود آوری خود اقدام به سرمایه گذاری می نمایند که میزان سرمایه گذاری متناسب با شرایط مالی شرکت نیست و ممکن است شرکتها را دچار کمبود نقدیگی و یا مشکلات حاد تر نماید، بازار نیز در واکنش به این مشکل نقدینگی ممکن است با ابهام به آینده شرکت بنگرد. از این رو تغییرات مثبت در شرکت را نیز به علت سابقه مشکلات نقدینگی شرکت با تخفیف(کمتر از واقع) ارزش یابی می نماید. بنابراین تغییرات وجوه نقد و افزایش آن کمتر از واقع اریابی می شود. بنابراین واکنش سرمایه گذاران با سطوح سرمایه گذاری می تواند ارتباط داشته باشد. از این رو سوالی که مبنای تحقیق حاضر است بدین صورت می باشد.
- آیا ارزش وجه نقد برای سرمایه گذاران در شرکتهایی که دارای سطوح مختلف سرمایه گذاری هستند یکسان است ؟
۶-۱ فرضیه های تحقیق
۱) ارزش وجه نقد در شرکتهای با بیش سرمایه گذاری کمتر از شرکتهای بدون بیش سرمایه گذاری است.
۲) ارزش نهایی وجه نقد با بیش سرمایه گذاری رابطه معکوس دارد.
۷-۱اهداف تحقیق
شرکتها استراتژىهاى مدیریت وجوه نقد خود را بر محور دو هدف تعیین مىکنند:
۱٫تهیه و تأمین وجه نقد براى انجام دادن پرداختهاى شرکت؛
۲. به حداقل رساندن وجوهى که در شرکت بهصورت راکد باقى مىماند.
هدف دوم بازتاب این طرز تفکر است که اگر اقلامى از دارائى بهدرستى مصرف نشود، هیچ نوع بازدهى براى شرکت نخواهد داشت. متأسفانه، این دو هدف ممکن است با یکدیگر در تناقض باشد. پائین آوردن سطح وجوه نقد و بهکارگیرى کلیه وجوه نقد احیاناً باعث کمبود وجه نقد براى پرداختهاى به موقع شرکت مىشود؛ بنابراین، استراتژىهاى مدیریت وجوه نقد باید بهگونهاى باشد که بین این دو هدف نوعى هماهنگى ایجاد شود. بنابر این مدیریت صحیح نقدینگی می تواند بر عملکرد آتی و بازدهی سهام تاثیر مستقیم بگذارد و در عین حال میزان مورد انتظار وجه نقد در شرکت می تواند مانع از بروز مشکلات نقدینگی شود. در این تحقیق اهداف زیر را می توان در نظر داشت.
۱) بررسی واکنش سهامداران نسبت به وجوه نقد نگهداری شده در شرکت با توجه به بیش سرمایه گذاری یا کم سرمایه گذاری شرکت ها .
۲)بررسی ارزش نهایی وجوه نقد نگهداری شده و رابطه آن با افزایش و یا کاهش سطوح سرمایه گذاری.