میدهد که قصد افراد برای سوءمصرف مواد، دست کم در دفعات اولیه مصرف تحت تاثیر نگرش آنان به سوءمصرف مواد قرار دارد (مک کالر، سوسمن، دنت و ترن[۳] ۲۰۰۱). نتایج پژوهش جاجری (۱۳۸۶) نیز بیانگر آن است که اکثر مراجعان معتاد به مراکز ترک اعتیاد نسبت به اثرات استفاده از مواد مخدر و تمایل به مصرف مواد مخدر نگرش مثبت داشته اند (بهرامی و همکاران ۱۳۹۲، ۵۹). شناسایی نگرش مثبت در افراد معتاد و تبدیل این نگرش به نگرش منفی نسبت به مصرف مواد میتواند گامی مهم در کاهش مصرف مواد و بازگشت به زندگی طبیعی قلمداد شود؛ زیرا نگرش دارای یک بعد عاطفی و یک بعد رفتاری است و نگرشهای قوی و با بار عاطفی زیاد به سود یک موضوع و یا عل یه آن، به خوبی میتوانند رفتارهای گرایشی و اجتنابی را پیش بینی کند. البته به این نکته نیز باید توجه کرد که همیشه نگرش به رفتار منجر نمی شود و سایر عوامل اجتماعی و تاثیرات آنها نیز دخیل است. به طور کل، فروشندگان مواد به این نکته پی برده اند که با ایجاد نگرش مثبت نسبت به مواد مخدر و شیوع باورهای غلط در میان افراد جامعه، میتوانند بازار مصرف خوب و سودآوری را به دست آورند یکی از دلایل اساسی مشکل اعتیاد، خطر هنجار شدن مصرف مواد مخدر و نگرش مثبت به مواد مخدر و آثار آن است همچنین، گرایش به مصرف مواد مخدر با این باور غلط که «مصرف گهگاهی و تفریحی مواد فرد را معتاد نمیکند» فزونی یافته است. در حال حاضر، این باورهای غلط در بین جوانان و نوجوانان شایع شده است و مسلماً داشتن چنین نگرشهایی، موجب گرایش و افزایش مصرف مواد مخدر در میان این گروهها میشود (ابادینسکی[۴] ۲۰۰۵)
۲-۴- مفهوم باورها و باورهای مرتبط با مواد مخدر
۲-۴-۱- تعریف باور
واژه «Belief» در فارسی به باور، عقیده، ایمان و اعتقاد ترجمه شده است (آریانپور و دیگران ۱۳۸۵، ۲۰۱). این واژه از اصطلاحات مربوط به حوزه روانشناسی اجتماعی است که مباحث مربوط به پدیده روانی اعتقاد را از این حیث که دارای رفتارسازی اجتماعی است مطالعه میکند. در یک تعریف ساده و رسا، «باورها یا عقیدهها، اندیشههایی هستند که فرد به درستی و حقانیت آنها اعتقاد دارد» (پارسا ۱۳۸۳، ۳۱۲). «کرچ و کرچفلید» باور را چنین تعریف کردهاند: «باور، سازمانی باثبات از ادراک و شناختی نسبی درباره جنبه خاصی از دنیای یک فرد است». برای مثال، اعتقاد به بابانوئل که مفاهیم گوناگون به آمیختهای همچون: جنبه جسمانی، لباس و نوع پوشش، جنبه کارکردی آن را دربر میگیرد. در مفهوم وسیعتر، باورها دربرگیرنده شناخت یا دانستهها، عقاید یا آیین است» (آن ماری و اُدیل ۱۳۸۱، ۱۲۴).
۲-۴-۲- باور و حالات بازنما
یک باور همواره درباره وضع اموری است[۵]. یک حالت ذهنی به دلیل همین ویژگی «درباره چیزی بودن» است که حالت التفاتی یا به تعبیر سادهتر، معنادار میشود. همان گونه که معنای یک جمله به وسیله گزارهای تامین میگردد که آن را بیان میکند، معنای حالت ذهنی نیز، همانند باور به وسیله وضع امور یا گزارهای تامین میشود که میبایست به خاطر آن صادق باشد. با توجه به همین ویژگی التفاتی است که باورها بازنما بوده و همچون نقشههایی عمل میکنند که ما از روی آنها جهان را جهتیابی میکنیم (فعالی ۱۳۸۹، ۹۰)، البته باید توجه داشت که انسان حالات ذهنی و روانی غیرباوری هم دارد و تمام حالات روانی و ذهنی او از سنخ باور نیستند. ما امیال، آمال، ترس و دیگر حالات گزارهای نیز داریم. تمام این حالات به این اعتبار که نوعی نقشه از قسمتی از جهان در اختیار ما میگذارند بازنما هستند. برای مثال ترس از وجود ماری در چمنزار، ترس از آن است که جهان به گونه خاصی است؛ یعنی چون جهان به گونه خاصی میباشد، ماری در چمن زار وجود دارد. بازنمایی، جزء جدایی ناپذیری از حیات ذهنی ماست (شمس ۱۳۸۲، ۱۰۳؛ فعالی ۱۳۸۹، ۹۰). ولی این مستلزم آن نیست که همه حالات روانی و ذهنی ما از سنخ باور و یا حتی به صورت گزارهای باشد.
۲-۴-۳- منابع باورها
باورها از کجا شکل میگیرند؟ منابع شناختی و عاطفی و بینشی شکلگیری باورها چیست؟ برخی از روان شناسان اجتماعی به این نتیجه رسیدهاند که «باورها سه ریشه اصلی دارند: تجربه شخصی، اطلاعات حاصل از دیگران و استنتاج، حتی ممکن است باورها محصول همزمان این سه منبع باشند. مثلاً، ممکن است شخصی نوار جدید آقای X را خیلی خوب توصیف کند زیرا شخصاً به آن گوش داده است. همچنین نوار مزبور ممکن است به این علت خیلی خوب به نظر برسد که فردی مورد اعتماد آن را تعریف کند یا در روزنامهها راجع به