پایان نامه: مطالعه تطبیقی دادرسی افتراقی در محاکم کیفری ایران و دیوان بین المللی کیفری ارسال شده در 16 اردیبهشت 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع گفتار اول: روش دادرسی اتهامی 64گفتار دوم: روش دادرسی تفتیشی 66گفتار سوم: روش دادرسی مختلط یا روش فرانسوی 68گفتار چهارم: روش دادرسی اسلامی 72گفتار پنجم: سیستم فعلی دادرسی در ایران. 81مبحث دوم: منابع آیین دادرسی کیفری 83گفتار اول: قانون. 83گفتار دوم: منابع فقهی معتبر. 84گفتار سوم: رویه قضایی. 84گفتار چهارم: نظریه علمای حقوق. 84بخش دوم: دیوان بین المللی کیفری (نگاهی به حقوق ایران)فصل اول: بررسی دیوان بین المللی کیفری با توجه به قوانین ایران. 85مبحث اول: صلاحیت دیوان بین المللی کیفری و سیستم قضایی ایران. 85مبحث دوم: مصونیت نمایندگان مجلس شورای اسلامی و رئیس جمهور و دیوان بین المللی کیفری 87مبحث سوم: اصل عطف به ما سبق و دیوان بین المللی کیفری 90مبحث چهارم: عفو یا تخفیف مجازات محکومین و دیوان بین المللی کیفری 91فصل دوم: تطبیق دادرسی دیوان بین المللی کیفری و دادرسی کیفری ایران. 92مبحث اول: تشکیل دیوان ومراحل دادرسی آن. 92گفتار اول: طرفین و موضوع دادرسی 92گفتار دوم: مراحل شروع به رسیدگی 94گفتار سوم: استقلال دادستان. 95گفتار چهارم: صدور رای 98گفتار پنجم: تجدیدنظرخواهی از آرائ دیوان. 99گفتار ششم: اعاده دادرسی 100مبحث دوم: سیستم دادرسی کیفری ایران. 101گفتار اول: دعاوی ناشی از جرم 102گفتار دوم: رسیدگی به جرم در دادسرا 104گفتار سوم: استقلال دادسرا و دادستان. 105گفتار چهارم: اعاده دادرسی کیفری. 108نتیجه گیری و پیشنهاداتنتیجه گیری 114ارائه پیشنهادات 124فهرست منابع. 124بخش اول: بررسی آیین دادرسی دیوان بینالمللی کیفری و ایرانفصل اول: کلیات فصل اول: کلیاتمقدمهدول بزرگ جامعه جهانی بعد از جنگ در صدد بر آمدند اقدامات جدیتری را در جهت تحقق صلح جهانی به عمل آورده؛تا دیگر اشتباهات غیر قابل برگشت بروز جنگ جهانی اول و دوم تکرار نگردد. بدین سان ضرورت پیروزی از اصول حاکم بر حقوق بین الملل توسط دولتها نمایانتر گردیده شد چرا که صلح جهانی به ویژه پس از جنگ جهانی دوم بزرگترین آرمان بشریت و دولتمردان قرار گرفته است. تأسیس «دیوان بین المللی کیفری [1]» به عنوان ارگان انحصاری بین المللی در محاکمه متهمین جنایات علیه بشریت، جرایم جنگی و تجاوز و.، نقطه عطف مهمی در گرایش جدید حقوق کیفری بین المللی به شمار میآید.از طرفی، در حقوق جزای داخلی به جرایم علیه اشخاص توجه فراوان شده است و در مجموعه های قوانین و مقررات جزایی به اینگونه جرایم دقت کرده اند اما جرایم علیه انسانیت در مفهوم خاص خود اصطلاحی است که در اساسنامه دادگاه نورمبرگ برای محاکمه جنایتکاران و بزهکاران علیه انسانیت به کار گرفته شده است.الف: بیان مسأله اساسیدیوان بین المللی کیفری (ICC ) صلاحیت رسیدگی به چهار جرم از شدید ترین جرایم را دارد : نسل کشی ، جرایم علیه بشریت ، جرایم جنگی و جرم تجاوز . منظور از تأسیس چنین دادگاهی ، تعقیب مرتکبین جرایم فوق در یک دادگاه مستقل بین المللی و الزام ایشان به پاسخگویی در محضر جامعه جهانی می باشد .آرای دیوان تنها نسبت به کشورهای طرف دعوا و در موردی که موضوع حکم بودهاند لازمالاجرا است (ماده ۵۹ اساسنامه). همچنین آرای صادره از سوی دیوان از اعتبار امر مختومه برخوردار است و قابل تجدیدنظر نمیباشد. طرفین دعوی مطابق بند ۱ ماده ۹۴ منشور سازمان ملل متحد و ماده ۵۹ اساسنامه دیوان، متعهد به متابعت از آرای دیوان هستند. در صورت بروز اختلاف در معنا و حدود حکم، دیوان بنا به درخواست هر یک از طرفین رأسا حق تفسیر رأی خود را دارد (ماده ۶۰ اساسنامه). چنانچه کشوری از اجرای تعهداتی که به موجب رأی صادره از دیوان استنکاف کند، طرف دیگر حق خواهد داشت، به شورای امنیت شکایت کند و شورای امنیت در صورت ضرورت توصیه و تصمیماتی اتخاذ می کند (بند ۲ ماده ۹۴ منشور).نکته قابل توجهی که در این خصوص وجود دارد، این است که اگر یکی از اعضای دایم شورای امنیت در دیوان محکوم شود و به رأی عمل نکند و موضوع به شورا بکشد، آنگاه آن عضو دایم خواهد توانست با بهره گرفتن از حق وتوی خود، عملاً رأی دیوان را بلااثر کند و این، به دور از موازین انصاف و عدالت است.صلاحیت دیوان با صلاحیت محاکم داخلی کشور، بسیار متفاوت است. در حقوق داخلی، دادگاهها، صلاحیت عام دارند و باید تمام افراد جامعه در مقابل آنها پاسخگو باشند و آرای دادگاهها نیز به شرط رعایت قواعد شکلی و ماهوی برای همه جنبه الزامآور دارد. لکن دیوان بینالمللی دادگستری فاقد چنین ویژگی تعیینکنندهای است.بر پایه این اصل، صلاحیت دیوان در رسیدگی به هر دعوی مبتنی بر رضایت کشورهای طرف آن دعوی است و اولین کاری که دیوان باید در هر دعوی به آن رسیدگی کند، احراز این رضایت است.