در ساختار بازدارنده سلسلهمراتب مانع نوآوری و خلاقیت است و مدیران از قدرت خود به منظور کنترل و دستوردهی به مرئوسین استفاده می کنند. بر این اساس در سازمانها و به خصوص مؤسسات و مراکز آموزش عالی که امور حرفهای به شیوهای متمرکز کنترل میشود (ساختار بازدارنده)، علاوه بر اینکه یاددهندگان مجبور به اجرای استانداردهای تعیین شده از سوی مدیران خود میباشند، پرداختن به نیازها و علائق دانشجویان از سوی سازمان (دانشگاه) نیز مورد انتقاد شدید میباشد (هوی و همکاران، ۱۹۸۳). بر عکس در ساختار تواناساز، ضمن اینکه مدیران و مرئوسان از جایگاه خود مطلع میباشند، با ادغام اقتدار و اختیار، افراد هم نسبت به یکدیگر و سازمان احساس اعتماد و امنیت می کنند و هم برای به کارگیری قدرت در نقش خود توانمند میباشند و جهت حل مسائل به همدیگر کمک می کنند.
از نظر هوی و سوئیتلند (۲۰۰۰) و هوی و میسکل (۲۰۰۸) در حالی که ساختار تواناساز با ویژگیهایی چون برقراری رابطه دو طرفه، دیدن مشکلات به عنوان فرصت، پذیرش تفاوتها، توسعهی اعتماد، یادگیری از اشتباهات و پذیرش وقایع غیرمنتظره مشخص میشود، ساختار بازدارنده با ویژگیهایی چون ارتباط یک طرفه، دیدن مسائل به عنوان یک اضطرار، عدم پذیرش تفاوتها، فقدان اعتماد، مجازات اشتباهات و ترس از وقایع غیرمنتظره، از آن مجزا میگردد.
سایدن[۲]، هوی و سوئیتلند (۲۰۰۴) با توسعهی تعریف مفهومی ساختار تواناساز مراکز آموزشی به توصیف پویاییهای آن پرداختند و اظهار داشتند، از جمله ویژگیهای ساختار تواناساز این است که به یاددهنده و یادگیرنده در جریان یاددهی ـ یادگیری کمک میشود، به نظرات و دیدگاههای کارشناسانهی افراد ـ به خصوص یاددهندگان ـ احترام گذاشته میشود، ساختار دارای درجه بالایی از انعطافپذیری است به نحوی که در این نوع ساختار مدیران یا اغلب نادیده گرفته میشوند و یا در راستای پاسخگویی به نیاز یاددهندگان و یادگیرندگان عمل می کنند، قوانین اغلب به صورت مشارکتی تدوین میشوند، ارتباط افراد با یکدیگر خوب و صمیمی است. به این معنی که اغلب، افراد به صورت غیررسمی، منظم و مستمر با مدیران و زیردستان خود رابطه برقرار می کنند و مدیران نیز به عنوان شنوندگانی با رویکردی باز محسوب میشوند که تلاش می کنند اعتماد افراد به سمت خود را جلب کنند.
بدین ترتیب سازمانها و به خصوص مؤسسات و مراکز آموزشعالی توانمند، سازمانهایی هستند که با ارائه ساختارها و فرایندهای منعطف، فراهم کردن زمینه تسهیل مشارکت یاددهندگان جهت توسعهی تکنولوژیهای آموزشی اثربخش، توسعهی قابلیتها و اعتماد به نفس یاددهندگان و شفافسازی اهداف و رسالتهای خود از سازمانهای بازدارنده منفک میگردند. بنابراین از جمله مزایای ساختار تواناساز این است که این نوع ساختار از یک طرف سادگی را تشویق می کند و از طرف دیگر تصور غیرهمکارانه و غیرمشارکتی را که ساختار بازدارنده بر آن تاکید دارد را به تصوری ماهرانه و دقیق تبدیل می کند. مدیران از قدرت خود به منظور ترغیب زیردستان و طراحی ساختارهایی که تسهیلگر فرایند یاددهی ـ یادگیری است استفاده می کنند و بیش از اینکه بر انطباق و همنوایی تاکید داشته باشند به حل