جدول (۴-۸). نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه میزان رضایت در مرحله پس آزمون ۷۹
جدول(۴-۹). میانگین و انحراف استاندارد نمرات انسجام در مرحله پیش آزمون و پس آزمون ۸۰
جدول(۴-۱۰). نتایج آزمون لوین ۸۰
عنوان صفحه
جدول(۴-۱۱). نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه انسجام گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون ۸۱
جدول(۴-۱۲). میانگین و انحراف استاندارد نمرات آزمودنیها در مرحله پیگیری ۸۲
جدول(۴-۱۳). نتایج آزمون لوین ۸۲
جدول(۴-۱۴). نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره(آزمون لامبدای ویلکس) ۸۳
جدول(۴-۱۵). تاثیر غنی سازی بر کیفیت روابط در مرحله پیگیری ۸۴
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱- مقدمه
خانواده اولین، مهمتربن و والاترین نهاد اجتماعی در تاریخ بشری است که زمینه تکوین، رشد و شکوفایی عاطفی و اجتماعی اعضای خود را فراهم می کند و ازدواج حساسترین تعهد عاطفی است که انسان برای برخورداری از آرامش روانی و روابط گرم و صمیمی آن را میپذیرد. نتایج پژوهشها نشان میدهد که مسائل و مشکلات خانوادگی روز به روز در کشورمان در حال افزایش یافتن است وکیفیت روابط زناشویی افت پیدا می کند. افزایش طلاق و کشمکشهای خانوادگی نه تنها اساس خانواده ها را تهدید می کند، بلکه تهدیدی جدی برای جامعه و نظامهای اجتماعی میباشد. چرا که تربیت نسلی سالم و برخوردار از سلامت روان که بتواند آینده جامعه را بر دوش بکشد، در محیطی که آرامش و امنیت در آن کم باشد، میسر نمی شود. درکشور ما زوجها مشکلات شدید و فراگیری را در حین برقراری رابطه و حفظ آن تجربه میکنند. در واقع مشکل درماندگی زناشویی بیش از هر مقوله دیگری سبب مراجعه برای دریافت خدمات مشاورهای و بهداشت روانی میگردد(فقیرپور، ۱۳۸۳). این عوامل نشانگر کیفیت روابط زناشویی پایین و ضعف در مهارت های زناشویی است.
بسیاری از اینگونه مشکلات زناشویی به صورتی پنهان در بستر خانواده ادامه مییابند و موجودیت خانواده را مورد حمله قرار می دهند. در چنین خانوادههایی زوجها از رضایتمندی برخوردار نیستند و به دلیل قبح طلاق از نظر شرعی و اجتماعی خود را مجبور به زندگی در شرایط عدم رضایت میدانند و تدریجاً اندوه و درماندگی بر زندگی آن ها مستولی می شود و در برخی موارد طلاق پنهان یا طلاق عاطفی رخ میدهد. پیامد این گونه زندگی کردن ممکن است به صورت مشکلات روانی-فیزیولوژیکی، اختلالات عاطفی، اختلالات اضطرابی و غیره بروز کند. طبیعتاً آسیبهای اجتماعی همچون اعتیاد، بزهکاری و روسپیگری نیز مستقیم یا غیرمستقیم با این مسائل ارتباط پیدا میکنند. کیفیت روابط زناشویی پایین و عدم رضایتمندی زناشویی و درماندگی ناشی از فشارهای زندگی زناشویی ضمن اینکه زن و شوهر را در معرض اینگونه آسیبها قرار میدهد، باعث ایجاد محیط ناامنی می شود که در آن زمینه لازم برای رشد مناسب فرزندان فراهم نیست.
مسائل فوقالذکر اهمیت آموزش و پیشگیری را روشن می کند. جامعه ما از نداشتن یک برنامه منظم و الگوی کارامد برای آموزش زوجها رنج میبرد. هرچند طی سالهای متمادی آموزش خانواده به صورتهای مختلف انجام گرفته، اما این آموزشها بیشتر به انتقال اطلاعات و دانش پرداخته و در سطح نگرش و رفتار کمتر مداخله نموده است. در این پژوهش ضمن معرفی رویکردی نوین در زمینه آموزش مهارت های زناشویی، میزان اثربخشی این رویکرد در ارتقای سطح نگرش و رفتار زوجها و در ارتقای کیفیت روابط زناشویی مورد بررسی قرار میگیرد.
۱-۲- بیان مسئله:
مطالعه روابط زوجین به روشن شدن چهارچوبهای ساختاری که روابط زوجین در آن شکل میگیرد کمک میکند. در اکثر جوامع بررسی کیفیت روابط[۱] زناشویی نقش اساسی در ارزیابی کیفیت کلی ارتباطات خانوادگی دارد. کیفیت روابط زناشویی مفهومی چند بعدی است و شامل ابعاد گوناگون ارتباط زوجین مانند سازگاری، رضایت، شادمانی، انسجام و تعهد می شود( لیوایز واسپنیر[۲]، ۱۹۷۹، به نقل از پالیری، ریگالیا و فینچام[۳]، ۲۰۰۵).
سه رویکرد عمده برای مفهوم سازی کیفیت روابط زناشویی وجود دارد. رویکرد اول مربوط به لیوایز و اسپنیر(۱۹۷۹؛ به نقل از ویتنبورن[۴]،۲۰۰۷) است که کیفیت زناشویی را ترکیبی از سازگاری و شادمانی زناشویی میداند. رویکرد دوم مربوط به فینچام، بیچ و کیمپ-فینچام[۵] (۱۹۹۷) است. بر اساس این رویکرد کیفیت زناشویی منعکس کننده ارزیابی کلی فرد از رابطه زناشویی است. رویکرد سوم نظریه مارکس[۶](۱۹۸۹) است. او چهارچوب نظریه خود را چنین توضیح میدهد: یک فرد متاهل دارای سه زاویه شامل «زاویه درونی ، زاویه همسری و زاویه فرد ذی نفوذ» است. بر این اساس مارکس کیفیت زناشویی را این چنین تعریف میکند: «کیفیت زناشویی نتیجه شیوه هایی است که افراد متاهل به طور نظاممند خود را در این مثلث (سه زاویه) سازماندهی میکنند»(مارکس،۱۹۸۹).
از جمله روشهایی که برای ارتقای روابط زناشویی قابل استفاده است، شیوه های غنی سازی است. غنیسازی حرکت برای رشد رابطه زناشویی است و به تقویت رابطه از طریق ایجاد اهداف و جهتهایی برای ازدواج می انجامد (برگر و هانا[۷]، ۱۹۹۹). غنیسازی به سبکها و شیوه های مختلفی صورت میگیرد و هر کدام از این شیوه ها میزان تأثیر گذاری متفاوتی دارند. ولی بر اساس تحقیقات صورت گرفته (گیبلین[۸] ۱۹۸۶؛ به نقل از برگر و هنا،۱۹۹۹) شیوه ارتقاء روابط [۹] بیشترین میزان اثر گذاری و مطلوبیت را داشته و نتایج پژوهشها در مرحله پیگیری نیز پایایی و اثر گذاری این شیوه را بیشتر از سایر روشها نشان داده است.
در این رویکرد مهارتهایی آموزش داده میشوند که به ارضای نیازهای اساسی خانواده مانند عشق، مهربانی، تعلق، اعتماد، وفاداری، امنیت و لذت کمک میکند(سوکا[۱۰]،۲۰۰۵).
بنابرین با توجه به آنچه در مورد اهمیت کیفیت زناشویی ذکر شد و با توجه به کارایی و تأثیر گذاری بسیار مناسب شیوه ارتقائ روابط، پژوهش حاضر در نظر دارد تا اثر بخشی شیوه ارتقائ روابط را بر بهبود کیفیت روابط زناشویی بررسی کند.
۱-۳- اهداف تحقیق:
-تعیین میزان تاثیر غنیسازی روابط زناشویی بر بهبود کیفیت روابط زناشویی
-تعیین تاثیر غنیسازی روابط زناشویی بر بهبود ابعاد کیفیت روابط زناشویی(توافق، انسجام و رضایتمندی)
۱-۴- اهمیت و ارزش تحقیق:
انجام این پژوهش باعث گسترش حیطه های دانش می شود. با توجه به این که یافته های پژوهش های قبلی نشان داده است که ارتقاء روابط شیوهای مؤثر برای بهبود و ارتقای ابعاد مختلف زندگی زناشویی است، انتظار می رود نتایج این پژوهش کارایی این شیوه را برای ارتقاءکیفیت روابط زناشویی در فرهنگ ایرانی نشان دهد. همچنین با توجه به این که تاکنون تعریف مناسبی از کیفیت روابط زناشویی ارائه نشده است و ابعاد آن نیز به درستی شناخته نشده است، نتایج این پژوهش به شناخت ابعاد کیفیت روابط زناشویی و نیل به تعریفی جامع در مورد این سازه کمک خواهد کرد.
۱-۵- فرضیه های تحقیق:
– غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبود کیفیت روابط زناشویی مؤثر است.
– غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبودتوافق زناشویی مؤثر است.
– غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبود رضایت زناشویی مؤثر است.
– غنیسازی به شیوه ارتقای روابط بر بهبود انسجام زناشویی مؤثر است.
۱-۶- تعریف متغیرهای پژوهش: