- ذخیره Lifo:
در مدل اقتصادی، درآمد و سرمایه زمانی اندازهگیری میشوند که موجودیهای شرکت به قیمتهای پایان دوره فروخته شده و بلافاصله دوباره خریداری شوند. براساس سود حاصل به عایدی دوره جاری منظور میگردد و سود انباشتهای بهعنوان اندوخته تجدید ارزیابی در ترازنامه ظاهر میشود. این سود به دوره جاری تعلق دارد، زیرا نرخ بازده با هزینه سرمایهای مقایسه میشود که شامل صرف تورم نیز میباشد. این موضوع منطبق بر حسابداری نقدی است، اما حسابداری نقدی، فروش و خرید موجودیها را همزمان فرض میکند در حالیکه از دیدگاه سرمایهگذاران سود تحققنیافته بهعنوان بخشی از بازده کل درنظر گرفته میشود.
بهمنظور صرفهجویی مالیاتی، به شرکت توصیه میشود هنگامی که قیمتها روند صعودی دارند از روش Lifo برای قیمتگذاری موجودیهایش استفاده نماید، اما با هزینه کردن بخش بیشتری از موجودیهای جدیداً تحصیل شده، روش Lifo هزینههای کمتری را از دورههای قبل در موجودیها انباشته میکند. بنابراین موجودیها و حقوق صاحبان سهام به روز نبوده و مبلغ آنها کمتر از مبلغ واقعی میباشد. بنابراین تعدیل موجودیها به ارزشهای جاری ضروری است.
برعکس، روش fifo موجودیها را در ترازنامه براساس قیمتهای اخیر ارزشگذاری می کند بنابراین تعدیل موجودیها در این روش لازم نیست زیرا قیمتهای اخیر تخمین مناسبی از بهای جایگزینی جاری موجودیهاست.
ذخیره Lifo، تفاوت بین ارزش موجودیها براساس روش fifo و lifo میباشد. این ذخیره بیانگر مبلغی است که براساس روش Lifo موجودیها کمتر از واقع ارزیابی شدهاند.
اگر شرکت از روش Lifo استفاده کرده باشد، معمولاً این مبلغ در یادداشتهای همراه صورتهای مالی افشا میشود. با اضافه کردن ذخیره Lifo به Capital بهعنوان معادل سرمایه، مبنای ارزشیابی موجودیها از Lifo به fifo تبدیل میشود که تخمین بهتری از بهای جایگزینی جاری موجودیها میباشد. بهعلاوه، با اضافه کردن افزایش در ذخیره Lifo به NOPAT، در اثر افزایش موجودیها، سود تحققیافته به درآمدها افزوده میشود.
تغییرات دورهای در ذخیره Lifo را میتوان از طریق تفاوت بین بهای تمام شده کالای فروش رفته بر مبنای fifo و lifo نیز بهدست آورد. اضافه کردن چنین تغییری به سود گزارش شده، بهای تمام شده کالای فروش رفته بر مبنای lifo را به بهای تمام شده کالای فروش رفته بر مبنای fifo تبدیل میکند، اما مزیت مالیاتی lifo همچنان محفوظ است. بنابراین، اثر کلی این طرز برخورد با ذخیره lifo بهعنوان یک معادل سرمایه، ارائه ترازنامه و صورت سود و زیان بر مبنای fifo میباشد در حالیکه هزینه مالیات براساس Lifo محاسبه میگردد. تغییر از fifo به lifo هنگامی که قیمتها روند صعودی دارند، نرخ بازدهی را که براین اساس اندازهگیری میشود، بهبود خواهد داد زیرا مزیت مالیاتی lifo خودنمایی خواهد کرد. مزیت دیگر این روش، این است که نرخهای بازده محاسبه شده برای شرکتهایی که از Lifo و Fifo استفاده میکنند، مستقیماً قابل مقایسه میباشند.
۲- استهلاک انباشته سرقفلی
یکی دیگر از معادلهای سرمایه، از نحوه حسابداری تحصیل ناشی میشود. حسابداران معتقدند که سرقفلی در طول دورهای که نباید بیشتر از ۴۰ سال باشد، مستهلک میشود. هزینه استهلاک سرقفلی موجب کاهش درآمد شرکت خواهد شد، به همین دلیل بسیاری از مدیران از انجام عمل تحصیل اجتناب میکنند. برای خنثی کردن اثر هزینه استهلاک سرقفلی که یک هزینه غیرنقدی و غیر مالیات کاه میباشد، میبایست آن را به سود گزارش شده اضافه کرد و استهلاک انباشته سرقفلی را به حقوق صاحبان سهام (سرمایه) و سرقفلی مستهلک نشده، اضافه نمود. براین اساس، با مستهلک نکردن سرقفلی، نرخ بازده، بازده نقدی را که عاید سهامداران خواهد شد، بهتر منعکس خواهد کرد.
سوالات یا اهداف پایان نامه :
اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق تعیین موفقیت شرکتهای مشمول خصوصی سازی پس از واگذاری آنها از طریق ارزیابی ارزش افزوده اقتصادی است که بیانگر میزان عملکرد مدیریت و بازدهی شرکت می باشد .
همچنین به دنبال دلایل موفقیت یا عدم موفقیت سیاست خصوصی سازی (موفقیت از لحاظ عملکرد مدیریت) در بهبود عملکرد شرکتها هستیم .