۲٫ غایتگرایی: این دیدگاه پیامدها را تنها عوامل تعیینکننده در اخلاقی بودن عمل ارتباط گر میداند. حاصل، نتیجه و پیامد عمل مهم است، نفس عمل ممکن است چندان ارزش نداشته باشد.
۳٫ عمومیتگرایی: در این رویکرد، «منافع عمومی» اصل است. در مقابل این پرسش که «آیا حق داریم قانون را نقض کنیم؟» پاسخ این است که «اگر منفعت عمومی اقتضا کند، اشکالی ندارد.» برای مثال، خبرنگار در روزنامهنگاری جستجوگر، که حالت بازپرسی دارد، با تعارضهای اخلاقی متنوعی روبهرو است: حریم خصوصی را نقض میکند، و گاه از امکانات شنود بهرهمند میشود. در چنین وضعیتی، حسن نیت خبرنگار به عفو و بخشودگیاش می انجامد؛ چون منافع عمومی مورد نظر است.
۴٫ خودگرایی و خود محوری: این رویکرد معتقد است یک عمل صحیح رسانهای، عملی است که برای خود ارتباط گر لذتبخش و مطلوب باشد. کاری که شهرت، حقوق، درآمد و پایگاه فرد را در سازمان بالا ببرد، درست است.
۵٫ حقمداری یا حقیقتگرایی: مبانی اخلاق رسانهای حقمدارانه، دروندینی است. چه اطلاعاتی باید منتشر شود؟ حقیقت در واقع، دیدگاه اسلام به اخلاق رسانهای که در اصول، ارزشها و فلسفهاین دین الهی ریشه دارد، دیدگاهی عام و فراگیر و جهانشمول شمرده میشود. این دیدگاه، گرچه منتسب به فرهنگی خاص به نام فرهنگ اسلامی است، اما به دلیل فطری بودن این دین، در برگیرنده تمامی اصول و فروع اخلاقی است که در زمینه رسانه ها مطرح شده است. در این رویکرد، اصول اخلاقی لایتغیر، و ثابت و به اصطلاح، خطوط قرمزی وجود دارد که نمیتوان آن ها را نقض کرد. (دیفلور، شناخت ارتباطات جمعی)
این رویکرد، دارای اصول متنوع و قابل توجهی است. برخی از این اصول عبارتند از:
۱٫ اطلاعات به عنوان «امانت»: اصحاب رسانه ها، که عهده دار وظایف عمومی هستند، باید اطلاعات را نزد خود به عنوان «امانت» نگهدارند. این یک پایه و مبنا است. امام کاظم (س) فرمودند: «ازجمله حقوق برادر تو بر تو این است که، آنچه بر مصلحت امر دنیا و آخرت اوست، از او نپوشانی.»
پس اگر در بیان چیزی نفعی متوجه دیگری است، وظیفه انسانی حکم میکند که به او گفته شود. در این میان، تفاوتی میان خبرنگار، گزارشگر و دیگران نیست. البته اگر فرد، وابسته به رسانه هایی است که وظیفه اصلی آن ها آگاهی دهی و اطلاع رسانی است، وظیفه مضاعفی بر عهده اوست؛ زیرا این کار او به عنوان شغل محسوب میشود و در برابر بیان حقایق وظیفه دارد.
۲٫ اطلاع مردم از مصالح و منافع عموم: هر انسانی نسبت به سایر انسانها، برخوردار از «حق الناس» و نیز نسبت به خدای متعال، برخوردار از «حق الله» است. خداوند حق بندگانش را نسبت به حقوق خود مقدم گردانده است. کسی که حق مردم را پایمال کند، حق خدای متعال را راحتتر پایمال خواهد نمود.
۳٫ آگاهی و انتخاب: بدون آگاهی، انتخاب بیمعنا است. از این رو، میتوان گفت: آیه «الذین یستمعون القول و یتبعون احسنه»(زمر:۱۸) از یک اصل اخلاقی بحث نمیکند، بلکه از این اصل بدیهی سخن به میان میآورد که انتخاب، تابعی از آگاهی و اطلاع است. فرد تا از چیزی آگاهی پیدا نکند، انتخاب درستی نخواهد داشت. اصولاً «انتخاب» در پرتو شناخت و آگاهی درست است و این وظیفه رسانه های اطلاع رسانی است.
۴٫ خبرنگار شاهد: نگاه امانتدارانه به خبر از آنجا ناشی میشود که خبرنگار «شاهد» تلقی میشود. شاهد در دیدگاه قرآنی، هر آن کسی است که امانتی نزد اوست و باید آن را با پیشه ساختن تقوی و دادن شهادت، کتمان نکند. هرکسی که شهادت را کتمان کند، دارای دلی گناهکار است (بقره:۲۸۳). به تعبیر دقیقتر، در نگاه قرآنی، خبرنگاری که خبر را گزارش نمیکند و یا واقعیات و حقایق را بیان نمیکند، گناهکار است.
۵٫ توجّه به مبانی اخلاقی و ارزشی جامعه: رسانه ها در رویکرد حق مدار باید پاسدار مبانی اخلاقی و ارزشی جامعه باشند. به عنوان مثال، نوع برنامه هایی که تلویزیون ارائه میدهد و یا قواعد اخلاقیای که روزنامهنگار برای جامعه مفروض میگیرد مانند: مردمسالاری، آزادی و به طور کلی، حریمها و چارچوبهای حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و… همگی مبتنی بر اصول اخلاقیای هستند که همیشه باید پایدار بمانند.
۶٫ رسانه ها به مثابه معلم اخلاق: رسانه ها، خود برآیندی از نیروها و شرایط اجتماعی است. در جامعهای که اصول ارزشی و اخلاقی نادیده گرفته میشود، نمیتوان از رسانه ها انتظار داشت که خود را ملزم به رعایت این اصول اخلاقی بدانند. از این رو، رسانه ها در یک جامعه هم میتوانند نقش یک «معلم اخلاق» را ایفا کنند و هدایتگر مردم به سوی ارزشهای اخلاقی باشند و هم میتوانند اصول اخلاقی رایج در جامعه را گرفته و بازتولید کنند و بدینسان، رسالت خود را به درستی انجام دهند.
۷٫ «حق گویی» و «حق جویی»: این هر دو، از برجستهترین ویژگی رویکرد حق مدار است. در این رویکرد، هر گفته خلاف حقی باطل است، خواه دروغ یا تهمت باشد و یا عیبجویی بیدلیل. یکی از رسالتهای مهم رسانه ها، اطلاعرسانی است. در بیان اخبار و حوادث و وقایع به مردم، باید معیاری برای گزینش و انتخاب باشد، معیار در رویکرد دینی، حقمحوری، حق گویی و حق جویی است.
مدل کنت لاودن
با توجه به اینکه موضوع مورد توجه این نوشتار در رسانه، رسانه های مبتنی بر اینترنت و فنآوری اطلاعات میباشد، به بیان و توصیف مدل کنت لاودن پرداخته شده است.
کنت لاودن در کتاب سیستم های اطلاعاتی مدیریت میگوید: اخلاق به مجموعهای از اصول درست و نادرست اطلاق میشود که اشخاص، به عنوان عوامل اخلاقی آزاد، از آن ها برای تصمیم گیری جهت هدایت رفتارشان استفاده میکنند. سیستمهای اطلاعاتی پرسشهای اخلاقی جدیدی را برای اشخاص و جوامع مطرح ساخته اند زیرا آن ها فرصتهایی برای تغییرات اجتماعی بزرگ فراهم میسازند و در نتیجه شیوه های موجود توزیع قدرت، پول، حقوق و تعهدات را تهدید میکنند. از سیستمهای اطلاعاتی میتوان همانند سایر فناوریها مانند موتور بخار، الکتریسیته، تلفن و رادیو برای دستیابی به پیشرفت اجتماعی بهره گرفت، اما همچنین میتوان آن ها برای ارتکاب جرایم و تهدید ارزشهای اجتماعی مورد احترام مورد استفاده قرار داد. توسعه ی فناوری اطلاعات منافعی را برای بسیاری از افراد و هزینه هایی را برای سایرین به همراه خواهد داشت.
با ظهور اینترنت و تجارت الکترونیکی، مسائل اخلاقی در سیستمهای اطلاعاتی اهمیت دو چندانی یافته اند. فناوریهای اینترنت و سازمانهای دیجیتالی گردآوری، تجمیع و توزیع اطلاعات را بیش از پیش تسهیل کردهاند و دغدغههای جدیدی را در مورد استفاده مناسب از اطلاعات مشتریان، حفاظت از حریم خصوصی اشخاص و حفاظت از مالکیت فکری مطرح ساخته اند. افراد نفوذی درون سازمان با دانش خاص میتوانند با ایجاد رکوردهای ساختگی، سیستمهای اطلاعاتی را «فریب دهند » و پولهای سازمان را در مقیاسی مقایسه ناپذیر نسبت به دوره ی پیش از ظهور کامپیوتر، به حسابهای دیگر منتقل نمایند.