۲ – ۱۴ – ۲ . تحقیقات خارجی
زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش یابد، ارزش ذاتی آن با ارزشی که سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای سهام مورد نظر قایل میشوند متفاوت خواهد بود . در نتیجه، ارزش واقعی سهام شرکت ها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت(دیاموند و ورچیا، ۱۹۹۱).
آنچه در بازارهای سرمایه باید مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از افرادی که اقدام به سرمایه گذاری میکنند، مردم عادی هستند که تنها راه دسترسی آن ها به اطلاعات مهم، اطلاعیه هایی است که از جانب شرکت ها منتشر می شود . یک نمونه از این نوع اطلاعیه ها را می توان اعلان سود برآوردی هر سهم دانست که در آن سود پیشنهادی هرسهم از جانب شرکت پیشبینی شده و به اطلاع عموم رسانده می شود. حال اگر در بین سرمایه گذارانی که در بازارهای سرمایه مشغول فعالیت بوده، افرادی باشند که از نظر اطلاعاتی نسبت به سایرین در موقعیت بهتری قرار داشته باشند و به عنوان مثال از اعلان هایی که قرار است درباره سود صورت پذیرد مطلع باشند قادر خواهند بود تا بر عرض ه و تقاضای بازار تاثیر گذاشته و به اصطلاح، منجر به بروز شکاف قیمت ها شوند . دلیل اصلی آن نیز وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه است که بر طبق آن افراد مطلع از اعلان سود (و یا هرخبر با اهمیت دیگر ) را نسبت به سایرین در موقعیت تصمیم گیری مناسب تری قرار میدهد.
یکی از نکات مهمی که همواره در مورد بازارهای سرمایه به ویژه بورس های اوراق بهادار مطرح می شود، بحث کارایی بازار است که بر طبق آن تمامی اطلاعات موجود در بازار، اثرات خود را بر روی قیمت سهام منعکس میکنند . شاید بتوان از دیدگاه فرضیه بازار کارا، دلیل وج ودی حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان کرد که در آن یکی از طرفین مبادله، اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار دارد . این امر به علت وجود معاملات و اطلاعات درونی به وجود میآید.
معمولا زمانی که اطلاعات تازه ای از وضعیت شرکت ها در بازار منتشر می شود، این اطلاعات توسط تحلیل گران، سرمای ه گذاران و سایر استفاده کنندگان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و بر مبنای آن، تصمیم گیری نسبت به خرید و یا فروش سهام صورت می پذیرد این اطلاعات و نحوه واکنش به آن ها بر رفتار استفاده کنندگان، به ویژه سهامداران بالفعل و بالقوه تاثیر گذاشته و باعث افزایش و یا کاهش قیمت و حجم مبادلات سهام می شود، زیرا نحوه برخورد افراد با این اطلاعات جدید نوسانات قیمت ها را شکل میدهد . بنابرین، در صورت انتشار محرمانه و ناهمگون اطلاعات، واکنش های متفاوتی را از سوی سرمایه گذاران به واسطه وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه شاهد می باشیم که این امر تحلیل های نادرست و گمراه کننده ای را از وضعیت جاری بازار به همراه خواهد داشت . مطالب یادشده میتواند بیان گر اهمیت موضوع عدم تقارن اطلاعاتی و تاثیر غیر قابل انکار آن بر روی تصمیم گیری های اقتصادی افراد باشد.
در دهه ١٩٧٠ میلادی سه دانشمند به نام های مایکل اسپنس، جرج اکلوف و جوزف استیلیتز(برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال ۲۰۰۱) در زمینه اقتصاد اطلاعات، نظریه ای را پایه گذاری کردند که به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد . اکرلوف نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی میتواند م وجب افزایش گزینش مغایر در بازارها شود که این امر قبل از وقوع معامله برای افراد به وجود میآید . اسپنس خاطر نشان میکند که واسطه های مطلع میتوانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه های کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر کنند . اکرلوف نوعی بازار را به تصویر می کشد که در آن فروشنده نسبت به خریدار اطلاعات بیشتری را در اختیار دارد . البته حسابداران برای کاهش مشکل گزینش مغایر، سیاست افشای کامل را پذیرفته اند تا میزان اطلاعات در اختیار عموم افزایش یابد. (کیم و ورچیا، ۱۹۹۴)
در مدل کیم و ورچیا ( ١٩٩۴) برخی افراد مطلع در بازار از قبیل سهامداران عمده، اطلاعات عمومی (مانند اعلان سود) را به سمت اطلاعات محرمانه سوق میدهند . بدیهی است که این افراد دارای مزیت اطلاعاتی نسبت به سایرین هستند و از این رو قادرند تا ارزیابی بهتری نسبت به عملکرد مؤسسه از طریق اعلان سود داشته باشند . البته تمرکز اصلی آن ها بر چگونگی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی در مبادلات افر اد مطلع پیرامون زمان اعلان سود است . از نظر آنان اعلان سود منجر به افزایش حجم مبادله و گسترش عدم تقارن اطلاعاتی می شود.کیم و ورچیا اثرات این اعلان ها را به دو صورت بیان میکنند:
اول این که، اعلان های سود زمینه را برای معامله ای برابر و یکسان در بازار فرا هم میکند زیرا منجر به انتشار اطلاعات برای همه افراد حاضر در بازار می شود و بدین ترتیب باید شاهد افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در روزهای قبل از اعلان سود باشیم
دوم این که، بازار متشکل از افرادی است که تواناییهای متفاوتی در پردازش اطلاعات دارند . طبق این دیدگ اه عدم تقارن اطلاعاتی نباید قبل از اعلان سود افزایش یابد بلکه باید در یک سطح صعودی در پی اعلان سود باقی بماند . زیرا، برخی از معامله گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات هستند و این پردازش اطلاعات است که موجب افزایش حجم مبادلات در یک محیط دارای نقدینگی کم تر م ی شود، نه عدم تقارن اطلاعاتی. در این زمان معامله گران غیر مطلع به دلیل افزایش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از انجام مبادله خودداری میکنند.(کیم و ورچیا، ۱۹۹۴).
عدم تقارن اطلاعات، ناشی از روابط نمایندگی، تقاضا برای افشا اطلاعات را ضروری میسازد. طبق تئوری اقتصادی عدم تقارن، افشا اطلاعات، از عدم تقارن کاسته و هزینه سرمایه را کاهش میدهد. چرا کهآ افشا اطلاعات بیشتر به نقدشوندگی بیشتر، هزینه معاملات کمتر و در نهایت به تقاضای بیشتر سهام منتج می شود(آمیهود و میندلسون، ۱۹۹۴) بر اساس مطالعات لویز و ورچیا در سال ۲۰۰۰، افشای اطلاعات بیش تر، باعث کاهش عدم تقارن اطلاعات گردیده و نقد شوندگی بالاتر را به دنبال خواهد داشت(لویز و ورچیا،۲۰۰۰) در همین راستا، چانگ و همکاران (۲۰۰۸) در مورد تاثیر کیفیت افشا بر عدم تقارن اطلاعات، دریافتند که کیفیت افشا می تواندبه عنوان برنامه ای کارآمد، چگونگی ارتباط با سرمایه گذران را تحت تاثیر قرار دهد ، یعتنی میتواند بر موقعیت افشا شرکت، چگونگی توجه تحلیل گران به شرکت، جذب سرمایه گذاران نهادی بهبود درک عمومی کاهش هزینه سرمایه و در نهایت گزارش دهی و افزایش استانداردهای افشا بیانجامد. نتایج نشان میدهد که شکاف قیمتی به صورت منفی با افشا اطلاعات در ارتباط است . بعبارت دیگر، عدم تقارن اطلاعاتی که از طریق شکاف قیمتی بین عرضه و تقاضا تعیین شده با افزایش کیفیت افشا، کاهش مییابد. اندازه گیری های مذکور بر مبنای مدل محققین پیشین،بوش و میلر در سال ۲۰۰۷ بوده است..