- نوجوانان بزهکار از فقروعقب ماندگی تربیتی وآموزشی رنج می برند.
- نوجوانان بزهکار،اشخاص نا آرام وبی قرارند و نمی توانند جایی مستقر شوند.
- بزهکاران به ندرت گوشه گیربوده ویا منش های درون گرایانه دارند ،بلکه «معاشر» و جامعه پذیرند وبا دیگران تماس برقرار می کنند.
- نوجوانان بزهکار از نظر شخصیتی ،اشخاصی هستند بی میل ،خصومت آمیز،بدگمان ، بی قید به مبادی اخلاقی ،خودمحوری،خودمداری، بی ثباتی عاطفی، ویرانگر،برونگرا ، بیش فعال وغیر گوشه گیر.
- نوجوانان بزهکار به گردآمدن با همسالان و همگنان بیشتر علاقه نشان می دهند تا با دیگران ،تا بهتر بتوانند مورد تقلید قرار گیرند. بعضی از بزهکاران صفات مشخص رهبری هم از خودشان نشان می دهند.
علل و عوامل مؤثر در بزهکاری
طبق تحقیقاتی که توسط مددکاران به عمل آمده پنج علت اصلی زیر بیش از سایر علل در ارتکاب جرم وجنایت مؤثرشناخته شده است:
۱) عدم توجه به تربیت صحیح کودکان و فقدان راهنمایی های لازم در این مورد.
۲) نداشتن سرپرست وجدایی پدر ومادرازیکدیگر.
۳) نابهنجاریهای خانوادگی و وجود اختلاف بین پدر و مادر.
۴) سخت گیری پدرومادروبدرفتاری آنان با فرزندان خود.
۵) ظلم وستم ناپدری و یا نامادری.
ازدیگرعلل پیدایش بزهکاری می توان طردشدن وعدم مراقبت ومحرومیت ازمهرومحبت والدین که باعث احساس ناامنی واضطراب ،تصویرمنفی ازخویش کینه، توزی وگوشه گیری وکندی رشداخلاقی فرزندان شده است.همچنین حمایت افراطی ازفرزندان نیزتوسط والدین که باعث اتکای شدید به دیگران ،عدم استقلال شخصی ،احساس کم ارزشی ،تصویرمنفی ازخویش وکندی رشد عقلانی فرزندان شده است.دیگر می توان توقعات بیش ازحد وغیرمعقول والدین از فرزندان که موجب کشمکش های درونی ،احساس گناه وستیزه جویی فرزندان گردیده است.
لوی درزمینه پیدایش علل بزهکاری به دورفتارمتعارض والدین دربرخوردبا فرزندان اشاره کرده است: یکی طرد ومحروم ساختن فرزندان ازمهرومحبت خویش و دیگرحمایت افراطی بصورتی که کنترلی برپرخاشگریها وتمایلات فرزندان خود ندارد.
علل و عوامل کلی بزهکاری
- نا ایمنی عاطفی
- انحراف های اجتماعی
- عقب ماندگی عاطفی
- کشمکش های فرهنگی
- انحراف عاطفی
- کمبودهای امکانات عادی برای اظهار غریزه های اساسی
- نارسایی های اجتماعی
باید توجه داشت که تأثیر عوامل نام برده همیشه ودرباره همه بزهکاران یکسان نیست بلکه تأثیر آنها بر حسب افراد مختلف فرق می کند.یک نوجوان بزهکار باید ازشریک جرمش جدا درنظرگرفته شود.زندگی اودرخانه،مسائل ومشکلاتش درمدرسه،روابطش با پدرومادر،تصویر ونقشی که از وجود خود در ذهن دارد ودرنهایت شخصیتش باید به دقت آشکار شود ومورد تشخیص وارزیابی دقیق قرار گیرد.
عوامل مؤثر در بزهکاری
۱) عوامل اجتماعی
اوضاع واحوال محیط اجتماعی که بزهکاردرآن زندگی می کند مانند تراکم جمعیت،افکارعمومی،اعتقادات مذهبی،چگونگی زیربنای خانوادگی،تولیدات صنعتی،اعتیاد،وضع اقتصادی وسیاسی وحتی سیستم تدوین قوانین مدنی وکیفری.
۲) عامل اقتصادی
فقر گاهی عامل بزهکاری است ولی نمی توان آن را تنها عامل دانست. سوترلندولاک بعد از مطالعه حدود ۱۰۰۰۰نفر زاغه نشین اعلام داشتند که فقروبی چیزی به تنها یی عامل به وجود آورنده بزهکاری نیست وعوامل دیگری هم درپیدایش بزهکاری مؤثر است.نبودن شغل مناسب وفصلی بودن کار دربسیاری ازمنطقه ها، مرتب تغییر شغل
دادن برا ی پیدا شدن شغل مناسب به شهرهای دیگر مهاجرت کردن،جدابودن ازخانواده،زن وفرزند همه اینها باعث می شود افراد برای تأمین زندگی خود در فصیقه باشند و گاهی مرتکب بزه شوند.
۳) روابط والدین ونوجوان
همانگونه که قبلاً نیزذکرشد نوجوانی دوره تحول وتغییرودوران ناسازگاری واضطراب است.محدودی از بزرگسالان با نوجوانان احساس همدلی می کنند وآنها را درک می نمایند.غالباً بزرگسالان برسرهرمسئله ای بدون اینکه نوجوان را توجیه کنند با آنها مخالفت می کنند وروح نابسامان نوجوان را به سرکشی وامی دارند.روابط مناسب بین والدین ونوجوان می تواند کمک زیادی به نوجوان کند.اگر والدین نقش خود را درخانواده حفظ کنند وبه دلیل مشغله های شغلی نقش خود راکم رنگ نکنند نوجوان می تواند از آنها کمک دریافت کند.اگر والدین درمحیط خانواده با هم یک جوسالم وصمیمی را ایجاد کنند فرزندان احساس دلگرمی بیشتری می کنند ونسبت به آنها اعتماد بیشتری بدست می آورند وخود را با آنها همانند می کند ومسلماً این والدین
الگوهای مناسبی برای فرزندان خود هستند ووالینی که به دلایل مختلف بیشترین وقت خود را در بیرون از منزل می گذرانند از فرزندان خود غافل بوده ونقش پدری و مادری خود رابسیار کمرنگ جلوه می کنند.
۴) نقش دوستان و همسالان در بزهکاری
از اظهارات بزهکاران برمی آید که دوستان بالاترین منبع یادگیری بزهکاری بوده اند.این مسئله توجه بیشتروالدین ومربیان را برکنترل ونظارت بر دوستان نوجوانان می طلبد.بزهکاران اغلب سابقه تحصیلی خوبی ندارند، بهم زدن کلاس درس،جروبحث با معلم ، نزاع با همکلاسیها ، فرار ازمدرسه همگی در سابقه تحصیلی آنها درج شده است.متأسفانه سیستم های آموزشی جایی را برای این افراد باز نمی کنند وآنان را از مدرسه اخراج می کنند وچه بسا گاهی این افراد با هم گروههایی تشکیل می دهند ودست به بزه دسته جمعی می زنند.نوجوانی که در محیط خانه الگوی مناسبی نداشته باشد مخصوصاً زمانی که نقش پدر کمرنگ شود نوجوان کسی را برای همانند سازی کردن پیدا نمی کند به ناچار به همسالان روی می آورد واز آنهاالگوپذیری می کند.شکی نیست که مناسبات دوستانه وبرخوردهای صمیمانه موجب بسط وتوسعه شخیت نوجوان شده وراه را برای همدلی وتفاهم هموار می کند.
۵) نقش والدین و خانواده
محیط خانوادگی محیطی است که فرد درآنجا چشم به دنیا گشوده ورشد خود را آغاز می کند.در سنین اولیه زندگی با اینکه کودک هنوز راه نمی رود اما تمام حرکات اطرافیان خود را تقلید می کند.روان پزشکان معتقدند که زیربنای خانواده بایستی متکی بر دو اصل ارضاء ورفع احتیاجات ونیازهای اساسی وجسمی وروانی و سازگار نمودن کودکان به زندگی عادی اجتماعی باشد.در بررسی تأثیر محیط