هدفمندی جهان از دیدگاه قرآن و عقل
وجود غایت و هدف در جهان هستی، موردقبول همهی متکلمان و فلاسفهی الهی است؛ آنان این اصل را که هستی دارای هدف و غایتی مشخص است، پذیرفتهاند و نظم حاکم بر طبیعت را دلیل بر وجود ناظمی قادر و آگاه میدانند. هدفداری هستی بدین معناست که هستی، دارای وظیفهای مشخص و مسیری از پیش تعیینشده است که از جانب خداوند برای تمام اجزای آن معین گردیده است؛ یعنی هستی در ذات خود دارای غایت است و چنان آفریدهشده که ذاتاً وظایفش را انجام میدهد و بهسوی غایت خود حرکت میکند.
در قرآن آیاتی وجود داردکه بهطور صریح و با تعابیر مختلف بر هدفمندی هستی دلالت دارد:
- اعطای کمال وجودی به هر شیء و هدایت آن بهسوی کمال: ربُنا الذی اعطی کل شیءِ خلقه ثم هدی، (پروردگار ماکسی است که هر چیزی را خَلقی که درخور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است).
- هدایت موجودات بهسوی آنچه برایشان تقدیر شده است: الذی خلق فسوّی. والّذی قدّر فهدی، (همانکه آفرید و هماهنگی بخشید و آنکه اندازهگیری کرد و راه نمود).
- نفی بیهودگی و اینکه خلقت، حق است: و هو الذی خلق السموات و الارض به الحق، (و او کسی است که آسمانها و زمین را بهحق آفرید).
- مهمتر از همه، توصیف «صنع الهی» به «حکمت» است که اقتضای این صفت، هدفدار بودن هستی است: سَبّح اسمَ رَبّکَ الا علی. اَلّذی خَلَقَ فَسَوّی. وَالَّذی قَدَّرَ فَهَدی؛ (نام پروردگار والای خود را به پاکی به ستای. همانکه آفرید و هماهنگی بخشید و آنکه اندازهگیری کرد و راه نمود.)(پژوهشکده حوزه و دانشگاه،۸:۱۳۸۱)
هدف زندگی انسان ازنظر قرآن
بهرهگیری از زبان وحی در شناخت هدف زندگی انسان، چشماندازی وسیعتر ازآنچه پندار ماست پیش روی ما مینهد؛ زیرا شناخت ویژگیهای انسان، چنانکه باید، تنها در توان خالق یکتاست. قرآن، در آنجا که سخن از هدف آفرینش انسان و سیر حرکت او پیش میآید، انسان را موجودی روحانی و معنوی تلقی میکند و خطمشی زندگی او را نیز با توجه به این مهم ترسیم می کند. تقسیم حیات انسانی به دو دورهی دنیوی و اخروی، بیان این نگرش است که سرانجام، انسان باید در میدانی وسیعتر از دنیا به حیات خود ادامه دهد تا خلقت او عبث نباشد. پس چهبهتر که درگذر دنیا توجه خود را به بخش ابدی حیات خود یعنی حیات اخروی معطوف نماید. پرورش قوای فکری و برخورداری از تعلیم و تربیت صحیح و نیز بهرهگیری از نعمتهای موجود در حیات دنیوی، همه میتواند با توجه به حیات ابدی او تنظیم گردد. ازنظر قرآن، انسانی سعادتمند است که خدا را عبادت کند و به او نزدیک شود. البته، عبادت خدا به معنای نفی بهرهگیری از دنیا نیست، بلکه به این معناست که تمام جلوهها و قوای فکری و استعدادهای نهفتهی انسانی باید یک هدف را مدنظر قرار دهند و آن خداست. در اصطلاح قرآن، انسانی کامل است که به قرب الهی دست یابد. پس هدف رندگی از دید قرآن، عبودیت و درنهایت قرب الی الله است.
مفهوم هدف در تعلیم و تربیت
بنابراین، هدفهای تربیتی دارای سه کارکرد هستند: رهبری فعالیتهای تربیتی، ایجاد انگیزه در مربی و متر بی بهمنظور تلاش در جهت دستیابی به هدف، ارائه معیاری برای ارزیابی فعالیتهای تربیتی. ویژگی مشترک تمام اهداف تربیتی آن است که این اهداف نتیجهی یک یا چند فعالیت تربیتیاند. (پژوهشکده حوزه و دانشگاه،۱۳۸۱: ۵)
علامه طباطبایی هدف از تعلیم و تربیت را در مبحث ارزششناسی مطرح کرده است. ایشان هدف از حیات آدمی را دست یافتن به کمال میداند وبرترین مرتبه کمال را عبودیت خداوند ذکر میکند و تجلی چنین کمالی تنها در (حیات طیبه) دیده میشود. وی متذکر میشود که تنها راه رسیدن انسانها به چنین هدفی آن است که نفس آدمی را به او بشناسانند و بدین ترتیب او را در قلمروهای علم و عمل تربیت کنند. در ناحیه علم حقایق مربوط به او را از مبدأ تا معاد به او تعلیم دهند تا هم حقایق عالم را بشناسند و همنفس خود را که با حقایق و واقعیات جهان مرتبط است، زیرا در این صورت نسبت به نفس خویش از شناختی حقیقی برخوردار میشود اما در ناحیه عمل، باید تبعیت از قوانین صالح اجتماعی را از وی انتظار داشته باشند تا شئون زندگی اجتماعی وی صالح گردد و مفاسد زندگی اجتماعی او را از برخورداری از علم و عرفان بازندارد و پسازآن یک سلسله تکالیف عبادی را به وی محول نمایند که در اثر تکرار و مواظبت بر عمل به آنها، نفس و سودای دلش بهسوی مبدأ و معاد متوجه شود. (درویشی به نقل ازایمانی نائینی،۱۳۷۶: ۱۸۸)
درواقع علامه طباطبایی هدف غایی تعلیم و تربیت را در راستای هدف آفرینش انسان رسیدن انسان به توحید، در مرحلهی اعتقاد و عمل میداند؛ بنابراین رسالت عمدهی تعلیم و تربیت اسلامی تأمین و محقق ساختن هدف آفرینش انسان است و نظام تربیتی باید همهی تلاش و همت خویش را در رساندن انسان به توحید در مرحلهی اعتقاد و عمل به کار گیرد و انسانهایی را تربیت نماید که توحید