تجربه ی خالصانه یکدیگر شوند، رابطه به دگرگونی های زیاد دچار خواهد شد. تغییرات اساسی نه فقط از طریق بینش و نه مذاکرات منطقی، که به واسطه ی تجارب جدید هیجانی و رخدادهای نوین تعاملی شکل می گیرند (حسینی، ص ۴۴۱).
یکی از سازه هایی که تغییرات زیادی را تبیین می کند، فضای هیجانی حاکم بر ازدواج است. منظور از فضای هیجانی حاکم بر ازدواج، وجود ترکیبی از هیجانات مثبت و منفی است که از ازدواج خا را با هم متفاوت می کند. به گفته کریستنسن و والزینسکی (۱۹۹۷)، فضای هیجانی ازدواج می تواند در محوری با دو کرانه «مهرورزی» و «هم ستیزی» خلاصه شود. چهار گوشه این محور نیز نمایانگر «چهار نوع فضای اصلی هیجانی» حاکم بر روابط زناشویی است: گرم (مهرورزی بالا و هم ستیزی بالا)، خصمانه (مهرورزی اندک و هم ستیزی بالا)، ملایم (مهرورزی اندک و هم ستیزی پایین)، جنجالی یا طوفانی (مهرورزی بالا و هم ستیزی شدید) (همان منبع، ص ۶۵۴).
محور ۱-۲: فضای هیجانی حاکم بر ازدواج
تعارض
تعارض عبارت است از یک حالت هیجانی منفی که به علت ناتوانی در انتخاب، دست کم یکی از دو هدف ناسازگار و سازگار به وجود می آید. تعارض زمانی پیش می آید که فرد نتواند دست کم از دو راه سازش ناپذیر، یکی را انتخاب کند. زندگی مشترک همواره با دورنمایی زیبا برای زوجین آغاز می شود و همچنین عدم شناخت کافی، پس از چندی مشکلاتی بروز می کند که همچنین با تدبیر و درایت با آن ها برخورد نشد، می توان بنیان زندگی را به مخاطره بیاندازد. با انتظارات سطح بالایی که افراد از ازدواج دارند، احتمالاً جای تعجبی نیست اگر خیلی از افراد دریابند که روابطشان این انتظارات را برآورده نمی کند (مارکن و هالوگ ۱۹۹۸).
به گفته جاکوبسن و کریستنس (۱۹۹۸)، ایجاد تغییر در تعارضات زناشویی به مرحله ای که خانواده در آن قرار دارد بستگی تام دارد. این محققان معتقدند درمان زوج های جوان تر، آسان تر از کسانی است که سال ها با هم زندگی کنند. به گفته ی بل و بلکنی (۱۹۹۷)، «تعارض زناشویی» یعنی تعاملاتی که در آن ها، همسران اهداف ناسازگارانه ای با یکدیگر داشته باشند. تعارض مجادله ای است بر سر اثبات ارزش ها و ادعاها برای دستیابی به موقعیت، قدرت و منابعی که باعث صدمه، تخریب و حذف طرف مقابل می شود (به نقل از ویلموت و ماکر ۲۰۰۱). تعارض وقتی بروز می کند که یکی از طرفین درگیر نیازمند تغییر باشد، تا ادامه رابطه و رشد امکان پذیر گردد.