اشیای مقدس و غیرمقدس؛
ج) اعمال و مناسکی که بر امور مقدس تکیه دارند؛ د) قانون اخلاقی که اعتقاد به مصوب بودن آن از ناحیه خدایان وجود دارد؛
ه) احساسات با مشخصه دینی (مانند خشیت، احساس راز و رمز، احساس گناه و پرستش) که در محضر امور مقدسه و درضمن مراسم خاص سر درمی آورند؛
و) دعا و دیگر صور ارتباط با خدایان؛
ز) جهان بینی و تصویر عام از جهان به عنوان یک کل و موقعیت فرد در آن؛
ح) نظامی کم و بیش کامل در مورد چگونگی حیات فرد که بر جها ن بینی مبتنی است؛
ط) یک گروه اجتماعی که امور مذکور آنان را به هم پیوسته است؛
آلستون می افزاید : در تعریف دین می توانیم بگوییم وقتی این مشخصه ها به اندازه کافی وجود داشته باشد، ما دینداریم. (گلاک و استارک به نقل از انوری، ۱۳۷۳ ) با مشاهده ی این موضوع که مطالعات تجربی مربوط به دین به نتایج متناقضی منتهی می شود و هر محققی به سلیقه ی خود دین را تعریف می کند، با مروری بر نتایج این تحقیق ها، ویژگی های متفاوتی را برای دینداری برگزیده اند. آنها این ویژگیها را حول پنج بعد جمع کرده و مفهوم عملیاتی مجزایی از دین ساختند. این ابعاد پنج گانه براساس نوشته ی این دو محقق در کتاب “پارسایی آمریکایی: ماهیت تعهدات مذهبی” تدوین شده است:۱ . بعد اعتقادی یا باورهای دینی: ۱) نوعی ادراک فردی برخاسته از معرفت دینی که به فرد بینش خاصی در زمینه حقانیت اصول دینی ارائه می دهد. در واقع، بعد اعتقادی[۴] عبارت است از: باورهایی که انتظار می رود پیروان آن دین به آنها اعتقاد داشته باشند.
- ۲. اعمال دینی[۵] : که به دو دسته تقسیم می شوند:
الف) شعائر یا مناسک : آداب و رسوم تدوین شده که در میان معتقدان به دین رفتارهای نمونه ای به حساب می آیند . مناسک به طورکامل مراسمی اند که هر دین از پیروان خود انتظار دارد آنها را بجا آورند.
ب( پرستش و دعا[۷] : اعمال فردی و خصوصی که فرد آنها را با رضایت خاطر بدون اجبار انجام می دهد ، زیرا اینها اعمالی غیررسمی اند(طالبان، ١٣٨٠ : ١۱).
- ۳. بعد تجربی دین :[۸]موقعیت های برتر ایجاد شده ای که فرد در آنها خود را رویاروی و مواجه با شعور برتر احساس می کند. (ویلیام، ١٣٧٧: ۸).
۴ . دانش دینی: شامل حداقل آگاهی فرد مؤمن از دین مورد قبول خود اوست، زیرا شناخت اصول و فروع دین و سنت ها، تاریخ و دیگر امور دینی در کمترین سطح ممکن لازم است تا فرد را به عمل دینی بکشاند.
۵ .پیامدها[۹] : این بعد بر رفتار روزمره و غیردینی افراد ناظر است. حضور و وجود اندیشه و حسی خداگرایانه در متن زند گی که در رفتار غیردینی فرد استحکام می یابد و به زندگی او رنگ و بوی دینی می دهد، از نتایج و پیامدهای دینداری است ).طالبان،١٣٨٠: ١٢).
مؤلفه های دینداری گلاک (۱۹۶۲ ) به اختصار در زیر توضیح داده می شود:
– بعد تجربی : افراد دینی، به دانش مستقیمی از واقعیت نهایی خواهند رسید یا همان دین را تجربه خواهند کرد؛
– بعد ایدئولوژیک: فرد دینی به باورهای خاصی پایبند است؛
– بعد تشریفاتی (آیینی) : افراد دینی، اعمال دینی خاصی دارند؛
– بعد عقلانی: فرد دینی از اصول اساسی ایمان و کتاب مقدس خود آگاه است؛
– بعد پیامدی: این بعد شامل اعمال و نگر شهایی است که افراد در نتیجه دینشان باید اتخاذ کنند.
ساختار دین از دیدگاه اندیشمندان مسلمان
تعریف دین و ساختار آن با بهره گرفتن از منابع معتبر دینی را می توان در نظریات دانشمندان اسلامی جستجو کرد . آیت الله جوادی آملی (۱۳۷۷ ) با مجزا کردن معنای لغوی و اصطلاحی دین، معتقد است دین از نظر لغوی به معنای انقیاد، خضوع، پیروی، اطاعت، تسلیم و جزاست و معنای اصطلاحی آن عبارت از مجموعه ی عقاید، اخلاق، قوانین و مقرراتی برای ادار ی امور جامعه انسانی و پرورش انسانهاست. توجه به سه جزء عقاید، اخلاقیات و احکام که در تبیین مذکور از ساختار دین بیان شد، در تعریف بیشتر فیلسوفان دینی مشاهده می شود، طالبان(۱۳۷۸ ) به نظر می رسد انقیاد و خضوع و تسلیم در برابر گزاره های دینی که از منبع غیب ناشی شده و نیز مؤلفه های احکام دینی در تبیین یادشده، وجه امتیاز این نظریه با نظریات ساختاری دانشمندان غربی از دین است که در این