ب. جرئت[۴]: ابراز احساسات، باورها، افکار و دفاع منطقی و مطلوب از حقوق خویش را مورد نظر قرار میدهد.
ج. حرمت نفس[۵]: توان خودآگاهی و درک و پذیرش خویش و احترام به خود را بررسی می کند.[۶]
د. خودشکوفایی[۷]: توانایی تشخیص استعدادهای ذاتی و استعداد انجام کارهایی را که شخص میتواند، میخواهد و از انجامدادنآنها لذت میبرد، بررسی میکند.
ه. استقلال[۸]: توانایی خودرهبری، خویشتنداری فکری و عملی و رهایی از وابستگیهای هیجانی را بررسی میکند.
۲-۳-۷-۳-۲- مهارتهای میان فردی[۹]:
تواناییهای فرد را برای سازگاری با دیگران و مهارتهای اجتماعی مشخص میسازد و مشتمل است بر:
الف. روابط میان فردی[۱۰]: آگاهی، فهم و درک احساسات دیگران، ایجاد و حفظ روابط رضایتبخش دوجانبه که به صورت نزدیکی هیجانی و وابستگی مشخص میشود.
ب. تعهد اجتماعی[۱۱]: توانایی فرد را در معرفی خود به عنوان عضوی مفید، سازنده و دارای حسّ همکاری در گروه اجتماعی خویش، مورد بررسی قرار می دهد.
ج. همدلی[۱۲]: توان آگاهی از احساسات دیگران ودرک و تحسین آن احساسات را بررسی میکند.
۲-۳-۷-۳-۳- سازگاری:
انعطافپذیری و توان حل مسئله و واقعگرایی فرد را دربر میگیرد و مشتمل است بر:
الف. مسئلهگشایی[۱۳]: توانایی تشخیص و تعریف مشکلات و ایجاد و کاربست راهحلهای مؤثر را مورد مطالعه قرار میدهد.
ب. آزمون واقعیت[۱۴]: توانایی ارزیابی رابطه بین تجربه عاطفی و عینیّتهای موجود را بررسی میکند.
ج. انعطافپذیری[۱۵]: توانایی کنار آمدن با هیجانها، افکار و رفتارهای فرد در شرایط و موقعیتهای گوناگون را بررسی میکند.
۲-۳-۷-۳-۴- کنترل استرس:
توانایی تحمّل تنش و کنترل تکانهها را مشخص میکند و مشتمل است بر:
الف. توانایی تحمل استرس[۱۶]: توان تحمّل فرد را دربرابر رویدادهای ناخوشایند و شرایط تنشزاو هیجانهای شدید بررسی میکند.
ب. کنترل تکانه[۱۷]: توانایی مقاومت فرد را در برابرتنشها یاوسوسه وکنترل هیجانهای خویش بررسی میکند.
۲-۳-۷-۳-۵- خلق عمومی:
نشاط و خوشبینی فرد را نشان میدهد و مشتمل است بر:
الف. شادی[۱۸]: توانایی احساس رضایت از زندگی، احساس رضایت از خود و دیگران، سرزندگی و ابراز احساسات مثبت را بررسی میکند.
ب. خوشبینی[۱۹]: توانایی توجه به جنبههای روشنتر زندگی و حفظ نگرش مثبت را، حتی هنگام وجود احساسات منفی و ناخوشایند، مورد نظر قرار میدهد. (حسینى حسینآبادى،۱۳۸۴ )
۲-۳-۸- هوش هیجانی از دیدگاه اسلام
در اسلام به طور ضمنی هوش معنوی مورد توجه فراوانی قرار گرفته است. برای مثال عوامل مؤثر بر هوش معنوی در متون اسلامی تقوا و پرهیزگاری به همراه تمرینات روزمره از قبیل تدبر در خلقت، تدبر در آفاق و انفس، روزه داری، عبادات، خواندن قرآن و تدبر صادقانه در آیات قلمداد شده است (سهرابی، ۱۳۸۷ ).
قرآن به افراد باهوش معنوی بالا، صفت اولوالاباب میدهد، که منظور افرادی هستند که به جوهره حقیقت پی برده اند و از پرده های اوهام عبور کردهاند. به طور کلی، اصولی که در دین مبنایی مطرح شده است، مانند دستیابی به وحدت در ورای کثرت ظاهری، یافتن پاسخ در مورد مبدأ هستی و تشخیص الگوهای معنوی و تنظیم رفتار بر مبنای آنها، محورهای اصلی هوش معنوی هستند. ما میتوانیم با رشد هوش معنوی، انسانهای دینداری پرورش دهیم. هوش معنوی به افراد، دلسوزی، مهربانی، یکپارچگی در تفاوتها و اتکا به معناداری را می آموزد (غباری بناب و سلیمی، ۱۳۸۶)
دین اسلام با ژرفنگری، کنترل و مدیریت احساسات و عواطف را مورد توجه قرار داده است. قرآن کریم تحقیر کردن و خوار شمردن را باعث کاهش اعتماد به نفس و ایجاد کمبود در طرف مقابل میداند و این صفات را به فرعون و طاغوتیان نسبت میدهد که قوم خود را تحقیر و خوار میکنند و آنان نیز از او اطاعت میکنند. (زخرف: ۵۴)
بنابراین، یکی از صفات اهل ایمان، دوست داشتن و عشق ورزیدن به دیگران است. بر اساس روایات، دوست داشتن دیگران، بُعدی از دین و رکن عقل است و موجب آسودگی عقل و قلب میگردد.( فلسفی، اخلاق از نظر همزیستی و ارزشهای انسانی )خداوند در قرآن به پیامبر خطاب میکند که اگر سختدل و خشن بودی، مردم از اطراف تو پراکنده میشدند. (آل عمران: ۱۵۹)
حضرت علی(ع)در روایتی ضمن تأکید بر صمیمت و دوست داشتن دیگران میفرماید: «خداوند مهربان است و هر مهربانی را دوست دارد؛ مهربانی کن تا مهربانی ببینی».در روایتی دیگر، امام صادق(ع)میفرمایند: «در معاشرت با مردم میانهرو باش؛ نه خشن و تندخو، که کسی به تو نزدیک نشود، و نه ضعیف که تو را تحقیر کنند». ( مطهری، انسان کامل )
با نگاهی به منابع حدیثی شیعه درمییابیم که مؤلفههایی چون مسئولیتپذیری اجتماعی، همدلی، تشخیص هیجانات دیگران و ارتباط میانفردی، با عناوینی چون صله رحم و آداب معاشرت با دیگران آمده است.یکی از موضوعات مهم مطرح در نظریه هوش هیجانی، خودآگاهی است؛ در آیات و روایات متعددی به ضرورت خودشناسی و منافع آن اشاره شده است؛ حدیث معروفی از نبی مکرم اسلام نقل شده است که می فرماید: «هرکسی نفس خود را بشناسد، خدای خود را خواهد شناخت». ( مجلسی، بحارالانوار).
همچنین خداوند متعال میفرماید: «به زودی نشانههای خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان میدهیم تا برای آنها آشکار گردد که او حق است». (فصلت: ۵۷)
در روایتی دیگر امیرالمومنین(ع)می فرماید «معرفت و شناخت نفس، سودمندترین شناختهاست». همچنین حضرت درجایی دیگر میفرماید: «هر قدر بر دانش شخصی افزوده شود، اهتمامش به خودش بیشتر میگردد و در راه تربیت و اصلاح خویش بیشتر میکوشد». لازم به ذکر است که در دین اسلام، خودشناسی با شناخت نیازهای انسانی ارتباط تنگاتنگی دارد. (مصباح یزدی، خودشناسی برای خودسازی)
۱- Marc J. Riemer
۲- Interapersonal Components
۳- Emotional Self Awareness
۱- Assertiveness
۲- Self-Regard
-[۶] کوپر اسمیت «حرمت نفس» را چنین تعریف مىکند: ارزشیابى فرد درباره خود یا داورى فرد درباره ارزش خود که دو جنبه وابسته به یکدیگر دارد: «حسّ سودمندى» و «حسّ ارزشمندى». وى در تحقیق خود، به این نتیجه رسید که افراد برخوردار از حرمت نفس بالا، افرادى هستند که با احساس «اعتماد به نفس» و بهرهگیرى از استعداد و خلّاقیت خود به ابراز وجود مىپردازند و به آسانى تحت تأثیر عوامل محیطى قرار نمىگیرند. محمّدصادق شجاعى، رابطه میزان توکّل به خدا با حرمت خود، پایان نامه کارشناسى ارشد روانشناسى، قم، مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمینى، ۱۳۸۲٫
۴- Self-Actualization
۵- independence
۶- Interpersonal Components
۷- Interpersonal Relationship
۸- Social Responsibility
۹- Empathy