.
سود اقتصادی EP
از نظر اقتصاددانان شرکتی تولید ثروت می کند ، که بازده سرمایه آن بیشتر از هزینه سرمایه بکار گرفته شده باشد (همیلتون ۱۷۷۷ و آلفرد مارشال ۱۸۹۰) سود اقتصادی میزان سود شرکت بعد از کسر کلیه هزینه های عملیاتی و تولید ، می باشد یعنی :
EP = (ROCE – WACC)* CAPITAL
EP = EBIT (1-T) – WACC *CAPITAL
EBIT: سود قبل از بهره و مالیات WACC: میانگین موزون هزینه سرمایه
CAPITAL: مجموع ارزش دفتری بدهی و حقوق صاحبان سهام
معایب :
۱ـ ترازنامه میزان سرمایه گذاری واقعی انجام شده را منعکس نمی کند . ۲ـ ممکن است که سود اقتصادی بالا ، NPV منفی به همراه داشته باشد . اگر ارتقاء پاداش مدیران بر پایه این معیار باشد این عامل مدیران را به این سمت تشویق می کند که به پروژه هایی اهمیت بدهند که EP کوتاه مدت بیشتری داشته باشد و بلند مدت را فراموش کنند . پروژه ای ممکن است که EP کوتاه مدت خوبی داشته باشد ولی NPV آن منفی باشد و ارزش سهامداران را تخریب کند . ۳ـ مشکل تخصیص درامدها و سرمایه بخشهای مختلف شرکت . برای بکار گیری EP در سطوح پایین شرکت باید سرمایه بکار گرفته در هر قسمت و سود بدست آمده را محاسبه کنیم . از طرفی بسیاری از هزینه ها و سرمایه بکار گرفته شده بین چندین واحد مشترک می باشد و تفکیک و جداسازی این هزینه ها و درآمدها ممکن نمی باشد . از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست (آرنولد و گلن،۱۹۹۸، ۷۰۰)[۱].
۵ـ۳ ـ۲ ) ارزش افزوده اقتصادی
ارزش افزوده اقتصادی کشف جدیدی نیست. یک معیار عملکرد که درامد اضافی نامیده می شود و از تفاوت سود عملیاتی و هزینۀ سرمایه به دست می آید .
اولین کسی که مفهوم درآمد اضافی را ذکر کرد آلفرد مارشال در سال ۱۸۹۰بود و مارشال سود اقتصادی را تعریف کرد . این ایده اولین بار در اوایل این قرن توسط چارچ[۲] در ۱۹۱۷ و در سال ۱۹۲۴ توسط اسکول[۳] در تئوری حسابداری به کار برده شد تا این که از این مفهوم در نوشته های حسابداری مدیریت در سال ۱۹۶۰ استفاده شد . در دهه ۱۹۷۰ استرن مشکلات ارزیابی عملکرد شرکتها از طریق روش های حسابداری را برشمرد . وی بر این باور بود که براساس روش های اقتصادی کار را پیش می برد تا اینکه در سال ۱۹۸۶ شریک خود یعنی بنت استیوارت کتابی تحت عنوان در جستجوی ارزش را به چاپ رساند که روش آن تعیین ارزش سهامدار بود که آنرا ارزش افزوده اقتصادی نام نهاد . ارزش افزوده اقتصادی بعنوان سنجش عملکرد شرکت توسط استرن و استیوارت در نیویورک گسترش یافت. اقتصاددانان از زمان آدام اسمیت براین عقیده اند که هدف هر شرکتی و مدیران باید به حداکثر رساندن ارزش فعلی شرکت برای دارندگان آن باشد . برنده جایزه نوبل ، مرتون میلر ، با تأکید مجدد بر این هدف آنرا بصورت حداکثر کردن ارزش فعلی خالص مطرح می کند . از آنجائیکه ابزار وی برای بودجه بندی سرمایه در بلند مدت است ، ارزش افزوده اقتصادی قصد بکار گیری این مفهوم بصورت سالانه دارد (حتی ماهانه) یعنی هدف ارزش افزوده اقتصادی برای اندازه گیری ارزش ایجاد شده در یک دوره می باشد . همچنین برای ارزیابی صحیح عملکرد مدیران شرکت و ارزش تجارتشان کاربرد دارد(ملکیان، ۱۹۹۸، ۲۰)[۴].
[۱]-Arnold, Glen, 1998, P.700
[۲]-Church,1917
[۳]-Scovell,1924
[۴]-Makelainen, 1998, p20
سوالات یا اهداف پایان نامه :
اهداف تحقیق
بدیهی است سرمایه گذاری زمانی می تواند به صورت فراگیر در کشور انجام پذیرد که بستر مناسب آن وجود داشته باشد. برای ایجاد بستر مناسب سرمایه گذاری در بورس، دو نکته حائز اهمیت است:
اول این که از طریق اعمال سیاست های ثبات اقتصادی نوسانهای و تکانهای اقتصادی کاهش یابد و بدین ترتیب، سرمایه گذاران بتوانند در یک فضای نسبتاً امن اقتصادی و بدون نگرانی از تکانهای شدید غیر قایل انتظار، اقدام به سرمایه گذاری کنند.
دوم آنکه وضعیتی فراهم شود که دستیابی به اطلاعات وتحلیل آن برای تمام سرمایه گذاران به آسانی امکان پذیر باشد (مولایی نژاد،۳،۸۸،۵۳)۱.
در این میان شفافیت اطلاعات حسابداری و ارائه منصفانه آنها از مهمترین ویژگی های کیفی اطلاعات تهیه شده حسابداری می باشد. هدف عمده این پژوهش این است که آیا تعدیلات در سود حسابداری نظیر هموارسازی سود بر شاخصهای جدید ارزیابی عملکرد نظیر ارزش افزوده اقتصادی EVA نیز اثرگذار خواهد بود یا خیر؟ در حقیقت دستکاری مدیریت در سود حسابداری (هموارسازی سود) چه اثراتی می تواند در شاخصهای جدید ارزیابی عملکرد داشته باشد.