با سطوح بالاتری از رضایتمندی در رابطه زوجی همبستگی دارند.
انواع هشت گانه عشق در نظریه اشترنبرگ شامل این موارد می باشد:
- فقدان عشق: وقتی است که هر سه جزءِ صمیمیت، شور و اشتیاق و تعهد غالب هستند. بخش عمده ی روابط بین فردی و تعاملات اتفاقی ما با دیگران را این نوع رابطه تشکیل می دهد.
- ۲. دوست داشتن: فقط جزءِ صمیمیت وجود دارد و دو جزءِ شور و اشتیاق و تعهد در رابطه وجود ندارند.
- شیدایی: تماماً شور و هیجان است، بدون تعهد و یا صمیمیت. این نوع از عشق به سرعت به وجود می آید و همراه با درجات بالایی از برانگیختگی سایکوفیزیولوژیک است.
- عشق تو خالی: عشقی که صرفاً برخاسته از تصمیم یا تعهد و حفظ رابطه است و عشق و شور و اشتیاق در آن جایی ندارند هر چند در جوامع غربی این نوع از عشق مختص مراحل پایانی رابطه زناشویی در نظر گرفته می شود و در جوامع سنتی تر ممکن است این اولین مرحله شروع یک رابطه باشد.
- عشق رمانتیک: ترکیب اجزای صمیمیت و شور و اشتیاق
- عشق شراکتی: ترکیب اجزاءِ صمیمیت با تعهد این نوع از عشق را که در واقع نوعی دوستی طولانی مدت همراه با تعهد به حفظ رابطه است، شکل می دهد. در ازدواج هایی که به مرور زمان جذابیت های جسمانی و جزءِ شور و هیجان افول می کند این وضعیت دیده می شود و زن و شوهر به دوستانی برای زندگی تبدیل می شوند.
- عشق کور: ترکیب صرفاً شور و اشتیاق با تعهد که صمیمیت در آن نقش ندارد. طرفین بعد از یک دیدار اتفاقی به سرعت عاشق شده و ازدواج می کنند، این گونه روابط معمولاً متزلزل بوده و معرض خطر فروپاشی قرار دارند.
۸ . عشق کامل: رابطه ای که در آن هر سه جزء صمیمیت، شور و اشتیاق و تعهد به تناسب وجود دارد. متعددی انجام گرفته است و ارتباط این اجزا با رضایتمندی از رابطه زوجی نشان داده شده است. بنابراین مقیاس اشترنبرگ به عنوان مقیاسی مناسب جهت سنجش اجزای عشق و پیش گویی رضایتمندی از رابطه زوجی در سطح جهان مطرح و مورد پذیرش می باشد.
رضایت زناشویی
رضایت زناشویی به عوامل زیر بستگی دارد (نیومن، ۱۹۹۱)
- سطح تحصیلات بالا
- پایگاه بالایی اقتصادی ـ اجتماعی
- تشابه علایق، هوش و شخصیت زن و مرد
- مراحل اولیه یا مراحل بعدی دوره حیات خانواده
- هماهنگی روابط جنسی
- برای زنان، ازدواج دیرتر
سطوح بالاتر تحصیلی و پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی بالاتر شاید به این علت به رضایت بیشتر زناشویی منجر می شود که برخورداری از این عوامل با مهارت های بهتر برای حل مشکل و فشارهای روزمره کمتری همراه است. گرچه بنا بر یکی از باورهای فرهنگی افراد متفاوت به هم جذب می شوند، اما نتایج پژوهش نشان می دهد ه تشابه زوج با رضایت زناشویی همبسته است، شاید به خاطر راحتی بیشتری که افراد مشابه در هم فهمی با یکدیگر و رفتن به دنبال علایق مشترک دارند. رضایت زناشویی در سال های فرزند پروری افت پیدا می کند و وقتی که بچه ها به دنیا نیامده اند و یا وقتی که خانه را ترک می کنند، سطح رضایت زناشویی بالاتر است. شاید افزایش رضایت در این دوران به این علت است که همسران وقت و انرژی بیشتری برای فعالیت های مشترک دارند و موارد تعارض های مربوط به روش ترتیب بچه ها کمتر است. بیشتر پژوهش ها حاکی از تنوع و فراوانی بیشتر از فعالیت های جنسی است، اما تأکید آنها بر این است که رضایت زناشویی بیشتر بسته به وفاق جنسی (هماهنگی یا توافق جنسی) است تا فراوانی فعالیت جنسی (کار، ۲۰۰۴؛ ترجمه پاشا شریفی، ۱۳۸۵).
الگوهای رشد روابط
در یک بررسی در زمینه مسائل عشقی، کیت و للوید (۱۹۸۸) نظریه های روابط پیش از ازدواج را در سه طبقه تقسیم کرده اند:
- نظریه سازگاری
- نظریه فرآیند روابط بین فردی
- نظریه مبادله
نظریه سازگاری