در راستای هدف کلی، اهداف فرعی ذیل مدنظر هستند:
- وضعیت تفکر استراتژیک در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
- سنجش میزان توانمندسازی روان شناختی کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
- بررسی رابطه نگرش سیستمی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
- بررسی رابطه تمرکز بر اهداف و توانمندسازی روانشناختی کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
- بررسی رابطه فرصت جویی هوشمندانه و توانمندسازی روانشناختی کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
- بررسی رابطه تفکر در زمان و توانمندسازی روانشناختی کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
- بررسی رابطه پیشروی با فرضیه ها و توانمندسازی روانشناختی کارکنان، در دانشگاه علوم پزشکی قم؛
۵.۱. فرضیه های پژوهش
فرضیه[۴] جمله ای است که بصورت ربطی بیان می شود و به توصیف رابطه بین متغیرها می پردازد(دلاور،۱۳۷۶).
برای پاسخ به سولات مطرح شده با توجه به اهداف پژوهش فرضیات به شرح ذیل تنظیم شده است:
۱.۵.۱. فرضیه اهم
تفکر استراتژیک تاثیری معنی دار بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان دارد.
۲.۵.۱. فرضیه های فرعی
- بین نگرش سیستمی و توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین تمرکز بر اهداف و توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین فرصت جویی هوشمندانه و توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین تفکر در زمان و توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
- بین پیشروی با فرضیه ها و توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد.
۶.۱. روش تحقیق
این تحقیق بر اساس هدف از نوع کاربردی است و به دلیل این که رابطه بین متغیر مستقل(مؤلفه های تفکر استراتژیک) و متغیر وابسته (توانمندسازی روان شناختی کارکنان) را مورد مطالعه قرار داده است. به لحاظ روش اجراء توصیفی از نوع همبستگی است.
[۱]. Lawrence Eton
دیگر سایت ها :
سرمایه اجتماعی به عنوان راهبردی فعال در مدیریت محله محور تأکید شود.
این پژوهش در تلاش است در قالب ارائه راهنمای مدیریت شهری، بسترهای استفاده از سرمایه اجتماعی در مدیریت محله محور را با تأکید بر محدوده مورد مطالعه فراهم آورد.
- سؤالات پژوهش:
در رابطه با موضوع مورد بحث و محلات ناحیه ۱ که ظرفیت های همکاری با مدیریت محله محور را دارند، این سوال مطرح می شود که «رابطه بین سرمایه اجتماعی و مدیریت محله محور چیست؟» برای پاسخ به این سؤال چند سؤال دیگر به شرح زیر مطرح می شود که باید به آن توجه کرد.
- مؤلفه های سرمایه اجتماعی چیست؟
- کارکرد سرمایه اجتماعی چیست؟
- مدیریت محله محور چیست و عناصر اصلی ساختار مدیریت محله محور کدامند؟
- تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد مطلوب مدیریت محله محور چیست؟
- اهداف پژوهش:
با توجه به مسئله و سؤالات مطرح شده، هدف اصلی این پژوهش «تبیین رابطه بین سرمایه اجتماعی و مدیریت محله محور و ارائه راهنمای مدیریت شهری » است. این تحقیق، اهداف جزئی تری را نیز دنبال می کند که عبارتند از:
- شناخت مفهومی و عملیاتیِ آگاهی، اعتماد، همبستگی و انسجام و مشارکت شهروندان به عنوان مهمترین مؤلفههای سرمایه اجتماعی
- شناخت کارکردهای سرمایه اجتماعی
- شناخت مدیریت محله محور و عناصر اصلی آن
- تحلیل تأثیر سرمایه اجتماعی بر عملکرد مطلوب مدیریت محله محور
- فرضیه پژوهش:
بر اساس مسئله و اهداف این پژوهش ، فرضیه اصلی این تحقیق عبارتست از: «به نظر می رسد بین سرمایه اجتماعی و مدیریت محله محور رابطه همبستگی مثبت وجود دارد.»
- روش انجام پژوهش:
در بررسی روش انجام پژوهش به تفکیک به بررسی نوع پژوهش، روش گردآوری داده ها، روش تجزیه و تحلیل داده ها، واحدهای تحلیل، جامعه آماری، روش تعیین حجم نمونه و تعیین فرایند پژوهش پرداخته می شود.
- نوع پژوهش:
با توجه به گونه شناسی های متداول که تحقیق را بر حسب هدف به سه نوع تحقیق «توصیفی[۱]»، «تبیینی[۲]» و « اکتشافی[۳]» تقسیم می نمایند، این پژوهش دارای ماهیت «تبیینی» است؛ چرا که هدف پژوهش به آزمون گذاردن چارچوب نظری و تبیین روابط علی و معلولی موجود بین چند متغیر است. از سوی دیگر با توجه به ماهیت موضوع، رویکرد حاکم بر این پژوهش «کاربردی» است.
دیگر سایت ها :
می باشد. اطلاعات بازتاب تجارب (گفته شده،شنیده شده یا درک شده) در تعامل با داده هاست. ضبط داده ها یک فرایند مکانیکی می باشد در حالیکه ضبط اطلاعات یا تجارب حاصل از اطلاعات یک فرایند شناختی است(Reynolds, 2005).
در سالهای اخیر بیشتر اقدامات انجام شده در سازمانها به منظور سازماندهی ساختار سازمانی بر اساس دانش و تطبیق استراتژی مدیریت دانش برای به کار انداختن سرمایه های ذهنی می باشد. در حوزه های آموزش ، مدارس نقطه اتکاء برای تغییرات اجتماعی و آموزشی می باشد. در ایجاد مدارس یادگیرنده، ماموریت بسیار مهم، حرکت در راستای تغییرات سریع می باشد. خصوصیات سازمانهای آموزشی متفاوت از شرکت های صنعتی می باشد، این تفاوتها می تواند در مواردی از قبیل: اهداف سازمانی ، فرایندها ،فرهنگ و مشتریان باشد. مدل های مدیریت دانش به کار گرفته شده توسط صنایع نمی توانند عیناً به مدارس انتقال یافته و مورد استفاده قرار گیرند، بلکه باید در خصوص هسته اصلی دانش در سازمانهای آموزشی به تفکر جدید و مجزا پرداخت (Juang & liu, 2002).
علی رغم توجه خاصی که به موضوع یادگیری می شود، مدارس و نیروی انسانی شاغل در محیطهای آموزشی به صورت خیلی ناچیز دانش خود را در میان افراد تقسیم می نمایند. دلایل این امر می تواند ناشی از دلایل ساختاری و یا دلایل هنجاری باشد. از لحاظ ساختاری، معلمان زمان اندکی را به دوره های روزانه برای یکی نمودن و به اشتراک گذاشتن ایده ها و بازنگری تدریس شان اختصاص می دهند. از لحاظ هنجاری، اعطاء و دریافت اطلاعات در میان معلمان نهادینه نشده است. شاید دلیل این امر فرهنگ دلسرد کننده برخی مدارس باشد.
بسیاری از سازمانها سرمایه گذاریهای هنگفتی در تکنولوژی و ارائه آموزشها می نمایند،در صورتیکه به هیچ وجه چنین سرمایه گذاری را در تسهیم و ایجاد دانش انجام نمی دهند. حتی زمانیکه در تلاش به منظور تسهیم و به کارگیری دانش هستند ، این امر را بسیار مشکل و ناشدنی می پندارند. اگر به محیط صنعتی و تجاری به دقت بنگریم این سازمانها اشتراک دانش را بعنوان یک ارزش آشکار پذیرفته اند و مکانیسمی برای تسهیم دانش های موجود طراحی نموده اند( Fullan, 2003).
امروزه فرهنگ سازمانی، نقش بسیار مهمتر از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمانها و جوامع ایفا می کند و شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخش میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها می باشد. بدون فرهنگ سازمانی پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار می شوند( بیکر، ۱۳۸۲)
۱-۴- اهداف تحقیق
- بررسی ارتباط میان فرهنگ سازمانی و آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش
- پیمایش وضعیت موجود فرهنگ سازمانی اداره آموزش و پرورش بخش امامزاده از لحاظ مولفه های فرهنگ سازمانی دنیسون
- پیمایش وضعیت موجود آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش
- اولویت بندی عوامل مرتبط با فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در اداره آموزش و پرورش بخش امامزاده
۱-۵- سوال های تحقیق
۱-۵-۱- سوال اصلی تحقیق
آیا بین فرهنگ سازمانی و آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد؟
۱-۵-۲- سوال های فرعی تحقیق
- آیا بین سازگاری و آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد؟
- آیا بین رسالت محوری و آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش رابطه معناداری وجود دارد؟
دیگر سایت ها :
- نقش چشم انداز مشترک در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش سرنوشت مشترک در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش میل به تغییر در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش روحیه کارکنان در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش اتحاد کارکنان در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش کاربرد دانش در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش فشار عملکرد در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
سؤال اصلی ۳- نقش چابکی سازمانی در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش پاسخگویی به گیرنده خدمات در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش آمادگی مقابله با تغییرات در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
- نقش اهمیت قائل شدن به دانش (مهارت) در شکل گیری تعهد هدف محور چیست؟
سؤال اصلی ۴- آیا هوش سازمانی میتواند تعهد هدف محور را پیش بینی کند؟
سؤال اصلی ۵- آیا چابکی سازمانی میتواند تعهد هدف محور را پیش بینی کند؟
- ۷ فرضیه های تحقیق:
فرضیه اصلی ۱ : بین هوش سازمانی و چابکی سازمانی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه اصلی ۲: بین هوش سازمانی و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۱- بین چشم انداز مشترک و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۲ – بین سرنوشت مشترک و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۳- بین میل به تغییر و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۴- بین روحیه کارکنان و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۵- بین اتحاد (توافق) و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۶- بین کاربرد دانش و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه ۲-۷- بین فشار عملکرد و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه اصلی ۳: بین چابکی سازمانی و شکل گیری تعهد هدف محور رابطه معنی داری وجود دارد.
Albrecht-[1]
Qumer& Henderson – [۲]
Goal Commitment– [3]
دیگر سایت ها :